[ترجمه گوگل] یک در گردان [ترجمه ترگمان] دری که در حال چرخیدن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a revolving credit
اعتبار گردان
2. a revolving door
در چرخنده (در گردان)
3. a revolving fund
تنخواه گردان
4. he was revolving the plan to escape
او داشت درباره ی نقشه ی فرار فکر می کرد.
5. the airport's revolving beacon
نورافکن چرخان فرودگاه
6. He got stuck in a revolving door.
[ترجمه گوگل]او در یک در گردان گیر کرد [ترجمه ترگمان]او در یک در شیشه ای گیر کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The wheel is revolving about its axis.
[ترجمه گوگل]چرخ حول محور خود می چرخد [ترجمه ترگمان]گردونه می چرخد و محور آن می چرخد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Most shredding machines are based on a revolving disc fitted with replaceable blades.
[ترجمه گوگل]اکثر دستگاه های خردکن بر اساس یک دیسک گردان مجهز به تیغه های قابل تعویض هستند [ترجمه ترگمان]بیشتر ماشین های خرد کننده بر روی یک دیسک چرخان نصب شده اند که با تیغه های قابل تعویض نصب شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. As he went through the revolving doors he felt his courage deserting him.
[ترجمه گوگل]وقتی از درهای گردان می گذشت، احساس کرد شجاعتش او را رها کرده است [ترجمه ترگمان]همچنان که از در چرخان بیرون می رفت، احساس می کرد که شجاعت خود را از دست داده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The park director position has been a revolving door for seven appointees.
[ترجمه گوگل]سمت مدیر پارک یک در گردان برای هفت انتصابی بوده است [ترجمه ترگمان]موقعیت مدیر پارک یک در گردان برای هفت نفر از گماشتگان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He spun the revolving door round and round.
[ترجمه امید مختاری] او یک در چرخان را می چرخاند و می چرخاند
|
[ترجمه گوگل]در گردان را دور و بر چرخاند [ترجمه ترگمان]در می چرخید و می چرخید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The wheels stopped revolving suddenly.
[ترجمه گوگل]چرخ ها ناگهان از چرخش ایستادند [ترجمه ترگمان]ناگهان چرخ ها به چرخش در آمدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The revolving circle is concentric with the fixed outer circle.
[ترجمه گوگل]دایره گردان با دایره بیرونی ثابت متحدالمرکز است [ترجمه ترگمان]دایره چرخان با دایره بیرونی ثابت مرکز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This theatre has a revolving stage.
[ترجمه گوگل]این تئاتر دارای صحنه گردان است [ترجمه ترگمان]این تئاتر یک مرحله چرخان دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The revolving door has begun to rotate.
[ترجمه گوگل]درب گردان شروع به چرخش کرده است [ترجمه ترگمان]در چرخان شروع به چرخش کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. A small revolving brush on the front was sweeping dust into a slot.
[ترجمه گوگل]یک برس گردان کوچک در قسمت جلو، گرد و غبار را درون شکافی فرو میبرد [ترجمه ترگمان]یک برس کوچک چرخان روی قسمت جلو، گرد و غبار را به داخل یک شکاف می برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید