rewriting

جمله های نمونه

1. write the first draft; editing and rewriting it is ahmad's department
من نسخه ی اول را می نویسم ; بازنویسی و ویراستاری آن کار احمد است.

2. He had done most of the writing and rewriting himself, reworking key passages again and again.
[ترجمه گوگل]او بیشتر کارهای نوشتن و بازنویسی را خودش انجام داده بود و بارها و بارها قسمت های کلیدی را بازنویسی می کرد
[ترجمه ترگمان]او بیش از هر چیز نوشتن و بازنویسی را انجام داده بود دوباره و دوباره صفحات کلیدی را دوباره و دوباره باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was in a continual process of rewriting his material.
[ترجمه گوگل]او در یک روند مستمر از بازنویسی مطالب خود بود
[ترجمه ترگمان]او در حال بازنویسی یک فرآیند مستمر بازنویسی مواد خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was suddenly confronted by the task of rewriting the entire book.
[ترجمه گوگل]من ناگهان با وظیفه بازنویسی کل کتاب مواجه شدم
[ترجمه ترگمان]ناگهان با این وظیفه مواجه شدم که تمام کتاب را بازنویسی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is no such thing as a minor rewriting of physical laws.
[ترجمه گوگل]چیزی به نام بازنویسی جزئی قوانین فیزیکی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]چیزی به نام بازنویسی مجدد قوانین فیزیکی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In rewriting, the spellings can be put right, and the finished piece of work is more likely to be accurate.
[ترجمه گوگل]در بازنویسی، املاها را می توان به درستی تنظیم کرد، و قطعه کار تمام شده به احتمال زیاد دقیق تر است
[ترجمه ترگمان]در بازنویسی، املای صحیح می تواند درست باشد، و قطعه نهایی کار به احتمال زیاد دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Again, the rewriting task will require changing tenses.
[ترجمه گوگل]باز هم، کار بازنویسی نیاز به تغییر زمان دارد
[ترجمه ترگمان]باز هم تکرار بازنویسی به تغییر زمان نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their approach commences by rewriting the field equations in the form of Ernst's equation as described in Chapter
[ترجمه گوگل]رویکرد آنها با بازنویسی معادلات میدان در قالب معادله ارنست همانطور که در فصل توضیح داده شد آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]رویکرد آن ها بازنویسی معادله میدان به شکل معادله (ارنست و همانطور که در بخش توضیح داده شد)آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With a minimal amount of solid rewriting, you can reap some surprising benefits.
[ترجمه گوگل]با حداقل مقدار بازنویسی جامد، می توانید از مزایای شگفت انگیزی بهره مند شوید
[ترجمه ترگمان]با کمی بازنویسی جامد، می توانید برخی فواید شگفت انگیز را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And not betraying the past, either, not rewriting our private history to suit herself.
[ترجمه گوگل]و خیانت نکردن به گذشته، بازنویسی نکردن تاریخ خصوصی ما برای خودش
[ترجمه ترگمان]و نه به گذشته خیانت می کند، نه برای بازنویسی تاریخ خصوصی ما که متناسب با خودش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was in a continual process of rewriting his material and revising his mythology.
[ترجمه گوگل]او در یک روند مستمر از بازنویسی مطالب خود و تجدید نظر در اساطیر خود بود
[ترجمه ترگمان]او در یک فرآیند مستمر بازنویسی مواد خود و تجدید نظر در اساطیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was also largely responsible for rewriting Davis's Handbook of Chemical Engineering in its two-volume format for a second edition.
[ترجمه گوگل]او همچنین تا حد زیادی مسئول بازنویسی کتاب راهنمای مهندسی شیمی دیویس در قالب دو جلدی آن برای ویرایش دوم بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین مسیول بازنویسی کتاب راهنمای مهندسی شیمی در قالب دو جلدی خود برای ویرایش دوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It meant nothing less than rewriting the dogma of molecular biology, almost a redefining of the meaning of life itself.
[ترجمه گوگل]معنای آن چیزی جز بازنویسی جزم زیست شناسی مولکولی، تقریباً بازتعریف معنای زندگی بود
[ترجمه ترگمان]این چیزی کم تر از بازنویسی اصول زیست شناسی مولکولی، و تقریبا تعریف مجدد معنی زندگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The best rewriting method in this case is the simplest: by correcting one problem you chip away at the others.
[ترجمه گوگل]بهترین روش بازنویسی در این مورد ساده ترین است: با تصحیح یک مشکل، بقیه را از بین می برید
[ترجمه ترگمان]بهترین روش بازنویسی این حالت ساده ترین روش است: با اصلاح یک مشکل به دیگران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] دوباره نویسی، نوشتن، بازنویسی

انگلیسی به انگلیسی

• act of writing again; revision, process of editing a text

پیشنهاد کاربران

بپرس