retrospectively


با نگاه بگذشته، چنانکه شامل گذشته شودیاعطف بماسبق کند

جمله های نمونه

1. She wrote retrospectively about her childhood.
[ترجمه مصطفی ناعمی] او با مروری بر گذشته، در باره ی کودکی خود نوشت.
|
[ترجمه گوگل]او به طور گذشته در مورد دوران کودکی خود نوشت
[ترجمه ترگمان]او در مورد دوران کودکی خود چنین نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Retrospectively, it seems as if they probably were negligent.
[ترجمه گوگل]به گذشته، به نظر می رسد که آنها احتمالاً سهل انگاری کرده اند
[ترجمه ترگمان]retrospectively، به نظر می رسه که احتمالا بی دقتی کرده باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Retrospectively, I can see where we went wrong.
[ترجمه گوگل]به گذشته نگر، می توانم ببینم کجا اشتباه کردیم
[ترجمه ترگمان] retrospectively \"، میتونم ببینم کجای کار اشتباه کردیم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new rule will be applied retrospectively.
[ترجمه گوگل]قانون جدید به صورت گذشته اعمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]قانون جدید با نگاه به گذشته اعمال خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Calculating dependency ratios retrospectively or for current circumstances is not problematic.
[ترجمه گوگل]محاسبه نسبت‌های وابستگی به صورت گذشته‌نگر یا برای شرایط فعلی مشکل‌ساز نیست
[ترجمه ترگمان]محاسبه ضرایب وابستگی در شرایط فعلی یا برای شرایط فعلی مشکل ساز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The reasonable grounds can not be retrospectively provided by questioning during the period of detention.
[ترجمه گوگل]دلایل منطقی را نمی توان با بازجویی در طول مدت بازداشت به صورت گذشته ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]دلایل منطقی را نمی توان با نگاه به سوال در طول دوره بازداشت ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. InPart One the life stories are used only retrospectively, drawing on childhood memories of grandparents.
[ترجمه گوگل]در بخش اول، داستان‌های زندگی فقط به صورت گذشته‌نگر استفاده می‌شوند و از خاطرات دوران کودکی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]InPart یکی از داستان های زندگی تنها با نگاه به گذشته مورد استفاده قرار می گیرد و خاطرات دوران کودکی پدربزرگ و مادربزرگ را ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Retrospectively an additional 16 eligible patients were identified who had not been recruited.
[ترجمه گوگل]به طور گذشته نگر 16 بیمار واجد شرایط دیگر شناسایی شدند که استخدام نشده بودند
[ترجمه ترگمان]retrospectively یک ۱۶ بیمار واجد شرایط شناسایی شدند که استخدام نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Excuses and equity function retrospectively in particular cases rather than as general prospective rules seeking to guide conduct.
[ترجمه گوگل]بهانه ها و عدالت در موارد خاص به طور گذشته نگر عمل می کنند نه به عنوان قوانین آینده نگر کلی که به دنبال هدایت رفتار هستند
[ترجمه ترگمان]بهانه ها و تابع تساوی در موارد خاص به عنوان قواعد آینده در نظر گرفته می شوند تا به عنوان قواعد کلی آینده نگر که به دنبال هدایت هدایت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The law operates retrospectively on the basis of precedent, examining each individual case on its merits.
[ترجمه گوگل]قانون به صورت ماسبق بر اساس سابقه عمل می کند و هر مورد جداگانه را بر اساس ماهیت آن بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این قانون به صورت گذشته نگر براساس سابقه عمل می کند و هر مورد فرد را براساس شایستگی خود بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just as manual catalogues are not harmonised retrospectively, so electronic versions are unlikely ever to be.
[ترجمه گوگل]همانطور که کاتالوگ‌های دستی به صورت گذشته‌نگر هماهنگ نیستند، نسخه‌های الکترونیکی نیز بعید است که هرگز هماهنگ شوند
[ترجمه ترگمان]درست همانطور که فهرست های دستی، هماهنگ نیستند، بنابراین بعید است که نسخه های الکترونیکی نیز وجود داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many previous studies have sought risk factors retrospectively in the context of trials designed primarily to detect a difference between antiulcer treatments.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مطالعات قبلی عوامل خطر را به صورت گذشته نگر در زمینه کارآزمایی هایی که عمدتاً برای تشخیص تفاوت بین درمان های ضد زخم طراحی شده اند، جستجو کرده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مطالعات قبلی به دنبال عوامل ریسکی هستند که در وهله اول برای تشخیص تفاوت بین درمان های antiulcer طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods Retrospectively analyze 819 cases time intra neck vein tube fixings between 200 6 - 200
[ترجمه گوگل]روش‌ها به صورت گذشته‌نگر 819 مورد زمان تثبیت لوله ورید گردن بین 200 6 تا 200 مورد تجزیه و تحلیل
[ترجمه ترگمان]روش های retrospectively در مورد ۸۱۹ خطی زمان درون لوله همراه با اتصال لوله بین ۲۰۰ تا ۲۰۰ مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Method We retrospectively reviewed CT scan of 52 Cases with Spinal damnify.
[ترجمه گوگل]روش ما به صورت گذشته نگر سی تی اسکن 52 مورد با ضایعات ستون فقرات را بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]روش ما اسکن CT ۵۲ مورد با ستون فقرات damnify را مورد بررسی قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• retroactively, in the manner of taking effect on a past date; with contemplation of past events

پیشنهاد کاربران

نقب به خاطرات/ گذشته
تسری به گذشته
قفانگرانه
گذشته نگرانه
با نگاهی به گذشته
پس نگرانه
با قفانگری
با گذشته نگری
با پس نگری
به طور خلاصه، با نگاه به گذشته
عطف ب ما سبق شونده ( درحقوق )
گذشته نگر

بپرس