rhabdomyoma


(پزشکی) غده ی عضلانی، ماهیچه آمو

جمله های نمونه

1. Diagnosis of adult rhabdomyoma is based on clinical history and histopathological survey.
[ترجمه گوگل]تشخیص رابدومیوم بالغ بر اساس تاریخچه بالینی و بررسی هیستوپاتولوژیک است
[ترجمه ترگمان]تشخیص of بالغ بر پایه تاریخچه بالینی و بررسی histopathological است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is a cardiac rhabdomyoma.
[ترجمه گوگل]این رابدومیوم قلبی است
[ترجمه ترگمان] این یه حمله قلبی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ultrasonography revealed a tumor of the heart resembling a rhabdomyoma . The pathological study of the tumor revealed lipoblastoma of the heart.
[ترجمه گوگل]سونوگرافی یک تومور قلب شبیه رابدومیوم را نشان داد مطالعه پاتولوژیک تومور لیپوبلاستوم قلب را نشان داد
[ترجمه ترگمان]Ultrasonography یک تومور قلب را آشکار کرد که شبیه a بود مطالعه دقیق تومور قلب قلب رو آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There have only been 10 cases of vocal cord rhabdomyoma reported in the literature until now.
[ترجمه گوگل]تاکنون تنها 10 مورد رابدومیوم تارهای صوتی در مقالات گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]تاکنون تنها ۱۰ مورد از نوارهای صوتی ذکر شده در این مقاله وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other imaging studies to consider include ultrasound to evaluate for renal angiomyolipomas or renal cysts, as well as cardiac CT or echocardiogram to evaluate for rhabdomyoma.
[ترجمه گوگل]سایر مطالعات تصویربرداری که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از سونوگرافی برای ارزیابی آنژیومیولیپوم یا کیست کلیه، و همچنین سی تی قلب یا اکوکاردیوگرافی برای ارزیابی رابدومیوم
[ترجمه ترگمان]سایر مطالعات تصویر برداری شامل فراصوت برای ارزیابی for کلیوی یا cysts کلیوی، همچنین CT قلبی یا echocardiogram برای ارزیابی for هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) benign tumour deriving from striated muscle (occurs often in the heart in children)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] رابدومیوم: تومور خوشخیم عضله ی اسکلتی
تومور خوش خیم عضله

بپرس