revisionary


تجدید نظری

جمله های نمونه

1. But more recently professing evangelical scholars have advocated revisionary versions of numerous doctrines. A revisionary doctrine of God has been advocated by proponents of "openness theology. "
[ترجمه گوگل]اما اخیراً دانشمندان انجیلی از نسخه‌های تجدیدنظری آموزه‌های متعدد حمایت کرده‌اند طرفداران «الهیات باز بودن» از آموزه تجدیدنظری خدا حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]اما اخیرا می گویم که محققان انجیلی از نسخه های revisionary از اصول متعدد حمایت کرده اند از سوی حامیان \"الهیات باز\"، دکترین revisionary خداوند مورد حمایت قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Metaphysics has been often revisionary, and less often descriptive.
[ترجمه گوگل]متافیزیک غالباً تجدیدنظری و کمتر توصیفی بوده است
[ترجمه ترگمان]متافیزیک اغلب revisionary بوده و کم تر از آن توصیفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Revisionary metaphysics is at the service of descriptive metaphysics.
[ترجمه گوگل]متافیزیک تجدیدنظری در خدمت متافیزیک توصیفی است
[ترجمه ترگمان]متافیزیک متافیزیک در خدمت متافیزیک توصیفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These revisionary ratios are not only the defense mechanism of the new poets, but also the tools to show their negation to the forerunners and the desire of self-display.
[ترجمه گوگل]این نسبت‌های تجدیدنظری نه تنها سازوکار دفاعی شاعران جدید است، بلکه ابزاری است برای نشان دادن نفی خود به پیشکسوتان و میل به خودنمایی
[ترجمه ترگمان]این نسبت ها نه تنها مکانیزم دفاعی شاعران جدید نیستند، بلکه ابزارهایی هستند که نفی خود را به پیشگامان و تمایل خود به نمایش نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bloom offers six revisionary ratios that help us ephebes survive the influence river, which are our urgent need for producing Chinese Renaissance.
[ترجمه گوگل]بلوم شش نسبت تجدیدنظری را ارائه می‌کند که به ما کمک می‌کند از رودخانه تأثیرگذار جان سالم به در ببریم، که نیاز فوری ما برای تولید رنسانس چینی است
[ترجمه ترگمان]بلوم شش نسبت ها را پیشنهاد می کنند که به ما کمک می کنند تا از رودخانه نفوذی که نیاز مبرم ما برای تولید رنسانس چینی هستند، جان سالم به در ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. New record of a species of Phacellaria Benth. (Santalaceae) from China, with revisionary note of the genus.
[ترجمه گوگل]رکورد جدید گونه ای از Phacellaria Benth (Santalaceae) از چین، با یادداشت تجدید نظر از جنس
[ترجمه ترگمان]رکورد جدید یک گونه از Phacellaria Benth (Santalaceae)از چین با یادداشت revisionary از جنس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nowadays, the main method of determining oil and gas well deliverability is steady well test, that is back-pressure testing, isochronal testing, revisionary isochron test and single-point test.
[ترجمه گوگل]امروزه روش اصلی برای تعیین قابلیت تحویل چاه نفت و گاز، تست چاه ثابت است که عبارت است از تست فشار برگشتی، تست هم زمان، تست بازنگری ایزوکرون و تست تک نقطه ای
[ترجمه ترگمان]امروزه، روش اصلی تعیین چاه نفت و گاز آزمایش خوبی است که تست فشار برگشتی، تست isochronal، تست revisionary isochron و تست تک نقطه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the entire research, we revises the RFQ in the first part, and the revisionary questionnaire has higher reliability and validity.
[ترجمه گوگل]در کل تحقیق، RFQ را در بخش اول بازبینی می‌کنیم و پرسشنامه تجدیدنظر از پایایی و روایی بالاتری برخوردار است
[ترجمه ترگمان]در کل تحقیق، ما the را در بخش اول اصلاح می کنیم، و پرسشنامه revisionary قابلیت اعتماد و اعتبار بالاتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Descriptive metaphysics is content to describe the actual structure of our thought about the world, revisionary metaphysics is concerned to produce a better structure.
[ترجمه گوگل]متافیزیک توصیفی به توصیف ساختار واقعی اندیشه ما در مورد جهان بسنده می کند، متافیزیک تجدیدنظری به تولید ساختار بهتری می پردازد
[ترجمه ترگمان]متافیزیک توصیفی به توصیف ساختار واقعی تفکر ما در مورد جهان می پردازد، اما متافیزیک متافیزیک به تولید یک ساختار بهتر می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to alteration, pertaining to the act of making changes; pertaining to editing, pertaining to correction

پیشنهاد کاربران

بپرس