rhyme

/ˈraɪm//raɪm/

معنی: نظم، شعر، قافیه، سجع، پساوند، سخن قافیه دار، بساوند، شعر گفتن، هم قافیه شدن، قافیه ساختن، سخنوری کردن
معانی دیگر: شعر (قافیه دار)، واژه ی هم قافیه (با واژه ی دیگر)، هم پساوند، قافیه دار کردن، قافیه پردازی کردن، هم قافیه بودن یا شدن، هم پساوند شدن (rime هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: rhyme or reason
(1) تعریف: a word that ends with the same vowel sound or vowel and consonant combination as another word beginning with a different sound or cluster of sounds.

- "High" is a rhyme for "fly."
[ترجمه ملیحه ملائی] کلمۀ �high� با �fly� هم قافیه است.
|
[ترجمه گوگل] "بالا" قافیه ای برای "پرواز" است
[ترجمه ترگمان] \"بلند\" شعری برای \"مگس\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- "Sip," skip" and "trip" are rhymes for "flip."
[ترجمه گوگل] «Sip»، «Sip» و «Trip» قافیه‌هایی برای «تلنگر» هستند
[ترجمه ترگمان] \"Sip\"، \"جست وخیز کردن\" و \"سفر\"، آهنگی برای \"فلیپ فلاپ\" هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a similarity or identity in the sounds at the ends of two or more words or lines of verse.

- Many English poems use rhyme.
[ترجمه گوگل] بسیاری از اشعار انگلیسی از قافیه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان] بسیاری از اشعار انگلیسی از شعر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: poetry or verse using words that rhyme, esp. at the ends of lines.

- I've had this book of rhyme since I was child.
[ترجمه کیمپمبه مشکی] بابا رفتم بقالی کاباس نداشت اینجا شبیه کاروانسرات قافیه
|
[ترجمه گوگل] من از بچگی این کتاب قافیه را داشتم
[ترجمه ترگمان] از وقتی بچه بودم این کتاب قافیه را داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Our mother often read us nursery rhymes at bedtime.
[ترجمه گوگل] مادر ما اغلب هنگام خواب برای ما قافیه های مهد کودک می خواند
[ترجمه ترگمان] مادرمون موقع خواب شعر nursery رو میخوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rhymes, rhyming, rhymed
(1) تعریف: to match (a word or words) with another word that ends with the same sound; use (words) as rhymes.

- The poet rhymed "cheery" with "teary."
[ترجمه گوگل] شاعر «شاد» را با «اشک آور» قافیه کرد
[ترجمه ترگمان] شاعر به معنای \"شاد\" با گریه کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to compose (verse or the like) using rhymes.

- The poet rhymed a good deal of her poems.
[ترجمه گوگل] شاعر بخش زیادی از شعرهای خود را قافیه کرده است
[ترجمه ترگمان] شاعر یک شعر خوب برای اشعار خود می نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Some songwriters rhyme their lyrics, but others don't.
[ترجمه گوگل] برخی از ترانه سراها اشعار خود را قافیه می کنند، اما برخی دیگر این کار را نمی کنند
[ترجمه ترگمان] بعضی از آن ها شعر خود را قافیه می کنند، اما دیگران این کار را نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to put (a passage of writing) into rhyme.

- The students were asked to take the prose passage and rhyme it.
[ترجمه گوگل] از دانش آموزان خواسته شد که قطعه نثر را بردارند و قافیه کنند
[ترجمه ترگمان] از دانشجویان خواسته شد که متن نثر را بردارند و آن را قافیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: rhymer (n.)
(1) تعریف: to constitute a rhyme.

- The words "weight" and "plate" are spelled very differently but they rhyme.
[ترجمه گوگل] املای کلمات "وزن" و "صفحه" بسیار متفاوت است اما قافیه هستند
[ترجمه ترگمان] کلمات \"وزن\" و \"بشقاب\" خیلی متفاوت هجی می شوند اما قافیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The words "know" and "plow" don't rhyme.
[ترجمه گوگل] کلمات "دانستن" و "شخم زدن" هم قافیه نیستند
[ترجمه ترگمان] کلمات \"می دانند\" و \"خیش\" قافیه ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to compose rhymes, esp. rhyming verse.

(3) تعریف: to use rhymes, esp. in verse.

جمله های نمونه

1. rhyme or reason
(پس از no یا without و غیره) حساب و کتاب،معنی و ترتیب

2. meter and rhyme are not mere adjuncts of poetry
وزن و قافیه بخش فرعی شعر نیست

3. the insistent rhythm and rhyme of this poem
وزن و قافیه ی جالب توجه این شعر

4. blank verse has rhythm but no rhyme
شعر سپید وزن دارد ولی قافیه ندارد.

5. I cannot find a rhyme to " hiccups ".
[ترجمه گوگل]من نمی توانم قافیه ای برای "سکسکه" پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم شعری برای \"سکسکه\" پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Can you think of a rhyme for 'bicycle'?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید قافیه ای برای "دوچرخه" در نظر بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید به یک قافیه برای دوچرخه فکر کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can you think of a rhyme for "tragic"?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید قافیه ای برای "تراژیک" در نظر بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید یک آهنگ برای \"تراژیک\" تصور کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The one rhyme for passion is fashion.
[ترجمه گوگل]یک قافیه برای اشتیاق، مد است
[ترجمه ترگمان]تنها یک شعر برای شور و شوق، مد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can rhyme 'hiccups' and/with 'pick-ups'.
[ترجمه گوگل]می‌توانید «سکسکه» و/با «پیک آپ» را قافیه کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید hiccups و \/ یا با pick را وزن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was teaching Helen a little rhyme.
[ترجمه گوگل]او به هلن کمی قافیه یاد می داد
[ترجمه ترگمان] اون داشت به \"هلن\" یه شعر کوچیک یاد می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This poem is her first attempt at rhyme.
[ترجمه گوگل]این شعر اولین تلاش او برای قافیه است
[ترجمه ترگمان]این شعر اولین تلاش او برای قافیه سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 'Blue' and 'flew' rhyme.
[ترجمه گوگل]قافیه "آبی" و "پرواز"
[ترجمه ترگمان] آبی و پر بال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can't rhyme "sleep"with "feet".
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید "خواب" را با "پا" قافیه کنید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید \"خواب\" را با \"پاهای\" قافیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can you think of a rhyme for 'orange'?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید قافیه ای برای "نارنجی" در نظر بگیرید؟
[ترجمه ترگمان]نظرت راجع به یه شعر برای پرتقال چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You can rhyme 'girl' with 'curl'.
[ترجمه گوگل]شما می توانید "دختر" را با "فر" قافیه کنید
[ترجمه ترگمان] میتونی با یه دختر شعر بخونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نظم (اسم)
order, arrangement, discipline, system, array, rank, regularity, verse, poetry, poem, rhyme, collocation, meter, rime

شعر (اسم)
song, verse, balladry, poetry, poem, rhyme, rime, poesy

قافیه (اسم)
rhyme, rime

سجع (اسم)
rhyme, rime

پساوند (اسم)
rhyme, suffix

سخن قافیه دار (اسم)
rhyme, rime

بساوند (اسم)
rhyme, rime

شعر گفتن (فعل)
verse, rhyme, rime

هم قافیه شدن (فعل)
rhyme, rime

قافیه ساختن (فعل)
rhyme, rime

سخنوری کردن (فعل)
rhyme, speechify, speak eloquently, speak poetically, use eloquence, versify, write eloquently, write poetically

انگلیسی به انگلیسی

• similarity of sound at the end of words or lines of poetry; word that ends with a sound similar to that of another word
compose rhymes, write words or lines of poetry that end in similar sounds; be similar in sound, sound alike or identical
if one word rhymes with another or if two words rhyme, they have a very similar sound.
a rhyme is a word which has a similar sound to another word.
a rhyme is also a short poem with rhyming words at the ends of its lines.
rhyme is the use of rhyming words as a technique in poetry.
if you say that something happens without rhyme or reason, you mean that it happens even though there seems to be no sensible reason for it.
see also rhymed.

پیشنهاد کاربران

1. قافیه 2. سجع 3. شعر 4. قافیه ساختن 5. هم قافیه شدن. هم قافیه بودن
مثال:
the sonnet's rhyme scheme
آرایشِ قافیه ی غزل
1 -
Words that rhyme have the same last sound
کلماتی که قافیه ( حرف یا کلمه آخر بیت در شعر ) می شوند صدای آخرشان یکسان است
"Blue" and "flew" rhyme.
Can you think of a word that rhymes with "orange"?
...
[مشاهده متن کامل]

'Bat and 'cat' rhyme.
'Side' and 'hide' rhyme.
'Hit' and 'sit' rhyme.
2 -
a short poem, especially for young children
یک شعر کوتاه، مخصوصا برای کودکان خردسال
a book of rhymes and songs

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rhyme
ربط
اهنگ Beauty and the beast
Song as old as rhyme
Beauty and the beast
شعر ( قافیه دار )
. e. g
Reading stimulates creativity. For generations, parents have read stories to children not only to impart moral lessons but also inspire
. . .
One of the most famous children’s authors, Dr. Seuss, is well - known for his imaginative drawings, ⭐creative rhymes⭐, and socially conscious plotlines
...
[مشاهده متن کامل]

پساوندیدن = استفاده کردن از قافیه.
شعر ، قافیه
Humpty dumpty is an old rhyme that children learn in school
هامپی دامپی یک شعر قدیمی است که کودکان در مدرسه یاد می گیرند

Rhyme means words are like each in last of each poetry
گاهی به معنای تطابق، شباهت، همخوانی است
هم قافیه
هم قافیه شدن، هم قافیه بودن، قافیه
وزن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس