revised

/rɪˈvaɪzd//rɪˈvaɪzd/

معنی: تجدید نظر شده
معانی دیگر: تجدید نظر شده

جمله های نمونه

1. a revised edition of this book
چاپ تجدید نظر شده ی (باز ویراسته ی) این کتاب

2. a revised text
ویرایش تجدید نظر شده

3. The text has been quite radically revised.
[ترجمه گوگل]متن کاملاً اصلاح شده است
[ترجمه ترگمان]متن کاملا مورد بازبینی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The college has revised its plans because of local objections.
[ترجمه گوگل]کالج برنامه های خود را به دلیل مخالفت های محلی اصلاح کرده است
[ترجمه ترگمان]این کالج به دلیل مخالفت های محلی، برنامه های خود را بازبینی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The council has revised its projections of funding requirements upwards.
[ترجمه گوگل]شورا پیش بینی های خود را در مورد نیازهای مالی به سمت بالا بازبینی کرده است
[ترجمه ترگمان]این شورا پیش بینی های خود مبنی بر تامین بودجه را مورد بازبینی قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The revised edition is quite different from the previous edition.
[ترجمه گوگل]نسخه اصلاح شده کاملاً متفاوت از نسخه قبلی است
[ترجمه ترگمان]نسخه بازبینی شده کاملا با نسخه قبلی تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This dictionary is revised from Treasures of English Words.
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت از گنجینه کلمات انگلیسی بازبینی شده است
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت از گنجینه کلمات انگلیسی تجدید نظر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We have revised our estimates of population growth.
[ترجمه گوگل]ما در برآوردهای خود از رشد جمعیت تجدید نظر کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما برآورده ای خود از رشد جمعیت را مورد بازبینی قرار داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These figures may have to be revised in an upward direction.
[ترجمه گوگل]این ارقام ممکن است نیاز به تجدید نظر در جهت صعودی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این ارقام ممکن است در جهت رو به بالا تجدید نظر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The death toll was later revised downwards to 68
[ترجمه گوگل]تعداد قربانیان بعداً به 68 تن کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]تعداد کشته شدگان بعدا به ۶۸ تن کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The revised edition of the book includes many useful annotations.
[ترجمه گوگل]نسخه اصلاح شده کتاب شامل حاشیه نویسی های مفید بسیاری است
[ترجمه ترگمان]نسخه بازبینی شده این کتاب شامل بسیاری از annotations مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The expected rate of inflation was revised upwards.
[ترجمه گوگل]نرخ تورم مورد انتظار به سمت بالا بازنگری شد
[ترجمه ترگمان]نرخ مورد انتظار تورم به سمت بالا اصلاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have revised my opinion of him.
[ترجمه گوگل]من نظرم را در مورد او اصلاح کردم
[ترجمه ترگمان]من نظرم را درباره او عوض کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The procedures are continually revised?it is very difficult to keep up with the latest version.
[ترجمه گوگل]رویه ها به طور مداوم اصلاح می شوند؟ همگام شدن با آخرین نسخه بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]آیا این روش ها به طور مداوم مورد بازبینی قرار می گیرند؟ نگهداری از آخرین نسخه آن بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجدید نظر شده (صفت)
revised

تخصصی

[صنعت] تجدید نظر شده، اصلاح شده

انگلیسی به انگلیسی

• altered, corrected, edited

پیشنهاد کاربران

تجدید نظر شده. اصلاح شده
مثال:
a revised impression of the 1981 edition
یک چاپ اصلاح شده از ویرایش سال 1981
مورد بازبینی قرار گرفته/گرفت
تجدید ارائه
تجدید نظر شده
بازنگری شده
بازنگری شده
بازنگریسته

بپرس