1. The reforms come after decades of hostility to revisionism.
[ترجمه گوگل]اصلاحات پس از دهه ها خصومت با رویزیونیسم صورت می گیرد
[ترجمه ترگمان]این اصلاحات پس از دهه ها دشمنی با revisionism صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ultimately, Bismarck's revisionism scarcely affected or damaged British interests at all.
[ترجمه گوگل]در نهایت، رویزیونیسم بیسمارک به ندرت بر منافع بریتانیا تأثیر گذاشت یا به آنها آسیب زد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، بیسمارک به ندرت به منافع انگلیس آسیب رسانده یا آسیب می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Mr Kinnock is a relatively recent convert to revisionism.
[ترجمه گوگل]آقای کیناک نسبتاً اخیراً به رویزیونیسم گرایش پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای Kinnock یک تبدیل نسبتا جدید به revisionism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For empiricists, revisionism is no heresy; and heresy no bad thing, anyway.
[ترجمه گوگل]برای تجربه گرایان، رویزیونیسم بدعت نیست و بدعت چیز بدی نیست، به هر حال
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این بدعت، بدعت و بدعت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is sweeping along on a tide of revisionism.
[ترجمه گوگل]او در موجی از رویزیونیسم حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]او در حال جارو جنجال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Yugoslavian Revisionism during the 60's might be considered as an earlier experiment of this.
[ترجمه گوگل]رویزیونیسم یوگسلاوی در طول دهه 60 را می توان به عنوان آزمایش اولیه این امر در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]The یوگسلاوی در طول دهه ۶۰ ممکن است به عنوان آزمایشی اولیه در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. First, our party neither represents dogmatism nor revisionism.
[ترجمه گوگل]اول اینکه حزب ما نه دگماتیسم را نمایندگی می کند و نه رویزیونیسم
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، حزب ما نه dogmatism و نه revisionism را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Engels was regarded as the headstream of revisionism by Bernstein, western Marxists, and Marxclogists.
[ترجمه گوگل]برنشتاین، مارکسیستهای غربی و مارکسشناسان، انگلس را سرلوحه تجدیدنظرطلبی میدانستند
[ترجمه ترگمان]انگلس به افتخار revisionism، Marxists غربی، و Marxclogists در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In fact, there was no revisionism in China.
[ترجمه گوگل]در واقع، رویزیونیسم در چین وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]در واقع هیچ revisionism در چین وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Guard against revisionism, particularly the emergence revisionism at the party Centre.
[ترجمه گوگل]از رویزیونیسم، به ویژه رویزیونیسم ظهور در مرکز حزب محافظت کنید
[ترجمه ترگمان]گارد در برابر revisionism، به ویژه ظهور revisionism در مرکز این حزب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Both dogmatism and revisionism run counter to Marxism.
[ترجمه گوگل]دگماتیسم و رویزیونیسم هر دو در تضاد با مارکسیسم هستند
[ترجمه ترگمان]هم dogmatism و هم revisionism مخالف مارکسیسم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As the leader said, revisionism and the bourgeois way of life are cousins, so to speak.
[ترجمه گوگل]به قول رهبر، رویزیونیسم و سبک زندگی بورژوایی، به اصطلاح، پسر عمو هستند
[ترجمه ترگمان]همان طور که رهبر می گفت، revisionism و روش زندگی بورژوازی، عموزاده هستند، بنابراین صحبت کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is revisionism to negate the basic principles of Marxism and to negate its universal truth.
[ترجمه گوگل]این رویزیونیسم است که اصول اساسی مارکسیسم را نفی کند و حقیقت جهانی آن را نفی کند
[ترجمه ترگمان]نفی اصول اساسی مارکسیسم و نفی حقیقت جهانی آن revisionism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Khrushchev revisionism would have ridden roughshod over us. and our country would once again have been reduced to a colony or semi-colony.
[ترجمه گوگل]رویزیونیسم خروشچف ما را زیر پا گذاشته بود و کشور ما بار دیگر به یک مستعمره یا نیمه مستعمره تقلیل می یافت
[ترجمه ترگمان]خروشچف در برابر ما تاخت و تاز می کرد و کشور ما بار دیگر به یک کلونی یا نیمه مستعمره تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید