1. a reversible raincoat
پالتو بارانی دورو
2. A lot of chemical reactions are reversible.
[ترجمه گوگل]بسیاری از واکنش های شیمیایی برگشت پذیر هستند
[ترجمه ترگمان]واکنش های شیمیایی زیادی قابل بازگشت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Is the trend towards privatization reversible?
[ترجمه گوگل]آیا روند خصوصی سازی برگشت پذیر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا گرایش به سمت خصوصی سازی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Heart disease is reversible in some cases, according to a study published last summer.
[ترجمه گوگل]بر اساس مطالعه ای که تابستان گذشته منتشر شد، بیماری قلبی در برخی موارد برگشت پذیر است
[ترجمه ترگمان]براساس مطالعه ای که تابستان گذشته منتشر شد، بیماری قلبی در برخی موارد قابل بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The binding is reversible so that factors that decrease the protein concentration will increase the ionized fraction of calcium in the blood.
[ترجمه گوگل]اتصال برگشت پذیر است به طوری که عواملی که غلظت پروتئین را کاهش می دهند باعث افزایش کسر یونیزه کلسیم در خون می شود
[ترجمه ترگمان]اتصال برگشت پذیر است به طوری که عواملی که غلظت پروتیین را کاهش می دهند مقدار یونیزه شده کلسیم را در خون افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Concrete operational thought is reversible thought.
[ترجمه گوگل]اندیشه عملیاتی عینی، تفکر برگشت پذیر است
[ترجمه ترگمان]تفکر عملیاتی بتون یک تفکر برگشت پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cot quilts £ 9 reversible duvet cover £ 9 wallpaper £ 99 a roll, borders £ 99 a roll, curtains from £4
[ترجمه گوگل]لحاف تخت £ 9 لحاف قابل برگشت £ 9 کاغذ دیواری 99 پوند رول, حاشیه 99 پوند یک رول, پرده از 4 پوند
[ترجمه ترگمان]cot quilts ۹ ۹ \/ ۹ reversible £ ۹، ۹ پوند به قیمت ۹۹ پوند، با ۹۹ پوند برای یک رول، پرده از ۴ پوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The operation is easily reversible.
[ترجمه گوگل]این عمل به راحتی قابل برگشت است
[ترجمه ترگمان]این عمل به راحتی قابل بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. However, with a currency board, the process is reversible.
[ترجمه گوگل]با این حال، با یک تابلوی ارز، این روند برگشت پذیر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، با یک بورد ارزی، این فرآیند قابل بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In other words oxygen binding is reversible.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر اتصال اکسیژن برگشت پذیر است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر اتصال اکسیژن قابل بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A dynamic equilibrium exists when two reversible or opposite processes are balanced.
[ترجمه گوگل]تعادل دینامیکی زمانی وجود دارد که دو فرآیند برگشت پذیر یا متضاد متعادل باشند
[ترجمه ترگمان]تعادل دینامیکی زمانی وجود دارد که دو فرآیند برگشت پذیر و یا برعکس متعادل باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Benches with reversible tops give the option of either a smooth surface or recessed gravel trays for summer and are particularly useful.
[ترجمه گوگل]نیمکتهایی با رویههای برگشتپذیر امکان استفاده از یک سطح صاف یا سینیهای شن فرورفته را برای تابستان فراهم میکنند و بسیار مفید هستند
[ترجمه ترگمان]Benches با tops برگشت پذیر امکان استفاده از یک سطح صاف و یا چند سینی را برای تابستان فراهم می کنند و به طور خاص مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is a very reliable reversible type of non-hormonal contraceptive.
[ترجمه گوگل]این یک نوع برگشت پذیر بسیار قابل اعتماد از ضد بارداری غیر هورمونی است
[ترجمه ترگمان]این یک نوع قابل بازگشت بسیار قابل اطمینان برای جلوگیری از بارداری غیر هورمونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The attainment of reversible operations is extremely difficult for a child.
[ترجمه گوگل]دستیابی به عمل های برگشت پذیر برای کودک بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]دستیابی به عملیات های قابل بازگشت برای یک کودک بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the winter, reversible ceiling fans can help circulate warm air and make furnace use more efficient.
[ترجمه گوگل]در زمستان، پنکه های سقفی برگشت پذیر می توانند به گردش هوای گرم کمک کرده و استفاده از کوره را کارآمدتر کنند
[ترجمه ترگمان]در زمستان، طرفداران سقف قابل بازگشت می توانند به گردش هوای گرم کمک کنند و استفاده از کوره را کارآمدتر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید