retrocede


معنی: دوباره واگذار کردن، از سطح خارج بداخل نفوذ کردن
معانی دیگر: پسرفت کردن، پس رفتن، به قهقرا رفتن، عقب رفتن، (به ویژه سرزمین) پس دادن، تفویض مجدد کردن، مسترد کردن، اعاده کردن، طب از سطح خارج بداخل نفوذکردن، درمورد مر­ عمقی شدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: retrocedes, retroceding, retroceded
مشتقات: retrocessive (adj.), retrocession (n.)
• : تعریف: to go or move back; recede; retire.
مشابه: ebb, retreat, reverse
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: retrocedes, retroceding, retroceded
مشتقات: retrocession (n.)
• : تعریف: to surrender or give back to (territory).

جمله های نمونه

1. Does not retrocede lets him be brokenhearted, the lonely taste, the human who understood is not been rather most pitiful, likes the Ido brand not being guilty in any case, must walk must dry the tear.
[ترجمه گوگل]عقب نشینی نمی کند به او اجازه می دهد دل شکسته شود، ذائقه تنهایی، انسانی که فهمیده است ترحم آورترین نیست، دوست دارد برند ایدو در هر صورت گناهی نداشته باشد، باید راه برود باید اشک را خشک کند
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که درک می کند این است که او دل شکسته و تنها چیزی است که درک می کند، این که واقعا خیلی ترحم انگیز است، دوست دارد واقعا در هر صورت گناهکار باشد، باید راه برود قطره اشکی را خشک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reached the Throp glacier 5800 meter side glacierets to retrocede same time about 8 meters.
[ترجمه گوگل]به یخچال های طبیعی Throp 5800 متری فرعی رسید تا در همان زمان حدود 8 متر عقب نشینی کند
[ترجمه ترگمان]ما به کوه یخی Throp در side متر رسیدیم که در حدود ۸ متر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It must have felt that fervid call Although it took no heed, Waking but now, when leaves like corpses fall, And saps all retrocede .
[ترجمه گوگل]باید آن ندای پر حرارت را احساس می کرد، اگرچه توجهی به آن نمی شد، بیداری اما اکنون که برگ هایی مانند اجساد می ریزند و شیره ها همه به عقب فرو می روند
[ترجمه ترگمان]این صدا باید آن تماس fervid را احساس کرده باشد، اما اکنون که برگ ها مانند فرو افتادن برگ ها و خاموش شدن همه retrocede را خاموش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The foreign country has new year's celebration's taboo similarly, the Austrian New Year's Eve cannot eat the shrimp, thought that will eat the shrimp to enable the next year to retrocede .
[ترجمه گوگل]کشور خارجی نیز تابو جشن سال نو را دارد، شب سال نو اتریشی نمی تواند میگو را بخورد، فکر می کرد که میگو را می خورد تا سال آینده بتواند به عقب برگردد
[ترجمه ترگمان]این کشور خارجی بطور مشابه تابو جشن سال نو را دارد، ای و در سال نو اتریش نمی تواند میگو را بخورد، فکر می کند که میگو برای فعال کردن میگو سال آینده به retrocede است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The society has led the motion, because each person must follow the society not to be able to bog down may not retrocede.
[ترجمه گوگل]جامعه این حرکت را رهبری کرده است، زیرا هر فردی باید از جامعه پیروی کند تا نتواند دچار باتلاق شود، ممکن است عقب نشینی نکند
[ترجمه ترگمان]جامعه، این حرکت را رهبری کرده است، چرا که هر فرد باید از جامعه پیروی کند، نه اینکه قادر به واژگون شدن باشد، ممکن است retrocede نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. About 6000 -5000 years ago, the coastline landward to advance the maximum range, and about 4500 years ago, the coastline started to retrocede .
[ترجمه گوگل]حدود 6000 تا 5000 سال پیش، خط ساحلی به سمت خشکی برای پیشروی حداکثر برد، و حدود 4500 سال پیش، خط ساحلی شروع به عقب رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]حدود ۶۰۰۰ سال پیش، خط ساحلی تا حداکثر محدوده را پیش برد و حدود ۴۵۰۰ سال پیش، خط ساحلی به retrocede رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Causes the human to be progressive modestly, arrogantly enable the human to retrocede!
[ترجمه گوگل]باعث می شود که انسان متواضعانه پیشرو باشد، انسان را متکبرانه قادر می سازد تا عقب نشینی کند!
[ترجمه ترگمان]باعث می شود که انسان با فروتنی پیشرفت کند، و با گستاخی آن انسان را قادر می سازد که retrocede کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Although I walk very slowly, But ever does not retrocede .
[ترجمه گوگل]اگرچه خیلی آهسته راه می روم، اما هرگز به عقب برنمی گردم
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه خیلی آهسته راه می روم، اما هیچ وقت این کار را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوباره واگذار کردن (فعل)
retrocede

از سطح خارج به داخل نفوذ کردن (فعل)
retrocede

انگلیسی به انگلیسی

• go back, recede, retire; give back, return, cede again (esp. territory)

پیشنهاد کاربران

بپرس