1. He felt savage and thirsty and revengeful, annoyed with himself and with everyone else.
[ترجمه گوگل]او احساس وحشیگری و تشنگی و انتقام جویی می کرد و از خود و دیگران آزرده بود
[ترجمه ترگمان]او وحشی و تشنه و انتقام جو بود، از خودش و دیگران ناراحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Most who disclose revengeful motives marry the punishment that follows.
[ترجمه گوگل]اکثر کسانی که انگیزه های انتقام جویانه را فاش می کنند با مجازات بعدی ازدواج می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر کسانی که انگیزه انتقام جویانه را فاش می کنند با مجازات این مجازات ازدواج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Finally, there is the revengeful anger.
[ترجمه گوگل]سرانجام، خشم انتقام جویانه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در آخر خشم انتقام جوی هم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her pride was hurt and she felt revengeful.
[ترجمه گوگل]غرورش جریحه دار شد و احساس انتقام گرفت
[ترجمه ترگمان]غرورش جریحه دار شده بود و احساس revengeful می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If you converse with those that despise and injure you, strengthen yourself against impatient, revengeful pride.
[ترجمه گوگل]اگر با کسانی صحبت می کنید که شما را تحقیر می کنند و به شما آسیب می رسانند، خود را در برابر غرور بی حوصله و انتقام جویانه تقویت کنید
[ترجمه ترگمان]اگر با کسانی که از آن نفرت دارند و به تو صدمه بزنند، خود را در مقابل غرور و بی صبری مقاومت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید