rhinal

/ˈraɪnl̩//ˈraɪnl̩/

معنی: خیشومی، وابسته به بینی
معانی دیگر: وابسته به بینی یا دماغ، بینی -

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to the nose; nasal.

جمله های نمونه

1. The main rhinal symptoms were cheese - like mucous discharge and nasal obstruction.
[ترجمه گوگل]علائم اصلی راینال پنیر بود - مانند ترشحات مخاطی و انسداد بینی
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی rhinal شامل cheese مخاط و انسداد بینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Have a person to know the problem of rhinal tumour? Enter please!
[ترجمه گوگل]آیا کسی هست که مشکل تومور بینی را بداند؟ لطفا وارد شوید
[ترجمه ترگمان]کسی هست که مشکل تومور rhinal رو بدونه؟ ! داخل شو، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Marsupialization under nasal endospic is an effective simple operation to treat rhinal vestibule cyst, with little trauma and gentle reaction after operation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری کیسه‌دار کردن تحت آندوسپیک بینی یک عمل ساده موثر برای درمان کیست دهلیزی بینی، با ضربه کم و واکنش ملایم پس از عمل است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Marsupialization تحت endospic بینی یک عمل ساده موثر برای درمان کیست rhinal vestibule با ضربه روحی و واکنش ملایم بعد از عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To Compare the clinical effect of Cryosurgery and Microwave treatments on the rhinal mucous membrane of patients suffering from Chronic Hypertrophic Rhinitis.
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه مقایسه اثر بالینی درمان های کرایوسرجری و مایکروویو بر روی غشای مخاطی بینی بیماران مبتلا به رینیت هیپرتروفیک مزمن می باشد
[ترجمه ترگمان]هدف مقایسه اثر بالینی درمان های Cryosurgery و مایکروویو بر روی غشای mucous rhinal بیمار که از rhinitis مزمن hypertrophic رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a result of, this also is when climate dry and cold, rhinal mucous membrane also becomes dry and flimsy, get hurt very easily and cause small hemal rupture.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، زمانی که آب و هوای خشک و سرد است، غشای مخاطی رینه نیز خشک و سست می شود، به راحتی آسیب می بیند و باعث پارگی کوچک همال می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این امر زمانی است که آب و هوا خشک و سرد شود، غشا مخاطی به راحتی خشک و سست می شود و به راحتی آسیب می بیند و باعث گسیختگی ریز hemal می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Flu virus can come on along with infection the excrement and urine of birds pollutes birdhouse with rhinal secretion eduction, basket, mat makings.
[ترجمه گوگل]ویروس آنفولانزا می تواند همراه با عفونت ایجاد شود، مدفوع و ادرار پرندگان، خانه پرندگان را با ترشحات راینال، سبد، حصیرسازی آلوده می کند
[ترجمه ترگمان]ویروس سرماخوردگی می تواند همراه با عفونت و ادرار پرندگان pollutes آلوده به یک لانه کبوتر با secretion rhinal، سبد و حصیر بر آن وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Autumnal climate is dry, a lot of children can appear the lip of different level is weather-shack, rhinal bleed reach the skin is dry wait for a symptom.
[ترجمه گوگل]آب و هوای پاییزی خشک است، بسیاری از کودکان می توانند لب در سطوح مختلف ظاهر شوند، آب و هوای کلبه، خونریزی راینال به پوست می رسد خشک است منتظر یک علامت باشید
[ترجمه ترگمان]آب و هوای autumnal خشک است، بسیاری از کودکان می توانند در سطح مختلفی ظاهر شوند - کلبه - کلبه، خون ریزی که به پوست می رسد، برای یک نشانه، خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیشومی (صفت)
nasal, rhinal

وابسته به بینی (صفت)
nasal, rhinal

انگلیسی به انگلیسی

• nasal, pertaining to the nose

پیشنهاد کاربران

بپرس