revolutionise

جمله های نمونه

1. The fate of a project which could revolutionise the use of computers in hospitals hangs in the balance.
[ترجمه گوگل]سرنوشت پروژه ای که می تواند استفاده از رایانه در بیمارستان ها را متحول کند، در هاله ای از ابهام قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سرنوشت یک پروژه که انقلابی در استفاده از کامپیوترها در بیمارستان ها بوجود خواهد آورد در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It could revolutionise cancer treatment worldwide.
[ترجمه گوگل]این می تواند درمان سرطان را در سراسر جهان متحول کند
[ترجمه ترگمان]انقلابی در درمان سرطان در سراسر جهان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the new decade also promises to revolutionise high street bank branches yet again.
[ترجمه گوگل]اما دهه جدید همچنین نوید انقلابی دوباره در شعب بانک های خیابانی را می دهد
[ترجمه ترگمان]اما دهه جدید نیز قول داد که انقلابی در شعبه های بانک در خیابان های بالا انقلابی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will revolutionise the management of council houses and flats.
[ترجمه گوگل]ما مدیریت خانه ها و آپارتمان های شورا را متحول خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]انقلابی در مدیریت خانه ها و آپارتمان های شورا ایجاد خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We also explain how you can revolutionise your eating habits and lead a healthier lifestyle.
[ترجمه گوگل]ما همچنین توضیح می دهیم که چگونه می توانید عادات غذایی خود را متحول کنید و سبک زندگی سالم تری داشته باشید
[ترجمه ترگمان]همچنین توضیح می دهیم که چگونه می توانید در عادات غذایی خود انقلابی ایجاد کرده و سبک زندگی سالم تر را پیش ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He says his new craft would revolutionise space travel.
[ترجمه گوگل]او می گوید که سفینه جدیدش تحولی در سفرهای فضایی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که قایق جدیدش انقلابی در سفر فضایی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bike, launched in 199 was intended to revolutionise two-strokes thanks to Bimota's direct fuel injection technology.
[ترجمه گوگل]این دوچرخه که در سال 199 به بازار عرضه شد، به لطف فناوری تزریق مستقیم سوخت Bimota، قصد داشت انقلابی در دو زمانه ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این دوچرخه که در ۱۹۹ امتیاز راه اندازی شد برای انقلابی کردن دو ضربه به لطف فن آوری تزریق مستقیم Bimota به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They say it will revolutionise both the commercial and engineering industries - particularly car and aeroplane manufacturing.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که این امر هم در صنایع تجاری و هم در صنایع مهندسی - به ویژه خودروسازی و هواپیماسازی - متحول خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند انقلابی در صنایع تجاری و مهندسی - به ویژه تولید خودرو و هواپیما بوجود خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So how is this development going to revolutionise the way you search the web?
[ترجمه گوگل]بنابراین چگونه این توسعه می‌تواند روش جستجوی شما در وب را متحول کند؟
[ترجمه ترگمان]پس چگونه این توسعه انقلابی در نحوه جستجو در اینترنت بوجود خواهد آورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mapping technology will revolutionise public health approaches such as monitoring and vaccination programmes of managing disease like typhoid fever, especially in the developing world, he adds.
[ترجمه گوگل]او می‌افزاید که فناوری نقشه‌برداری رویکردهای بهداشت عمومی مانند نظارت و برنامه‌های واکسیناسیون مدیریت بیماری‌هایی مانند تب حصبه را به ویژه در کشورهای در حال توسعه متحول خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند که فن آوری نقشه برداری انقلابی در رویکردهای بهداشت عمومی مانند نظارت و برنامه های واکسیناسیون بیماری های نظیر تب حصبه، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It says the all-weather material could also revolutionise diagnostic medicine.
[ترجمه گوگل]این ماده می‌گوید که این ماده در هر شرایط آب و هوایی می‌تواند پزشکی تشخیصی را نیز متحول کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش می گوید که تمام مواد - آب و هوایی می تواند انقلابی در پزشکی تشخیصی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such technologies will surely revolutionise education too, with virtual learning replacing the traditional lecture.
[ترجمه گوگل]چنین فناوری هایی مطمئناً آموزش را نیز متحول خواهند کرد و یادگیری مجازی جایگزین سخنرانی سنتی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]چنین فن آوری هایی به طور حتم در تحصیل انقلابی ایجاد خواهد کرد و یادگیری مجازی جایگزین کنفرانس سنتی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This would revolutionise our understanding of the possibilities for biology.
[ترجمه گوگل]این امر درک ما از امکانات زیست شناسی را متحول می کند
[ترجمه ترگمان]این انقلابی در درک ما از احتمالات زیست شناسی بوجود خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dementia experts said it had the power to revolutionise the treatment of Alzheimer's by making it possible for drugs to be given in the earliest stages.
[ترجمه گوگل]متخصصان زوال عقل گفتند که این قدرت را دارد که انقلابی در درمان آلزایمر ایجاد کند و امکان تجویز داروها در مراحل اولیه را فراهم کند
[ترجمه ترگمان]متخصصان Dementia گفته اند که قدرت تغییر در درمان آلزایمر با ایجاد امکان وجود مواد مخدر در مراحل اولیه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cause a revolution, overthrow an established government; cause a major change (also revolutionize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : revolve / revolutionize
✅️ اسم ( noun ) : revolution / revolutionary
✅️ صفت ( adjective ) : revolutionary
✅️ قید ( adverb ) : _
انقلاب کردن. دگرگون کردن.
دگرگون کردن

بپرس