revisal


معنی: مرور، تجدید نظر
معانی دیگر: مرور، تجدید نظر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act of revising; revision.

جمله های نمونه

1. By analyzing the revisal platform's characteristic and demand of elaborate forecast, the design idea, flow structure and main function of elaborate forecast platform were described.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل ویژگی پلت فرم تجدید نظر و تقاضای پیش بینی دقیق، ایده طراحی، ساختار جریان و عملکرد اصلی پلت فرم پیش بینی دقیق شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]با تحلیل مشخصه سکو revisal و تقاضای پیش بینی دقیق، ایده طراحی، ساختار جریان و عملکرد اصلی پلت فرم پیش بینی دقیق توصیف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods Contrast analysis of revisal annual report of legal infectious disease from1999 to 2003 in Anhui province was made.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل روش‌ها تضاد گزارش تجدیدنظر سالانه بیماری عفونی قانونی از سال 1999 تا 2003 در استان آنهویی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های آنالیز مقایسه گزارش سالانه گزارش سالانه بیماری عفونی قانونی from۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ در استان Anhui ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It suggested a revisal coefficient and explained its roles. Ranges of the coefficient was determined according to productive data.
[ترجمه گوگل]ضریب تجدید نظر را پیشنهاد کرد و نقش آن را توضیح داد محدوده ضریب با توجه به داده های تولیدی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]آن ضریب revisal را پیشنهاد کرده و نقش های خود را توضیح داد محدوده ضریب با توجه به داده های سازنده تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From the raising of the hypothesis to revisal, and then the raising of new theory, the pattern becomes the inherent logic of the innovation to theory of Physics.
[ترجمه گوگل]از طرح فرضیه تا تجدید نظر، و سپس طرح نظریه جدید، الگو به منطق ذاتی نوآوری تا نظریه فیزیک تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]از بالا بردن فرضیه به revisal و سپس افزایش نظریه جدید، الگو به منطق ذاتی نوآوری در تیوری فیزیک تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Through theoretical analysis, probability revisal and experimental test, the limit drawing ratio of a tapered cup drawn by cylinder convex punch and tapered concave die is determined in tis paper.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل نظری، بازبینی احتمال و آزمون تجربی، نسبت کشش حدی یک فنجان مخروطی که توسط پانچ محدب استوانه‌ای و قالب مقعر مخروطی کشیده شده است در کاغذ TIS تعیین می‌شود
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل تیوریک، تست احتمال و آزمایش تجربی، نسبت کشش محدود به یک فنجان مخروطی که با سنبه محدب و یک قالب مقعر concave دار کشیده می شود در این مقاله تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The newly revisal identification criterion makes the traditional identification for dangerous houses enter a new developing phrase.
[ترجمه گوگل]معیار شناسایی جدید تجدیدنظر شده باعث می شود که شناسایی سنتی برای خانه های خطرناک وارد یک عبارت جدید در حال توسعه شود
[ترجمه ترگمان]معیار شناسایی revisal جدید باعث می شود که شناسایی سنتی برای خانه های خطرناک وارد یک عبارت جدید در حال توسعه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What's more, it plays complete and revisal roles in study of dance arts history and can't be taken place.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در مطالعه تاریخچه هنرهای رقص نقش های کامل و تجدیدنظری ایفا می کند و قابل اجرا نیست
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، این بازی نقش کاملی ایفا می کند و نقش های محوری در مطالعه تاریخ هنر رقص ایفا می کند و نمی توان آن را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then it also introduces some basic techniques of CBR such as case representation, case retrieval, case revisal, case base maintenance.
[ترجمه گوگل]سپس برخی از تکنیک های اساسی CBR مانند نمایش مورد، بازیابی مورد، تجدید نظر، نگهداری پایه مورد را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]سپس برخی از تکنیک های اساسی CBR مانند نمایش نمونه، بازیابی پرونده، revisal موردی، نگهداری و نگهداری پایه را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And during the machinery development stage, this method also provides rooms for design revisal.
[ترجمه گوگل]و در مرحله توسعه ماشین آلات، این روش همچنین اتاق هایی را برای بازنگری طراحی فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]و در طول مرحله توسعه ماشین آلات، این روش اتاق هایی برای طراحی revisal فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Case retrieval and selection is the key step of a case-based reasoning system. The results of case retrieval directly affect case reuse and revisal, even the performance of the system.
[ترجمه گوگل]بازیابی و انتخاب مورد، مرحله کلیدی یک سیستم استدلال مبتنی بر مورد است نتایج بازیابی پرونده مستقیماً بر استفاده مجدد و تجدید نظر حتی بر عملکرد سیستم تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]بازیابی موردی و انتخاب یک گام کلیدی در یک سیستم استدلال مبتنی بر پرونده است نتایج بازیابی پرونده به طور مستقیم بر استفاده مجدد و استفاده مجدد، حتی عملکرد سیستم تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on three months" fieldwork in Beijing Jinyuan Co., this report is a diagnosis of the enterprise after careful revisal. "
[ترجمه گوگل]این گزارش بر اساس سه ماه کار میدانی در شرکت پکن جینیوان، تشخیص شرکت پس از بازنگری دقیق است
[ترجمه ترگمان]براساس سه ماه کار عملی در شرکت Jinyuan پکن، این گزارش تشخیص این شرکت پس از revisal دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As can be seen in the example, the more proper replacement underlayer thickness can be worked out with only one revisal to meet the demand of engineering design more satisfactorily.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مثال مشاهده می‌شود، ضخامت لایه زیرین جایگزین مناسب‌تر را می‌توان تنها با یک بازنگری برای پاسخگویی به تقاضای طراحی مهندسی به طور رضایت‌بخش‌تر انجام داد
[ترجمه ترگمان]همانطور که می توان در این مثال مشاهده کرد، برای برآورده کردن نیاز طراحی مهندسی، ضخامت underlayer جایگزین مناسب را می توان تنها با یک revisal حل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper discusses how to regulate the amplitude of bending moment within beam end for frame structure, and presents revisal suggestions for previous designs.
[ترجمه گوگل]این مقاله نحوه تنظیم دامنه لنگر خمشی در انتهای تیر را برای ساختار قاب مورد بحث قرار می‌دهد و پیشنهادهای تجدیدنظری برای طرح‌های قبلی ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد چگونگی تنظیم دامنه گشتاور خمشی در انتهای پرتو برای ساختار چارچوب بحث می کند و پیشنهاداتی برای طرح های قبلی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The effects of difference of the standard and design idiom on the structure cheapness were discussed. It will be useful to standard revisal and project construction.
[ترجمه گوگل]اثرات تفاوت اصطلاح استاندارد و طراحی بر ارزانی سازه مورد بحث قرار گرفت برای بازنگری استاندارد و ساخت پروژه مفید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اثرات تغییر اصطلاحات استاندارد و طراحی بر پایه و ارزانی ساختار مورد بحث قرار گرفت این کار برای revisal استاندارد و ساخت پروژه مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرور (اسم)
review, lapse, glance, revision, passing, elapsing, once-over, revisal

تجدید نظر (اسم)
review, revision, reconsideration, revisal

انگلیسی به انگلیسی

• act of revising, revision

پیشنهاد کاربران

بپرس