rhizoid

/ˈraɪˈzɔɪd//ˈraɪˈzɔɪd/

معنی: ریشه مانند، ریشه نما
معانی دیگر: (گیاه شناسی) ریشه سا، شبه ریشه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: rootlike.
اسم ( noun )
مشتقات: rhizoidal (adj.)
• : تعریف: a rootlike filament that connects a plant, such as a fern or moss, to the substratum where it derives nourishment.

جمله های نمونه

1. Rhizoids of jungle creep between the paving stones.
[ترجمه گوگل]ریزوئیدهای جنگل بین سنگفرش ها خزش می کنند
[ترجمه ترگمان]Rhizoids جنگلی در میان سنگ های سنگفرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rhizoid A unicellular root like structure found in certain algae and in the gametophyte generation of the bryophytes and some ferns.
[ترجمه گوگل]Rhizoid ساختاری شبیه ریشه تک سلولی که در جلبک های خاص و در نسل گامتوفیت بریوفیت ها و برخی سرخس ها یافت می شود
[ترجمه ترگمان]Rhizoid یک ریشه unicellular مانند ساختار یافته در جلبک خاصی و در نسل gametophyte of و چند سرخس یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Effect of light on gravitropic response of rhizoid is decided by whether the gametophyte have green assimilative tissue or not.
[ترجمه گوگل]تأثیر نور بر پاسخ گراویتروپیک ریزوئید با این موضوع مشخص می شود که گامتوفیت دارای بافت جذب کننده سبز است یا خیر
[ترجمه ترگمان]تاثیر نور بر واکنش gravitropic به rhizoid مشخص می شود که آیا gametophyte دارای بافت assimilative سبز هستند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Independent surfeit by an auto rhizoid inspector can be arranged at buyer's account.
[ترجمه گوگل]سورفیت مستقل توسط بازرس ریزوئید خودکار را می توان در حساب خریدار ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]حد مستقل توسط یک بازرس rhizoid خودکار را می توان در حساب خریدار ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The form of rhizoid hairs may vary at different growth stages and part of rhizoid forms forked branch on its tip in the later growth stage.
[ترجمه گوگل]شکل موهای ریزوئیدی ممکن است در مراحل مختلف رشد متفاوت باشد و بخشی از موهای ریزوئیدی در مرحله رشد بعدی به شکل شاخه های چنگالی در نوک آن می باشد
[ترجمه ترگمان]شکل موهای rhizoid ممکن است در مراحل مختلف رشد متفاوت باشد و بخشی از rhizoid شاخه forked را در نوک خود در مرحله بعدی رشد تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The effects of different concentrations of arsenic on spore germination and rhizoid and prothallium growth of Pteris vittata under aseptic condition were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات غلظت‌های مختلف آرسنیک بر جوانه‌زنی اسپور و رشد ریزوئید و پروتالیوم Pteris vittata در شرایط آسپتیک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات غلظت های مختلف آرسنیک بر روی رویش spore و رشد rhizoid و prothallium of تحت شرایط aseptic مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The apical cell and basal cell act as the ancestor cells of frond and rhizoid .
[ترجمه گوگل]سلول آپیکال و سلول بازال به عنوان سلول های اجدادی ساقه و ریزوئید عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول رویانی و سلول پایه به عنوان سلول های جد frond و rhizoid عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The apical cell and cell act as the ancestor cells of frond and rhizoid.
[ترجمه گوگل]سلول و سلول آپیکال به عنوان سلول های اجدادی برگ و ریزوئید عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول رویانی و سلول به عنوان سلول های جد of و rhizoid عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the changes of holdfast occurred in the course of growth and development, M. pyrifera may be divided into four adhesion stages:egg sac, rhizoid hairs, adhesive disc and rhizoid.
[ترجمه گوگل]با توجه به تغییرات نگهدارنده در روند رشد و نمو، M pyrifera را می توان به چهار مرحله چسبندگی تقسیم کرد: کیسه تخم مرغ، موهای ریزوئید، دیسک چسبنده و ریزوئید
[ترجمه ترگمان]با توجه به تغییرات of در دوره رشد و توسعه، م pyrifera را می توان به چهار مرحله چسبندگی تقسیم کرد: کیسه تخم، تار مویی، دیسک چسب و rhizoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه مانند (صفت)
rhizoid, rhizomorphous

ریشه نما (صفت)
rhizoid

تخصصی

[زمین شناسی] ریزوئید، ریشه سا - در دیرین شناسی، صفت: مشابه یک ریشه. مثلاً خار ریشه مانند یک براکیوپود را گویند که شبیه ریشه کوچک گیاه است و برای اتصال یا توسط درهم پیچیدن یا گسترده شدن در امتداد یک سطح خارجی و متصل کردن خود به آن، عمل می کند. - اسم: یک ریشه یا بن پی بریوزوآن. - در گیاه شناسی، یک میلچه تک یا چند سلولی ریشه مانند را گویند که از بعضی از گیاهان غیر آوندی و گامتوفیتهای بعضی از گیاهان آوندی، به دیواره یا لایه تحتانی، متصل است. (اسکاگل و همکاران 1965). - مقایسه شود با: رنروم، ریزوفور.
[خاک شناسی] ریشه مانند

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a root, rootlike

پیشنهاد کاربران

بپرس