retro

/ˈretroʊ//ˈretrəʊ/

پیشوند: پس، پشت، عقب، به سوی عقب، پس سوی، پسرو [retroact]، مخفف: رجوع شود به: retrorocket، (وابسته به یا همانند مد یا سبک قدیمی که دوباره باب شده باشد) باز رواج، باز رواجی

بررسی کلمه

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: back; backward; behind.

- retrospective
[ترجمه گوگل] گذشته نگر
[ترجمه ترگمان] گذشته نگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- retrograde
[ترجمه گوگل] واپسگرا
[ترجمه ترگمان] تنزل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
حالات: retros
• : تعریف: a retrorocket.
صفت ( adjective )
• : تعریف: designating or pertaining to an earlier style of hairdressing, clothing, or the like, that has been brought back.

جمله های نمونه

1. The Retro Theatre is featuring films by Frank Capra this week.
[ترجمه گوگل]The Retro Theater این هفته فیلم هایی از فرانک کاپرا را به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]تئاتر Retro به نمایش فیلم های فرانک کاپرا در این هفته می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although the sound is retro, the band performs only original tunes.
[ترجمه گوگل]اگرچه صدا یکپارچهسازی با سیستمعامل است، اما گروه فقط آهنگ های اصلی را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه این صدا دوباره عطف به ماسبق می شود، گروه فقط آهنگ های اصلی را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He says a lot of corny retro jive that used to go over big in the 1970s.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که بسیاری از آهنگ‌های یکپارچهسازی با سیستمعامل که در دهه 1970 بسیار زیاد بودند
[ترجمه ترگمان]او می گوید بسیاری از ضرب المثل قدیمی که قبلا در دهه ۱۹۷۰ به کار رفته بودند را می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Daisies are back in force, particularly on retro swimsuits and kids' clothing.
[ترجمه گوگل]دیزی ها دوباره به کار گرفته شده اند، به ویژه در لباس های شنا و لباس های بچه گانه
[ترجمه ترگمان]daisies به زور به زور بازگشته اند، به خصوص بر روی لباس های retro و لباس های بچه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't think you've grasped how retro he is.
[ترجمه گوگل]فکر نمی کنم متوجه شده باشید که او چقدر یکپارچهسازی با سیستمعامل است
[ترجمه ترگمان]فکر نکنم درک کرده باشی که چقدر retro
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have eight of these stylist fifties retro inspired ties from Thomas Pink Shirtmakers to give away.
[ترجمه گوگل]ما هشت عدد از این کراوات‌های سبک‌ساز دهه پنجاهی را داریم که با الهام از پیراهن‌سازان توماس صورتی به شما تقدیم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]ما هشت تا از این stylist (مد)با الهام از \"توماس پینک\" (Thomas Pink)را در اختیار داریم تا از آن ها صرفنظر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are unashamedly retro in their appeal, but they could equally be futuristic.
[ترجمه گوگل]آنها در جذابیت خود بی شرمانه یکپارچهسازی با سیستمعامل هستند، اما می توانند به همان اندازه آینده نگر باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دادخواست خود عطف به ماسبق می شوند، اما آن ها به همان اندازه می توانند آینده گرا باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A sports car, a pick-up, a retro car?
[ترجمه گوگل]یک ماشین اسپرت، یک پیک آپ، یک ماشین یکپارچهسازی با سیستمعامل؟
[ترجمه ترگمان]یک ماشین ورزشی، یک ماشین سوار شده، یک خودرو در گذشته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That was more than a tad retro so I distracted myself and put some music on.
[ترجمه گوگل]این چیزی بیش از یک رترو کوچک بود، بنابراین من حواسم را پرت کردم و کمی موسیقی گذاشتم
[ترجمه ترگمان]اون بیشتر از یه بچه کوچولو بود واسه همین من حواسم رو پرت کردم و یکم موزیک گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Such retro shapes demand parallel patterns.
[ترجمه گوگل]چنین اشکال یکپارچهسازی با سیستمعامل نیاز به الگوهای موازی دارند
[ترجمه ترگمان]چنین شکل های retro نیازمند الگوهای موازی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Too often, retro rock stylings serve to camouflage weak songs or a lack of character.
[ترجمه گوگل]اغلب، استایل‌های راک یکپارچهسازی با سیستمعامل برای استتار آهنگ‌های ضعیف یا فقدان شخصیت استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری مواقع، stylings راک عطف به آهنگ های ضعیف استتار شده و یا فقدان شخصیت عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Increasingly that view is regarded as retro, the old conservatism rather than the new.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه به طور فزاینده ای به عنوان یکپارچه سازی، محافظه کاری قدیمی به جای جدید در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای این دیدگاه بعنوان عطف به ماسبق در نظر گرفته می شود، اما محافظه کاری قدیمی به جای روش جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Albumen is not retro in any strict sense, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، آلبوم به معنای دقیق یکپارچهسازی با سیستمعامل نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، albumen به هیچ وجه مورد توجه خاصی قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Flare jeans with retro touches
[ترجمه گوگل]شلوار جین شعله ور با لمس یکپارچهسازی با سیستمعامل
[ترجمه ترگمان]شلوار جین منور با touches عطف به ماسبق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• show that reviews the past, flashback; hindsight exhibition, exhibition that displays the works of an artist from different periods throughout his career

پیشنهاد کاربران

This term refers to something that is designed or made in a style that imitates or evokes a previous era. It is often used to describe fashion, furniture, or other design elements.
چیزی که به سبکی طراحی یا ساخته شده که از دوران قبلی تقلید یا آن دوره را تداعی می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

اغلب برای توصیف مد، مبلمان یا دیگر عناصر طراحی استفاده می شود.
مثال؛
She decorated her living room with retro furniture from the 1960s.
A person might say, “I love the retro vibe of this disco - themed party. ”
Someone might comment, “The retro fashion trend is making a comeback. ”

ظاهری که ترکیبی از لباس های غیررسمی ایتالیایی و رترو آمریکایی است
کهنه نما، کهنه گرا
شبیه سبک/مد پیشین، قدیمی
similar to a style or fashion from the past
A style from the past
سبک قدیمی - ظاهر قدیمی

BMW still retains its retro in new models
ب. ام. و همچنان در مدل های جدیدش ظاهر قدیمی ( اصالتشو ) حفظ کرده
پسینی
قدیمی دوباره مد شده
مد قدیمی
( زنده شدن مد از یاد رفته قدیمی )

بپرس