rial

/ˈraɪəl//rial/

(از ریشه ی اسپانیایی) ریال (یکان پول ایران و چند کشور دیگر)، واحد پول ایران، پادشاه، ملکه، سلطنتی، باشکوه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the chief monetary unit of Iran, equaling one hundred dinars.

(2) تعریف: see rial omani.
اسم ( noun )
• : تعریف: variant of riyal.

جمله های نمونه

1. Revenue was increased from 000 million rials in 198 but the projected deficit was nevertheless up by 10 percent.
[ترجمه گوگل]درآمد از 000 میلیون ریال در سال 198 افزایش یافت اما کسری پیش بینی شده 10 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ میلیون ریال در ۱۹۸ میلیون دلار درآمد داشت، اما با این وجود، میزان کسری بودجه پیش بینی شده به میزان ۱۰ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. De you think this dress mate rial will stand up well under such conditions?
[ترجمه گوگل]به نظر شما این ریال لباس در چنین شرایطی به خوبی می ایستد؟
[ترجمه ترگمان]به نظر شما این نایب لباس در چنین شرایطی تحمل خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Omani rial (currency code: OMR) is the official currency of Oman.
[ترجمه گوگل]ریال عمان (کد ارز: OMR) واحد پول رسمی عمان است
[ترجمه ترگمان]ریال عمان (کد ارزی: OMR)ارز رسمی کشور عمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cotton fiber is an important raw mate - rial for industry.
[ترجمه گوگل]الیاف پنبه یک ماده خام مهم برای صنعت است
[ترجمه ترگمان]الیاف پنبه یک چوب خام مهم برای صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As of January 1 200 one Omani Rial was worth 59067 United States dollars.
[ترجمه گوگل]از 1 200 ژانویه یک ریال عمانی 59067 دلار آمریکا بود
[ترجمه ترگمان]تا ۱ ژانویه، یک Rial عمانی به ارزش ۵۹۰۶۷ دلار آمریکا می ارزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Yemeni rial or Yemeni riyal is the currency of Yemen.
[ترجمه گوگل]ریال یمن یا ریال یمن واحد پول یمن است
[ترجمه ترگمان]ریال یمن یا ریال یمن، واحد پول یمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rest of the budget, which reportedly provided for a partial devaluation, was denominated in rials.
[ترجمه گوگل]مابقی بودجه که طبق گزارش ها کاهش نسبی ارزش را پیش بینی کرده بود، به ریال بود
[ترجمه ترگمان]بقیه بودجه، که بنا بر گزارش ها برای کاهش جزئی ارزش پول فراهم شده بود، در سال ریال به ارزش ریال در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition to this, the bureaucratic leaderships do not facilitate bringing revolutionary Marxist educational mate rial to the ranks.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، رهبری‌های بوروکراتیک کمکی برای آوردن ارزش‌های آموزشی مارکسیستی انقلابی به صفوف نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، رهبری بروکراتیک باعث تسهیل رقابت کمونیست انقلابی مارکسیستی در صفوف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neodymium - iron - boron is a highly magnetized mate rial which is made from powdered agglutination.
[ترجمه گوگل]نئودیمیم - آهن - بور یک ماتریال بسیار مغناطیسی است که از آگلوتیناسیون پودری ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]Neodymium - بور یک جفت بسیار مغناطیسه شده ای است که از پودر پودر زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Social studies teacher should give suggestions on how to read and study social rial.
[ترجمه گوگل]معلم علوم اجتماعی باید در مورد نحوه خواندن و مطالعه ریال اجتماعی پیشنهاداتی بدهد
[ترجمه ترگمان]معلم مطالعات اجتماعی باید پیشنهادهایی در مورد چگونگی مطالعه و مطالعه ریال اجتماعی بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the union between North and South Yemen in 1990 both the northern rial and the southern dinar remained legal tender.
[ترجمه گوگل]پس از اتحاد بین یمن شمالی و جنوبی در سال 1990، هر دو ریال شمالی و دینار جنوبی ارز قانونی باقی ماندند
[ترجمه ترگمان]پس از اتحاد بین شمال و جنوب یمن در ۱۹۹۰، هم ریال و هم دینار جنوبی به صورت قانونی باقی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, after the civil war of 1994 the Yemeni dinar was demonitized and the rial remained the only official currency.
[ترجمه گوگل]با این حال، پس از جنگ داخلی 1994، دینار یمن اهریمنی شد و ریال تنها واحد پول رسمی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از جنگ داخلی ۱۹۹۴، دینار یمن demonitized شد و ریال تنها ارز رسمی باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Searching Bloomberg's database, I found seven: the Argentine peso, the Icelandic krona, the Costa Rican colon, the Pakistani rupee, the Nigerian naira, the Vietnamese dong and the Iranian rial.
[ترجمه گوگل]با جستجو در پایگاه داده بلومبرگ، هفت مورد را یافتم: پزو آرژانتین، کرون ایسلند، کولون کاستاریکا، روپیه پاکستان، نایرا نیجریه، دونگ ویتنامی و ریال ایران
[ترجمه ترگمان]در جستجوی پایگاه داده بلومبرگ، هفت نفر را پیدا کردم: \" پزو آرژانتین، the Icelandic، colon Costa، روپیه پاکستان، the Nigerian، the Vietnamese و ریال ایران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unit of currency in iran; unit of currency in oman; unit of currency in saudi arabia (also riyal); unit of currency in yemen (also riyal); rose noble, coin formerly used in england (also ryal); coin formerly used in scotland (also ryal)

پیشنهاد کاربران

واحدهای پولی کشورهای مختلف:
Rial = 🇾🇪🇸🇦🇴🇲🇮🇷
Dinar = 🇩🇿🇧🇭🇰🇼🇮🇶🇯🇴🇱🇾🇹🇳
Dirham = 🇦🇪🇲🇦
Pound = 🇪🇬🇸🇩🇱🇧🇸🇾
Shekel = 🇵🇸🇮🇱
Lira = 🇹🇷
Yuan = 🇨🇳
Yen = 🇯🇵
...
[مشاهده متن کامل]

won = 🇰🇷
Rupee = 🇮🇳🇵🇰🇲🇻🇱🇰🇳🇵
Rupiah = 🇮🇩
Real = 🇧🇷
Peso = 🇲🇽🇵🇭🇨🇴🇺🇾🇦🇷🇨🇱🇨🇺🇩🇴
Taka = 🇧🇩
Dollar = 🇺🇸🇦🇺🇹🇼🇭🇰🇸🇬🇨🇦🇪🇨🇸🇻🇿🇼🇵🇼🇳🇷🇲🇭
Dong = 🇻🇳
Baht = 🇹🇭
Naira = 🇳🇬
Rand = 🇿🇦
Nuevo Sol = 🇵🇪

بپرس