retrospection

/ˌretrəˈspekʃn̩//ˌretrəˈspekʃn̩/

معنی: پس نگری، نگاه به قهقرا، عطف بگذشته
معانی دیگر: گذشته نگری، گذشته اندیشی، پس اندیشی، اشاره به گذشته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act, an instance, or the ability of reviewing past events.
مشابه: review

(2) تعریف: a review of past events.

جمله های نمونه

1. But an important aspect of problem solving is retrospection.
[ترجمه گوگل]اما یک جنبه مهم در حل مسئله، نگاه به گذشته است
[ترجمه ترگمان]اما جنبه مهم حل مساله، عطف به گذشته می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In retrospection of the inexpedient reports on some emergencies, this article has an analysis on the current domestic political regulations related to information publication.
[ترجمه گوگل]این مقاله با نگاهی به گزارش‌های غیر مصلحت‌آمیز در مورد برخی موارد اضطراری، تحلیلی بر مقررات سیاسی جاری داخلی مربوط به انتشار اطلاعات دارد
[ترجمه ترگمان]در عطف گزارش های inexpedient در مورد موارد اضطراری، این مقاله تحلیلی بر مقررات سیاسی داخلی فعلی مربوط به انتشار اطلاعات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Method: Retrospection analyzes of 50 clinic files down fresh shank bones and fibulas.
[ترجمه گوگل]روش: تجزیه و تحلیل گذشته نگری 50 پرونده کلینیک استخوان های تازه ساق پا و فیبولا
[ترجمه ترگمان]روش: آنالیز Retrospection، حدود ۵۰ فایل کلینیک را بر روی استخوان ساق و استخوان ساق جدید بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Through the retrospection, we find two prerequisite conditions: one is the advance of teachers' the humanistic culture, the other is the change of the writing instruction.
[ترجمه گوگل]با نگاه به گذشته، دو شرط لازم را می‌یابیم: یکی ارتقای فرهنگ انسان‌گرایانه معلمان، دیگری تغییر دستورالعمل نگارش
[ترجمه ترگمان]در گذشته، ما دو شرط لازم را می یابیم: یکی پیشرفت معلمان فرهنگ انسانی است، دیگری تغییر دستورالعمل نوشتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finally the retrospection of the past practices raised the speculation beyond the architectural design.
[ترجمه گوگل]در نهایت بازبینی شیوه های گذشته، حدس و گمان را فراتر از طراحی معماری افزایش داد
[ترجمه ترگمان]سرانجام، عطف فعالیت های گذشته، گمانه زنی را فراتر از طراحی معماری مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On a basis of the analysis and retrospection of the heritage over a thousand years and by appreciating their traditional connotation, we endeavor to find the joint of traditional and modern arts.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحلیل و بررسی گذشته میراث در طول هزار سال و با قدردانی از مفهوم سنتی آنها، تلاش می کنیم تا تلفیق هنرهای سنتی و مدرن را پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]عطف به تجزیه و تحلیل و عطف میراث فرهنگی بیش از هزار سال و با قدردانی از معنای سنتی آن ها، ما برای پیدا کردن مشترک هنرهای سنتی و مدرن تلاش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some psychologists tried to contrast retrospection and introspection.
[ترجمه گوگل]برخی از روانشناسان سعی کردند گذشته نگری و درون نگری را در مقابل هم قرار دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از روانشناسان سعی در تقابل با گذشته و درون نگری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People who sent us the retrospection.
[ترجمه گوگل]افرادی که به ما گذشته نگری فرستادند
[ترجمه ترگمان]کسانی که ما را به retrospection می فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Preparing to write his great work of self-analysis and retrospection, Proust in effect retired from life.
[ترجمه گوگل]پروست در حال آماده شدن برای نوشتن اثر بزرگ خود تحلیلی و گذشته نگری خود، در واقع از زندگی کناره گیری کرد
[ترجمه ترگمان]در حال آماده سازی برای نوشتن آثار خود از خود تجزیه و تحلیل و عطف به گذشته، پروست در اثر کناره گیری از زندگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was too bound up with the problems of the present moment to enjoy the luxury of retrospection.
[ترجمه گوگل]من آنقدر درگیر مشکلات لحظه حال بودم که نمی توانستم از تجمل نگاه به گذشته لذت ببرم
[ترجمه ترگمان]من بیش از حد با مشکلات لحظه حاضر مواجه شده بودم تا از تجمل of لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: The results of ultrasonography detection for 14 patients with placenta accretawere analysized by retrospection.
[ترجمه گوگل]روش کار: نتایج سونوگرافی 14 بیمار مبتلا به جفت آکرتا به روش گذشته نگری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: نتایج تشخیص ultrasonography برای ۱۴ بیمار با جفت accretawere analysized توسط عطف به ماسبق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It involves the configuration design of historical databases, accidental retrospection databases, human computer interfaces.
[ترجمه گوگل]این شامل طراحی پیکربندی پایگاه‌های اطلاعاتی تاریخی، پایگاه‌های داده‌های گذشته نگری تصادفی، رابط‌های کامپیوتری انسانی است
[ترجمه ترگمان]آن شامل طراحی پیکربندی پایگاه داده های تاریخی، پایگاه های اطلاعاتی تصادفی، واسط های کامپیوتر انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As far back as February 192 Paul Harris wrote, Rotary is not an organization for retrospection.
[ترجمه گوگل]در فوریه 192 پل هریس نوشت، روتاری سازمانی برای بازنگری نیست
[ترجمه ترگمان]تا جایی که در فوریه ۱۹۲ پل هریس نوشت، روتاری یک سازمان برای عطف به گذشته نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the obtained results can be interpreted in terms of theories concerning speech input and output, retrospection is potentially to be effective in revealing cognitive processes in SI.
[ترجمه گوگل]اگر نتایج به‌دست‌آمده را بتوان بر حسب نظریه‌های مربوط به ورودی و خروجی گفتار تفسیر کرد، به‌طور بالقوه مرور به گذشته در آشکار کردن فرآیندهای شناختی در SI مؤثر است
[ترجمه ترگمان]اگر نتایج بدست آمده را می توان برحسب نظریه های مربوط به ورودی و خروجی گفتار تفسیر نمود، به طور بالقوه موثر در آشکار کردن فرآیندهای شناختی در SI است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پس نگری (اسم)
retrospect, retrospection

نگاه به قهقرا (اسم)
retrospection

عطف به گذشته (اسم)
retrospection

انگلیسی به انگلیسی

• act of reviewing past events, contemplation of the past

پیشنهاد کاربران

بپرس