The word **"revile"** comes from the Old French verb **"reviler"** ( meaning **"to insult, abuse, or reproach"** ) , which in turn comes from the Latin word **"revīlīre"**, meaning **"to treat as worthless or vile"**.
... [مشاهده متن کامل]
- **Prefix:** "re - " means **"again"** or **"intensely"**.
- **Root word:** "vil" refers to something **"vile"**, meaning **"evil"** or **"worthless"**.
### **Meaning of "Revile"**
- **In English:** **"Revile"** means **to criticize someone or something in an abusive or insulting way**, often with strong condemnation or hatred.
- **In Persian ( فارسی ) :** **"به شدت انتقاد کردن، دشنام دادن، ناسزا گفتن"**.
- - -
### **10 Complex Sentences with "Revile"**
#### **In English - Persian**
1. The politician was reviled by the public for his unethical behavior.
**آن سیاستمدار به خاطر رفتار غیراخلاقی اش از سوی مردم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. **
2. Despite his achievements, he was reviled by some for his controversial views.
**با وجود دستاوردهایش، برخی به خاطر نظرات جنجالی اش او را به شدت مورد حمله قرار دادند. **
3. She reviled her colleagues for their lack of commitment to the project.
**او همکارانش را به خاطر عدم تعهد به پروژه به شدت سرزنش کرد. **
4. The coach reviled the players after their disappointing performance.
**مربی پس از عملکرد ناامیدکننده بازیکنان، آنها را به شدت سرزنش کرد. **
5. The writer was reviled by critics for his controversial novel, which tackled taboo subjects.
**نویسنده به خاطر رمان جنجالی اش که موضوعات تابو را مطرح می کرد، از سوی منتقدان به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. **
6. People tend to revile those who break social norms, even when their actions are justified.
**مردم معمولاً کسانی را که هنجارهای اجتماعی را می شکنند به شدت انتقاد می کنند، حتی زمانی که اعمال آنها موجه باشد. **
7. The activist was reviled by the government for her outspoken criticism of their policies.
**فعال حقوق بشر به خاطر انتقادهای صریحش از سیاست های دولت، از سوی آن ها به شدت مورد حمله قرار گرفت. **
8. He was reviled not only for his lies but also for his complete lack of remorse.
**او نه تنها به خاطر دروغ هایش بلکه به دلیل بی خیالی کاملش از نظر اخلاقی، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. **
9. The infamous dictator was reviled throughout the world for his brutal regime.
**آن دیکتاتور بدنام به خاطر رژیم وحشیانه اش در سراسر جهان به شدت مورد نفرت قرار گرفت. **
10. Many reviled the decision to cut education funding, seeing it as a threat to the future of the nation.
**بسیاری از تصمیم کاهش بودجه آموزش را به شدت مورد انتقاد قرار دادند و آن را تهدیدی برای آینده کشور دانستند. **
chatgpt
... [مشاهده متن کامل]
- **In Persian ( فارسی ) :** **"به شدت انتقاد کردن، دشنام دادن، ناسزا گفتن"**.
- - -
**آن سیاستمدار به خاطر رفتار غیراخلاقی اش از سوی مردم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. **
**با وجود دستاوردهایش، برخی به خاطر نظرات جنجالی اش او را به شدت مورد حمله قرار دادند. **
**او همکارانش را به خاطر عدم تعهد به پروژه به شدت سرزنش کرد. **
**مربی پس از عملکرد ناامیدکننده بازیکنان، آنها را به شدت سرزنش کرد. **
**نویسنده به خاطر رمان جنجالی اش که موضوعات تابو را مطرح می کرد، از سوی منتقدان به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. **
**مردم معمولاً کسانی را که هنجارهای اجتماعی را می شکنند به شدت انتقاد می کنند، حتی زمانی که اعمال آنها موجه باشد. **
**فعال حقوق بشر به خاطر انتقادهای صریحش از سیاست های دولت، از سوی آن ها به شدت مورد حمله قرار گرفت. **
**او نه تنها به خاطر دروغ هایش بلکه به دلیل بی خیالی کاملش از نظر اخلاقی، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. **
**آن دیکتاتور بدنام به خاطر رژیم وحشیانه اش در سراسر جهان به شدت مورد نفرت قرار گرفت. **
**بسیاری از تصمیم کاهش بودجه آموزش را به شدت مورد انتقاد قرار دادند و آن را تهدیدی برای آینده کشور دانستند. **
فحش خورده
منفور
مذموم
ناپسند
مذموم
ناپسند
( کردار، سخن ) خوار کننده، توهین آمیز
بد دهان
منفور
محکوم شده