revived ( adj ) = احیا شده، تجدید شده، بازسازی شده، ترمیم شده/تقویت شده/بهبود یافته/
examples :
1 - old plays are sometimes revived by applying modern interpretations to their content.
نمایشنامه های قدیمی گاهی با به کارگیری تفاسیر مدرن بر محتوای خود احیا می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
2 - The bus station will be located between what is currently Osborne Street and a revived Vineyard Street.
ایستگاه اتوبوس بین خیابان آزبورن فعلی و خیابان تاکستان بازسازی شده قرار دارد.
3 - After a long time, the revived projects are exceeding the value of projects shelved, showing overall buoyancy in the economy and investment.
پس از مدت ها ، پروژه های احیا شده از ارزش پروژه های تعطیل شده فراتر رفته و شادابی کلی را در اقتصاد و سرمایه گذاری نشان می دهد.
نمایشنامه های قدیمی گاهی با به کارگیری تفاسیر مدرن بر محتوای خود احیا می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
ایستگاه اتوبوس بین خیابان آزبورن فعلی و خیابان تاکستان بازسازی شده قرار دارد.
پس از مدت ها ، پروژه های احیا شده از ارزش پروژه های تعطیل شده فراتر رفته و شادابی کلی را در اقتصاد و سرمایه گذاری نشان می دهد.
به هوش اوردن
احیا شده، تجدید شده