retrogradation


معنی: انحطاط، پس روی، سیر قهقهرایی، قفاروی
معانی دیگر: انحطاط، سیر قهقهرایی، قفاروی، پس روی

جمله های نمونه

1. The research on starch retrogradation is of great importance for improving food texture.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد رتروگراسیون نشاسته برای بهبود بافت غذا از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]تحقیق درباره retrogradation نشاسته از اهمیت زیادی برای بهبود بافت غذایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The retrogradation characteristics of rice flour and starch system were studied by DSC and Dynamic Rheometry .
[ترجمه گوگل]خصوصیات رتروگراسیون سیستم آرد برنج و نشاسته توسط DSC و Dynamic Rheometry مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]خصوصیات retrogradation آرد و سیستم نشاسته مورد مطالعه DSC و rheometry پویا بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because of the soluble substance reducing, the retrogradation rate of rice flour gelation was increased after soaking fermentation.
[ترجمه گوگل]به دلیل کاهش ماده محلول، نرخ رتروگراسیون ژله شدن آرد برنج پس از تخمیر خیساندن افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]به دلیل کاهش مواد قابل حل، نرخ retrogradation آرد برنج پس از تخمیر soaking افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Retrogradation characteristics of instant wet rice noodle during storage were studied by means of X-ray polycrystal diffractometer and texturenmeter.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های رتروگراسیون نودل برنج مرطوب فوری در طول ذخیره‌سازی با استفاده از پراش سنج پلی کریستالی اشعه ایکس و بافت سنج مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در طول ذخیره سازی به وسیله of اشعه ایکس و texturenmeter و texturenmeter، مشخصه های retrogradation نودل های خشک برنج مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ssangyong entered in the "Enterprise Retrogradation procedures", the Shanghai Automotive it is necessary for Ssangyong Motor extract prepared all the rights and interests of assets.
[ترجمه گوگل]سانگ یانگ وارد شده در "رویه های رتروگرید سازمانی"، خودرو شانگهای لازم است برای سانگ یانگ موتور عصاره آماده تمام حقوق و منافع دارایی
[ترجمه ترگمان]با ورود Ssangyong وارد فرآیند \"retrogradation Enterprise\"، شرکت شانگهای خودرو لازم است که عصاره موتور Ssangyong تمام حقوق و علایق دارایی های خود را آماده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The art of printing secures us against the retrogradation of reason and information.
[ترجمه گوگل]هنر چاپ ما را در برابر قهقرایی عقل و اطلاعات ایمن می کند
[ترجمه ترگمان]هنر چاپ ما را در برابر the عقل و اطلاعات تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Retrogradation reflection is a reflected phenomenon that reflects the thinning strata and truncated its top in toward basin center, which is different from that takes place generally in basin margin.
[ترجمه گوگل]انعکاس پس‌رویدگی پدیده‌ای منعکس‌شده است که لایه‌های نازک شدن را منعکس می‌کند و بالای آن به سمت مرکز حوضه کوتاه شده است، که با آنچه که معمولاً در حاشیه حوضه اتفاق می‌افتد متفاوت است
[ترجمه ترگمان]بازتاب retrogradation یک پدیده انعکاس دهنده است که لایه های نازک شدن را بازتاب می کند و نوک آن را به سمت مرکز حوضه ناقص می کند، که متفاوت از آن است که معمولا در حاشیه حوزه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Formamide could effectively restrain the starch retrogradation.
[ترجمه گوگل]فرمامید می تواند به طور موثری از پسرفت نشاسته جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]Formamide می تواند به طور موثر the نشاسته را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main building are: retrogradation Bridge, the Mountain Gate, Bei Lou, Xiandian, Bian Que Temple, Yao Wangmiao and so on.
[ترجمه گوگل]ساختمان اصلی عبارتند از: پل برگشتی، دروازه کوه، بی لو، Xiandian، معبد Bian Que، Yao Wangmiao و غیره
[ترجمه ترگمان]ساختمان اصلی عبارتند از: پل retrogradation، دروازه کوهستان، Bei لو، Xiandian، bian Que، یائو Wangmiao و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The effects of degree substitution on retrogradation and anti-mycotic were less.
[ترجمه گوگل]اثرات جایگزینی درجه بر رتروگراداسیون و ضد قارچ کمتر بود
[ترجمه ترگمان]اثرات جانشینی درجه بر روی retrogradation و ضد - کم تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, owing to natural retrogradation and even more importantly, to man′s activities, the habitat of lagoon has been destroyed seriously.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل پسرفت طبیعی و مهمتر از آن، فعالیت های انسان، زیستگاه تالاب به طور جدی تخریب شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دلیل قابلیت retrogradation طبیعی و مهم تر از آن، به فعالیت های man's، زیستگاه تالاب به طور جدی تخریب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ssangyong Retrogradation procedures in entering the business after the government, shareholders, creditors, under the coordination of related companies going bankrupt and little chance.
[ترجمه گوگل]رویه های رتروگرید سانگ یانگ در ورود به کسب و کار پس از دولت، سهامداران، طلبکاران، تحت هماهنگی شرکت های مرتبط با ورشکستگی و شانس کم
[ترجمه ترگمان]Ssangyong retrogradation در ورود به کسب وکار بعد از دولت، سهامداران، طلبکاران و تحت هماهنگی شرکت های مربوطه ورشکسته و شانس کم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When starch that has been heated, is cooled, retrogradation occurs converting some of the gelatinised starch to a crystalline form which is resistant to digestion.
[ترجمه گوگل]هنگامی که نشاسته ای که حرارت داده شده، سرد می شود، رتروگراسیون رخ می دهد و مقداری از نشاسته ژلاتینه شده را به شکل کریستالی تبدیل می کند که در برابر هضم مقاوم است
[ترجمه ترگمان]وقتی نشاسته که گرم می شود خنک می شود، retrogradation تبدیل به تبدیل برخی از نشاسته gelatinised به شکل بلوری می شود که در برابر هضم مقاوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Compared to corn starch, the weak retrogradation is main characteristic of glutinous rice flour paste, and some samples have better stability against shearing.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با نشاسته ذرت، پسرفت ضعیف مشخصه اصلی خمیر آرد برنج چسبناک است و برخی از نمونه ها در برابر برش پایداری بهتری دارند
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با نشاسته ذرت، retrogradation ضعیف ویژگی اصلی خمیر آرد لزج است و برخی نمونه ها ثبات بهتری در برابر پشم چینی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Starch retrogradation is a critical factor that limits its application.
[ترجمه گوگل]پسرفت نشاسته یک عامل حیاتی است که کاربرد آن را محدود می کند
[ترجمه ترگمان]نشاسته Starch یک فاکتور مهم است که کاربرد آن را محدود می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انحطاط (اسم)
decline, decadence, downfall, devolution, downhill, slough, chute, degeneration, degeneracy, retrogradation

پس روی (اسم)
regress, retrogression, retrogradation

سیر قهقهرایی (اسم)
retrogradation

قفاروی (اسم)
retrogression, retrogradation

تخصصی

[صنایع غذایی] انحط اط، سیر قهقهرایی، قفاروی، پس روی : بیاتی- این اصطلاح در صنعت نان به کار می رود و به ازدست دادن رطوبت توسط نشاسته اطلاق می شود. - بیاتی : بهم پیوستنزنجیره های آمیلوز و بعضا آمیلوپکتین با پیوندهای هیدروژنی در محصولات نشاسته ای در اثر پختن و یا ماندن
[زمین شناسی] مهاجرت محیط به سمت دریا (همراه با پسروی دریا)، متضاد با Progradation

پیشنهاد کاربران

🟡 واژه ی برنهاده: واراگاتش ⚫
به خط لاتین: Vārāgāesh
⚫ ساختار:� وارا� ( retro ) و �گاتش� ( gradation )
واترقیدن. [ ت َ رَق ْقی دَ ] ( مص مرکب ) مصدر جعلی از ترقی. تنزل کردن ترقی معکوس کردن. به صورت مثل گفته میشود :
هر که بینی ترقیی دارد
من بیچاره واترقیدم.
( از فرهنگ نظام ) .
واگشتگی
برگشت به عقب

بپرس