retroflexion


معنی: برگشتگی
معانی دیگر: retroflection برگشتگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the state or quality of being retroflex.

مترادف ها

برگشتگی (اسم)
deviance, turnover, deviancy, invert, recrudescence, retroflection, retroflexion

انگلیسی به انگلیسی

• bending toward the rear, flexion toward the rear

پیشنهاد کاربران

retroflexion ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: برگشتگی
تعریف: فرایندی آوایی که در طی آن نوک زبان در پشت برآمدگی لثه قرار می گیرد و به سمت سخت کام برمی گردد

بپرس