1. rhetorical devices
صنایع بدیعی
2. a rhetorical question
پرسش بی نیاز به پاسخ
3. The writer showed great rhetorical skill.
[ترجمه گوگل]نویسنده مهارت بلاغی زیادی از خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]نویسنده مهارت بسیار بدیعی به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She ended her speech with a rhetorical flourish.
[ترجمه گوگل]او سخنان خود را با شکوفایی بلاغی به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]نطق خود را با لحنی ملایم تر ادا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These arguments may have been used as a rhetorical device to argue for a perpetuation of a United Nations role.
[ترجمه گوگل]این استدلال ها ممکن است به عنوان ابزاری لفاظی برای استدلال برای تداوم نقش سازمان ملل استفاده شده باشد
[ترجمه ترگمان]این استدلال ها برای بحث درباره a نقش سازمان ملل، ممکن است به عنوان ابزاری برای بحث و بحث در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If you tear off the rhetorical top-dressing from his article, you will find there is very little solid content.
[ترجمه گوگل]اگر پوشش لفاظی را از مقاله او جدا کنید، متوجه خواهید شد که محتوای محکم بسیار کمی دارد
[ترجمه ترگمان]اگر مقاله rhetorical را از مقاله او بردارید، پیدا خواهید کرد که مقدار کمی رضایت کامل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her queries were rhetorical, and best ignored.
[ترجمه گوگل]سؤالات او لفاظی بود و بهتر است نادیده گرفته شود
[ترجمه ترگمان]نامه های پرس و جو با فصاحت آمیخته بود و به بهترین وجه نادیده گرفته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Republican Congressional leaders have launched a rhetorical assault against the Clinton proposal this week.
[ترجمه گوگل]رهبران جمهوریخواه کنگره این هفته حمله لفاظی را علیه پیشنهاد کلینتون آغاز کرده اند
[ترجمه ترگمان]رهبران کنگره جمهوری خواه، این هفته یک حمله لفظی به پیشنهاد کلینتون را آغاز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A scientific theory, not just a rhetorical one.
[ترجمه گوگل]یک نظریه علمی، نه فقط یک نظریه بلاغی
[ترجمه ترگمان]یه تئوری علمی، نه فقط یه سوال معمولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The rhetorical theorist does not assume that only some societies possess the rhetorical capacity to argue.
[ترجمه گوگل]نظریه پرداز بلاغی تصور نمی کند که فقط برخی از جوامع دارای ظرفیت بلاغی برای استدلال هستند
[ترجمه ترگمان]نظریه پرداز هنر فرض نمی کند که تنها برخی از جوامع دارای ظرفیت لفاظی هستند تا بحث کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its rhetorical character is underlined by a certain vagueness about what the Grid will actually contain.
[ترجمه گوگل]ویژگی بلاغی آن با ابهام خاصی در مورد آنچه که گرید واقعاً شامل خواهد شد، تأکید میکند
[ترجمه ترگمان]ویژگی بدیعی آن با ابهام خاصی در مورد آنچه که شبکه در واقع شامل می شود، مورد تاکید قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the first place, the rhetorical perspective advocates understanding attitudes in terms of the wider social context.
[ترجمه گوگل]در وهله اول، دیدگاه بلاغی از درک نگرش ها بر حسب زمینه اجتماعی گسترده تر حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، دیدگاه بدیع از درک نگرش های بر حسب شرایط اجتماعی گسترده تر حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The power of stylistic analysis to reveal rhetorical strategy in non-fiction has applications beyond de Man and deconstruction.
[ترجمه گوگل]قدرت تحلیل سبک در آشکار ساختن استراتژی بلاغی در ادبیات غیرداستانی کاربردهایی فراتر از De Man و ساختارشکنی دارد
[ترجمه ترگمان]قدرت تحلیل سبکی برای آشکار کردن استراتژی لفاظی در غیر تخیلی، کاربردی فراتر از \"مرد و ساختارشکنی\" دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At first glance, this rhetorical approach seems to direct the study of attitudes to that of public argument and controversy.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، به نظر میرسد که این رویکرد بلاغی، مطالعه نگرشها را به سمت بحث و مجادله عمومی هدایت میکند
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول، این رویکرد بدیع به نظر می رسد که مطالعه نگرش های مربوط به بحث و جدل عمومی را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The rhetorical approach links the processes of thinking to those of argumentation, for it suggests that deliberative thought is internalized argumentation.
[ترجمه گوگل]رویکرد بلاغی، فرآیندهای تفکر را به فرآیندهای استدلال پیوند میدهد، زیرا نشان میدهد که تفکر مشورتی، استدلال درونی شده است
[ترجمه ترگمان]رویکرد بدیع، فرآیندهای تفکر به افراد استدلال را به هم پیوند می دهد، زیرا بیان می کند که تفکر deliberative استدلال internalized
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید