rhetorical

/rəˈtɔːrɪkl̩//rɪˈtɒrɪkl̩/

بی نیاز به پاسخ، وابسته به معانی بیان، بدیعی، بلاغتی، حاکی از بلاغت، سخندانانه، سخن سنجانه، معانی بیانی، وابسته به فصاحت وبلاغت، لفاظی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: rhetorically (adv.), rhetoricalness (n.)
(1) تعریف: of, relating to, or having the nature of rhetoric.

- Repetition of a phrase can be a useful rhetorical device.
[ترجمه وحید راشدی] بازگویی یک عبارت، می تواند ابزار لفاظی مفیدی باشد.
|
[ترجمه گوگل] تکرار یک عبارت می تواند ابزار بلاغی مفیدی باشد
[ترجمه ترگمان] Repetition عبارت میتونه یک دستگاه rhetorical مفید باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: elaborate in form or style; artificially showy.
متضاد: unrhetorical
مشابه: orotund

- a rhetorical acceptance speech
[ترجمه وحید راشدی] یک سخنرانی تودیع سخندانانه
|
[ترجمه گوگل] یک سخنرانی پذیرش بلاغی
[ترجمه ترگمان] سخنرانی پذیرش بدیعی را به زبان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. rhetorical devices
صنایع بدیعی

2. a rhetorical question
پرسش بی نیاز به پاسخ

3. The writer showed great rhetorical skill.
[ترجمه گوگل]نویسنده مهارت بلاغی زیادی از خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]نویسنده مهارت بسیار بدیعی به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She ended her speech with a rhetorical flourish.
[ترجمه گوگل]او سخنان خود را با شکوفایی بلاغی به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]نطق خود را با لحنی ملایم تر ادا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These arguments may have been used as a rhetorical device to argue for a perpetuation of a United Nations role.
[ترجمه گوگل]این استدلال ها ممکن است به عنوان ابزاری لفاظی برای استدلال برای تداوم نقش سازمان ملل استفاده شده باشد
[ترجمه ترگمان]این استدلال ها برای بحث درباره a نقش سازمان ملل، ممکن است به عنوان ابزاری برای بحث و بحث در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you tear off the rhetorical top-dressing from his article, you will find there is very little solid content.
[ترجمه گوگل]اگر پوشش لفاظی را از مقاله او جدا کنید، متوجه خواهید شد که محتوای محکم بسیار کمی دارد
[ترجمه ترگمان]اگر مقاله rhetorical را از مقاله او بردارید، پیدا خواهید کرد که مقدار کمی رضایت کامل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her queries were rhetorical, and best ignored.
[ترجمه گوگل]سؤالات او لفاظی بود و بهتر است نادیده گرفته شود
[ترجمه ترگمان]نامه های پرس و جو با فصاحت آمیخته بود و به بهترین وجه نادیده گرفته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Republican Congressional leaders have launched a rhetorical assault against the Clinton proposal this week.
[ترجمه گوگل]رهبران جمهوریخواه کنگره این هفته حمله لفاظی را علیه پیشنهاد کلینتون آغاز کرده اند
[ترجمه ترگمان]رهبران کنگره جمهوری خواه، این هفته یک حمله لفظی به پیشنهاد کلینتون را آغاز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A scientific theory, not just a rhetorical one.
[ترجمه گوگل]یک نظریه علمی، نه فقط یک نظریه بلاغی
[ترجمه ترگمان]یه تئوری علمی، نه فقط یه سوال معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rhetorical theorist does not assume that only some societies possess the rhetorical capacity to argue.
[ترجمه گوگل]نظریه پرداز بلاغی تصور نمی کند که فقط برخی از جوامع دارای ظرفیت بلاغی برای استدلال هستند
[ترجمه ترگمان]نظریه پرداز هنر فرض نمی کند که تنها برخی از جوامع دارای ظرفیت لفاظی هستند تا بحث کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its rhetorical character is underlined by a certain vagueness about what the Grid will actually contain.
[ترجمه گوگل]ویژگی بلاغی آن با ابهام خاصی در مورد آنچه که گرید واقعاً شامل خواهد شد، تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]ویژگی بدیعی آن با ابهام خاصی در مورد آنچه که شبکه در واقع شامل می شود، مورد تاکید قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the first place, the rhetorical perspective advocates understanding attitudes in terms of the wider social context.
[ترجمه گوگل]در وهله اول، دیدگاه بلاغی از درک نگرش ها بر حسب زمینه اجتماعی گسترده تر حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، دیدگاه بدیع از درک نگرش های بر حسب شرایط اجتماعی گسترده تر حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The power of stylistic analysis to reveal rhetorical strategy in non-fiction has applications beyond de Man and deconstruction.
[ترجمه گوگل]قدرت تحلیل سبک در آشکار ساختن استراتژی بلاغی در ادبیات غیرداستانی کاربردهایی فراتر از De Man و ساختارشکنی دارد
[ترجمه ترگمان]قدرت تحلیل سبکی برای آشکار کردن استراتژی لفاظی در غیر تخیلی، کاربردی فراتر از \"مرد و ساختارشکنی\" دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At first glance, this rhetorical approach seems to direct the study of attitudes to that of public argument and controversy.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، به نظر می‌رسد که این رویکرد بلاغی، مطالعه نگرش‌ها را به سمت بحث و مجادله عمومی هدایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول، این رویکرد بدیع به نظر می رسد که مطالعه نگرش های مربوط به بحث و جدل عمومی را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The rhetorical approach links the processes of thinking to those of argumentation, for it suggests that deliberative thought is internalized argumentation.
[ترجمه گوگل]رویکرد بلاغی، فرآیندهای تفکر را به فرآیندهای استدلال پیوند می‌دهد، زیرا نشان می‌دهد که تفکر مشورتی، استدلال درونی شده است
[ترجمه ترگمان]رویکرد بدیع، فرآیندهای تفکر به افراد استدلال را به هم پیوند می دهد، زیرا بیان می کند که تفکر deliberative استدلال internalized
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to rhetoric; bombastic, unnecessarily ornate
a rhetorical question is used in order to make a statement rather than to get an answer.
rhetorical language is intended to be grand and impressive.

پیشنهاد کاربران

گفتاری
"Rhetorical" refers to language or communication that is intended to be grand, impressive, or persuasive. It often involves the use of exaggerated language or bombast, and is designed to motivate, persuade, or inform
...
[مشاهده متن کامل]

rhetorical به زبان یا رسانشی اشاره دارد که بزرگ، تأثیرگذار یا متقاعدکننده در نظر گرفته شده باشد. اغلب شامل استفاده از زبان اغراق آمیز یا گنده گویی یا گزافه گویی است و برای ایجاد انگیزه، متقاعد کردن یا اطلاع رسانی ابداع شده است.
A politician's speech may contain rhetorical language to inspire people to act.
Advertisers often use catchy slogans and rhetorical language to get people to buy products.
Lawyers may present emotional arguments in a rhetorical manner to sway a jury.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/rhetorical• https://www.vocabulary.com/dictionary/rhetorical
خِطابی
rhetorical and dicourse analysis
تحلیل گفتمان و سخنوری
?what in God's name has this client gotten us into
, it is rhetorical
ببین این مشتری ( کیس ) مارو درگیرچه چیزایی کرده؟ این جمله احتیاج به پاسخ نداره.
( درمحاوره استفاده شده )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : rhetoric / rhetorician
✅️ صفت ( adjective ) : rhetorical
✅️ قید ( adverb ) : rhetorically
لفاظانه
سخن وری
خوش زبانی
آکنده از زبان بازی
پر از حرّافی
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
سخنورانه
بلاغی
کلامی. شعاری
تجاهل العارف ( مصطلح در شعر و شاعری )
Rheumatoid
Rhetorical Question : سوالی که اصلا نیاز به پرسش نداره و جوابش معلومه - پرسش بی نیاز به پاسخ - استفهام انکاری
مثلا دو نفر با هم بودن و سه روز هیچی نخوردن. بعد از پیدا کردن غذا یکیشون به اون یکی میگه غذا میخوری؟؟ نه نمیخورم اسکل. چه سوالیه. معلومه میخورم
...
[مشاهده متن کامل]

Would you roast both of us??
رِ تُریکل

گفته ها و نوشته هایی که ازشون برای متقاعد کردن و ترغیب کردن دیگران ازشون استفاده میشه
a speech full of rhetorical phrases
Rhetorical question:
استفهام انکاری
به این معنی که گوینده معنی سوال خود را میداند اما برای کنایه آن را به کار می برد.
سنجید، با فکر
در سیاست: شعارگونه،
پر طمطراق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس