1. I'm trying to prevent the reversion of my garden to nature.
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم از بازگشت باغم به طبیعت جلوگیری کنم
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم از فکر کردن باغ به طبیعت جلوگیری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This is a reversion to the system under which the Royals were paid for nearly 300 years.
[ترجمه گوگل]این بازگشت به سیستمی است که بر اساس آن خانواده سلطنتی برای نزدیک به 300 سال حقوق می گرفتند
[ترجمه ترگمان]این یک بازگشت به سیستمی است که در آن the به مدت تقریبا ۳۰۰ سال پرداخت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The new procedures are being seen as a reversion to old, inefficient ways of working.
[ترجمه گوگل]رویههای جدید به عنوان بازگشتی به روشهای قدیمی و ناکارآمد کار در نظر گرفته میشوند
[ترجمه ترگمان]روش های جدید به عنوان بازگشت به روش های قدیمی و ناکافی در حال کار تلقی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Enforcement following assignment of the reversion Liability of T towards L2 and vice-versa rests upon a statutory basis.
[ترجمه گوگل]اجرای پس از تخصیص بدهی برگشتی T به L2 و بالعکس بر مبنای قانونی استوار است
[ترجمه ترگمان]اعمال اجرایی پس از واگذاری مسئولیت بازگشت به L۲ و بالعکس، بر مبنای قانونی استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Romer and Rosenthal assume that the reversion level is exogenous.
[ترجمه گوگل]رومر و روزنتال فرض می کنند که سطح برگشتی برون زا است
[ترجمه ترگمان]Romer و Rosenthal فرض می کنند که سطح بازگشت، exogenous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But this was not a reversion to the pattern and processes of concentration typical of the 1950s.
[ترجمه گوگل]اما این بازگشتی به الگو و فرآیندهای تمرکز معمولی دهه 1950 نبود
[ترجمه ترگمان]اما این تبدیل به الگو و فرآیندهای تراکم در دهه ۱۹۵۰ نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In Fig. 11-9 assume that the reversion level is.
[ترجمه گوگل]در شکل 11-9 فرض کنید که سطح بازگشتی است
[ترجمه ترگمان]در شکل ۹ - ۱۱ فرض کنید که سطح برگشت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Beckham's arrival brought a reversion to a more familiar 4-4-2 with the substitute on the right wing.
[ترجمه گوگل]ورود بکهام باعث بازگشت به 4-4-2 آشناتر با بازیکن تعویضی در جناح راست شد
[ترجمه ترگمان]ورود بکهام به بازگشت بکهام با جایگزینی جناح راست به ۴ - ۴ - ۴ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If the reversion level is, the median voter may vote for an output of almost.
[ترجمه گوگل]اگر سطح بازگشت باشد، رایدهندگان میانه ممکن است به خروجی تقریباً رأی دهند
[ترجمه ترگمان]اگر سطح برگشت پذیری باشد، رای دهندگان میانه ممکن است برای خروجی تقریبا یک سان رای دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Symptoms of reversion to primitive superstition about death are contemporaneous with Romanticism.
[ترجمه گوگل]نشانه های بازگشت به خرافات بدوی در مورد مرگ با رمانتیسیسم همزمان است
[ترجمه ترگمان]نشانه های بازگشت به خرافات ابتدایی در مورد مرگ همزمان با رمانتیسیسم و همزمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Many Stags have undergone reversion transplants in the quest for originality.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گوزن ها در جستجوی اصالت تحت پیوندهای برگشتی قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از Stags در تلاش برای اصالت، پیوند مجدد را تجربه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Yet, as much as reversion to primitivism, so settling back into childhood enjoyment and innocence was undesirable to Eliot.
[ترجمه گوگل]با این حال، به همان اندازه که بازگشت به ابتدایی گرایی، سکونت دوباره در لذت و معصومیت دوران کودکی برای الیوت نامطلوب بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، به همان اندازه که به primitivism فکر می کردم، پس از برگشتن به دوران کودکی و معصومیت از الیوت خوشش نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Pottz marks a reversion to unreconstructed virility symbol.
[ترجمه گوگل]پوتز نشان دهنده بازگشت به نماد مردانگی بازسازی نشده است
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به قدرت فکر کردن به قدرت مردانگی تو بستگی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Perhaps it was a reversion to humane behaviour after Stalin's terror techniques.
[ترجمه گوگل]شاید این بازگشت به رفتار انسانی پس از تکنیک های ترور استالین بود
[ترجمه ترگمان]شاید این تبدیل به رفتار انسانی پس از تکنیک های ترور استالین بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید