1. Manchester helped spur a revitalization of the waterfront in the 1980s.
[ترجمه گوگل]منچستر در دهه 1980 به احیای اسکله کمک کرد
[ترجمه ترگمان]منچستر در دهه ۱۹۸۰ به تشویق تجدید حیات این بار کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منچستر در دهه ۱۹۸۰ به تشویق تجدید حیات این بار کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Moreover, national economic revival and the economic revitalization of distressed cities were not necessarily compatible.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، احیای اقتصاد ملی و احیای اقتصادی شهرهای آسیب دیده لزوما با هم سازگار نبودند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، احیای اقتصاد ملی و تجدید حیات اقتصادی شهرها لزوما سازگار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، احیای اقتصاد ملی و تجدید حیات اقتصادی شهرها لزوما سازگار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But a real revitalization of democracy will require deeper change.
[ترجمه گوگل]اما احیای واقعی دموکراسی مستلزم تغییرات عمیق تر است
[ترجمه ترگمان]اما تجدید حیات واقعی دموکراسی نیاز به تغییر عمیق تر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما تجدید حیات واقعی دموکراسی نیاز به تغییر عمیق تر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The revitalization of critique was central in the re-emergence of significant variety in Marxist thought.
[ترجمه گوگل]احیای نقد در ظهور مجدد تنوع قابل توجه در اندیشه مارکسیستی محوری بود
[ترجمه ترگمان]تجدید نظر انتقادی در ظهور مجدد تنوع قابل توجه در تفکر مارکسیستی، مرکزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجدید نظر انتقادی در ظهور مجدد تنوع قابل توجه در تفکر مارکسیستی، مرکزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Old Industrial Base in Northeast Revitalization is a heavy and complex systems engineering.
[ترجمه گوگل]پایگاه صنعتی قدیمی در احیای شمال شرقی یک مهندسی سیستم های سنگین و پیچیده است
[ترجمه ترگمان]پایگاه صنعتی قدیمی در شمال شرقی Revitalization یک مهندسی سیستم های پیچیده و پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایگاه صنعتی قدیمی در شمال شرقی Revitalization یک مهندسی سیستم های پیچیده و پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Second, large - scale revitalization of the implementation of industrial restructuring plan.
[ترجمه گوگل]دوم، در مقیاس بزرگ احیای اجرای طرح تجدید ساختار صنعتی
[ترجمه ترگمان]دوم، تجدید حیات در مقیاس بزرگ اجرای طرح بازسازی صنعتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم، تجدید حیات در مقیاس بزرگ اجرای طرح بازسازی صنعتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We will continue to promote restructuring and revitalization in key industries.
[ترجمه گوگل]ما به ترویج بازسازی و احیای صنایع کلیدی ادامه خواهیم داد
[ترجمه ترگمان]ما به ترویج بازسازی و تجدید حیات در صنایع کلیدی ادامه خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به ترویج بازسازی و تجدید حیات در صنایع کلیدی ادامه خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Reality problems: City revitalization is a popular theme regarding city development nowadays in China.
[ترجمه گوگل]مشکلات واقعیت: احیای شهر یک موضوع محبوب در مورد توسعه شهر امروزه در چین است
[ترجمه ترگمان]مشکلات واقعیت: تجدید حیات شهر یک موضوع محبوب در مورد توسعه شهر امروزه در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکلات واقعیت: تجدید حیات شهر یک موضوع محبوب در مورد توسعه شهر امروزه در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. About revitalization. Here, it is crucial to have younger leading cadres at all levels.
[ترجمه گوگل]در مورد احیاء در اینجا، داشتن کادرهای پیشرو جوان در همه سطوح بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]درباره تجدید حیات در اینجا، داشتن کادرهای رهبری جوان در همه سطوح حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درباره تجدید حیات در اینجا، داشتن کادرهای رهبری جوان در همه سطوح حیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Where does the creative force of market revitalization come from?
[ترجمه گوگل]نیروی خلاق احیای بازار از کجا می آید؟
[ترجمه ترگمان]نیروی خلاق تجدید حیات بازار از کجا سرچشمه می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیروی خلاق تجدید حیات بازار از کجا سرچشمه می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The revitalization of the play and was in Hebei Arts Award, awarded a third class.
[ترجمه گوگل]احیای این نمایشنامه و در جایزه هنری هبی، درجه سوم اعطا شد
[ترجمه ترگمان]تجدید حیات این نمایشنامه و در جایزه هنر Hebei، یک کلاس سوم را به او اهدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجدید حیات این نمایشنامه و در جایزه هنر Hebei، یک کلاس سوم را به او اهدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Company will benefit from the equipment manufacturing industry revitalization planning.
[ترجمه گوگل]شرکت از برنامه ریزی احیای صنعت تولید تجهیزات بهره مند خواهد شد
[ترجمه ترگمان]شرکت از برنامه های احیای صنعت تولید تجهیزات بهره مند خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت از برنامه های احیای صنعت تولید تجهیزات بهره مند خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Chinese Government launched the revitalization of industry planning, the industry is current investment selection logic.
[ترجمه گوگل]دولت چین راه اندازی شد احیای برنامه ریزی صنعت، صنعت منطق انتخاب سرمایه گذاری فعلی است
[ترجمه ترگمان]دولت چین طرح تجدید حیات تنظیم صنعت را راه اندازی کرد، این صنعت منطق انتخاب سرمایه گذاری کنونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت چین طرح تجدید حیات تنظیم صنعت را راه اندازی کرد، این صنعت منطق انتخاب سرمایه گذاری کنونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The major industries adopt the revitalization plan, also marks a further deepening of macro - control.
[ترجمه گوگل]صنایع عمده طرح احیاء را اتخاذ می کنند و همچنین نشان دهنده تعمیق بیشتر کنترل کلان است
[ترجمه ترگمان]صنایع بزرگ طرح تجدید حیات را می پذیرند، و نیز عمیق تر شدن بیشتر کنترل ماکرو را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنایع بزرگ طرح تجدید حیات را می پذیرند، و نیز عمیق تر شدن بیشتر کنترل ماکرو را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Weekend steel and automotive industry restructuring and revitalization of the two planning a formal release.
[ترجمه گوگل]فولاد آخر هفته و صنعت خودرو بازسازی و احیای این دو برنامه ریزی انتشار رسمی
[ترجمه ترگمان]طرح بازسازی و تجدید ساختار صنعت خودرو و تجدید حیات این دو برنامه یک عرضه رسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرح بازسازی و تجدید ساختار صنعت خودرو و تجدید حیات این دو برنامه یک عرضه رسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید