rhapsodize

/ˈræpsəˌdaɪz//ˈræpsədaɪz/

به سبک پر تصنع حرف زدن یا نگاشتن، شعر حماسی سرودن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: rhapsodizes, rhapsodizing, rhapsodized
• : تعریف: to praise someone or something with intense or exaggerated enthusiasm.
مشابه: rave

جمله های نمونه

1. She rhapsodized over her new hat.
[ترجمه گوگل]او سر کلاه جدیدش راپسود کرد
[ترجمه ترگمان]کلاه تازه اش را بر سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She kept rhapsodizing about your new fashions.
[ترجمه گوگل]او مدام در مورد مدهای جدید شما راپسود می کرد
[ترجمه ترگمان]درباره مده ای جدید تو حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The critics rhapsodized over her performance in 'Autumn Sonata'.
[ترجمه گوگل]منتقدان از بازی او در «سونات پاییزی» به شدت انتقاد کردند
[ترجمه ترگمان]منتقدان از روی عملکرد او در سونات پاییز انتقاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's always rhapsodizing about/over the joys of having children.
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد شادی‌های بچه‌دار شدن/به سر می‌برد
[ترجمه ترگمان]او همیشه از لذت بردن از بچه دار شدن لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I could hear Sophie rhapsodizing about her new job.
[ترجمه گوگل]می‌توانستم صدای سوفی درباره شغل جدیدش را بشنوم
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای سوفی را در مورد شغل جدیدش بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mother rhapsodized about your beautiful kitchen.
[ترجمه گوگل]مادر در مورد آشپزخانه زیبای شما راپسود کرد
[ترجمه ترگمان] مادر rhapsodized در مورد آشپزخونه زیبای شما صحبت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He rhapsodized over the victory.
[ترجمه گوگل]او از این پیروزی غافلگیر شد
[ترجمه ترگمان]او بر پیروزی غلبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gottfried rhapsodized about our musical heritage.
[ترجمه گوگل]گاتفرید درباره میراث موسیقی ما راپسود کرد
[ترجمه ترگمان]گوتفرید در مورد میراث our حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Marketers rhapsodize about selling to 3 billion consumers, while agronomists worry about whether those 3 billion mouths will have enough to eat.
[ترجمه گوگل]بازاریابان در مورد فروش به 3 میلیارد مصرف کننده به شدت نگران هستند، در حالی که کشاورزان نگران این هستند که آیا این 3 میلیارد دهان به اندازه کافی برای خوردن خواهند داشت یا خیر
[ترجمه ترگمان]بازاریابان به دنبال فروش به ۳ میلیارد مشتری هستند، در حالی که متخصصان کشاورزی نگران این هستند که آیا این سه میلیارد دهان کافی برای خوردن دارند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And it's easy for the experts to rhapsodize about gratitude. But there are merits to tempering your complaints.
[ترجمه گوگل]و برای کارشناسان آسان است که در مورد سپاسگزاری راپسودی کنند اما برای تعدیل شکایات شما محاسنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و برای متخصصان آسان است که در مورد سپاسگزاری صحبت کنند اما merits برای کاستن از شکایت شما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And it's easy for the experts to rhapsodize about gratitude. But merits to tempering your complaints.
[ترجمه گوگل]و برای کارشناسان آسان است که در مورد سپاسگزاری راپسودی کنند اما شایستگی کاهش شکایات شما
[ترجمه ترگمان]و برای متخصصان آسان است که در مورد سپاسگزاری صحبت کنند اما استحقاق این را داشته باشید که شکایات خود را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The men from equities tried to corner us and rhapsodize about their market.
[ترجمه گوگل]مردانی از سهام سعی کردند ما را به گوشه ای بسپارند و در مورد بازارشان راپسودی کنند
[ترجمه ترگمان]مردان from سعی کردند ما را از بازار دور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Arthur Schlesinger keeps writing about cycles of history, while New Age psychotherapists rhapsodize about biorhythms.
[ترجمه گوگل]آرتور شلزینگر به نوشتن در مورد چرخه های تاریخ ادامه می دهد، در حالی که روان درمانگران عصر جدید در مورد بیوریتم ها راپسودی می کنند
[ترجمه ترگمان]آرتور Schlesinger به نوشتن درباره چرخه های تاریخ ادامه می دهد، در حالی که عصر جدید psychotherapists در مورد biorhythms صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• compose or recite rhapsodies; write or read with extravagant enthusiasm (also rhapsodise)
if you rhapsodize about someone or something, you express great delight or enthusiasm about them; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : rhapsodize
✅️ اسم ( noun ) : rhapsody / rhapsodist
✅️ صفت ( adjective ) : rhapsodic
✅️ قید ( adverb ) : rhapsodically
با شور و هیجان درباره چیزی صحبت کردن یا نوشتن ( فعل )
حماسه سرایی

بپرس