reverberating

پیشنهاد کاربران

دارای اکو . طنین انداز . پژواک شونده
منعکس کننده
reverberate:
به معنی منعکس شدن
everything was blossom, the nightingales trilled, and their voices reverberated now near, now far away
مـثل منعکس شدن یا پیچیدن صدا.
معکوس
طنین انداز

بپرس