retread

/riˈtred//ˌriːˈtred/

معنی: تایر روکش شده، روکش کردن
معانی دیگر: (تایر اتومبیل) روکش کردن، لاستیک روکش شده، tread re روکش کردن لاستیک، retread روکش کردن لاستیک، تایر روکش شده

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: retreads, retreading, retreaded
• : تعریف: to replace the worn tread of (a tire).
اسم ( noun )
• : تعریف: a tire that has been fitted with a new tread.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: re-treads, re-treading, re-trod, re-trodden
• : تعریف: to tread again.

جمله های نمونه

1. the infantry retread pell-mell
پیاده نظام با بی نظمی عقب نشینی کرد.

2. Your tyres need retreading.
[ترجمه گوگل]لاستیک های شما نیاز به بازرسی دارند
[ترجمه ترگمان]لاستیک های شما به retreading نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was just a retread of other recent movies with a dance theme.
[ترجمه گوگل]این فقط یک بازخوانی از دیگر فیلم های اخیر با موضوع رقص بود
[ترجمه ترگمان]این فقط یه فیلم مربوط به یه فیلم دیگه بود با یه موضوع رقص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Are those new tyres or retreads?
[ترجمه mostafa] آیا این ها لاستیک های نو هستند یا روکش شده؟
|
[ترجمه گوگل]این لاستیک ها نو هستند یا روکش شده؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن لاستیک نو یا retreads؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His last book, "Needful Things", was a retread of tired material.
[ترجمه گوگل]آخرین کتاب او، "چیزهای ضروری"، بازخوانی مطالب خسته بود
[ترجمه ترگمان]آخرین کتاب او، \"needful چیزها\"، a از مطالب خسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Modern Romance" is a retread of some of his earlier work.
[ترجمه گوگل]«عاشقانه مدرن» بازخوانی برخی از کارهای قبلی اوست
[ترجمه ترگمان]\"روابط عاشقانه مدرن\" بخشی از کاره ای نخستش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It learns over time that if you retread a flat tire over and over again, and it keeps going flat on you, perhaps it is time to buy a new tire - if you hope to actually move forward.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان می‌آموزد که اگر یک لاستیک پنچر شده را بارها و بارها از نو پنچر کنید، و همچنان بر روی شما پنچر می‌شود، شاید زمان خرید یک تایر جدید فرا رسیده باشد - اگر واقعاً امیدوارید که به جلو بروید
[ترجمه ترگمان]در طول زمان یاد می گیرد که اگر یک تایر پنچر را بارها و بارها تعمیر کنید و روی شما ثابت بماند، شاید زمان آن است که یک تایر جدید بخرید - اگر امید دارید که واقعا به جلو حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Xinkeyi with more than 10 years of retread rubber production and application of experience, introduce advanced technology and equipment, have the cooperation relations with many tires enterprise.
[ترجمه گوگل]Xinkeyi با بیش از 10 سال تولید لاستیک روکش شده و استفاده از تجربه، فناوری و تجهیزات پیشرفته را معرفی می کند، روابط همکاری با بسیاری از شرکت های لاستیک دارد
[ترجمه ترگمان]با بیش از ۱۰ سال تولید لاستیک retread و کاربرد تجربه، معرفی تکنولوژی پیشرفته و تجهیزات، روابط هم کاری با بسیاری از شرکت ها را در بر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Briefly introduces new process of producing retread tire and general equipment and technical target.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه فرآیند جدید تولید لاستیک روکش شده و تجهیزات عمومی و هدف فنی را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، فرآیند جدید تولید لاستیک سوخته و تجهیزات عمومی و اهداف تکنیکی را به طور خلاصه معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conducted location ion, investor ion business feasibility study for the aviation retread project.
[ترجمه گوگل]انجام مطالعه امکان سنجی کسب و کار یون، یون سرمایه گذار برای پروژه بازسازی هوانوردی
[ترجمه ترگمان]بررسی امکان سنجی کسب وکار یون location برای پروژه retread هوایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The viscoelastic behaviour and mechanism in capillary extrusion flow of three retread tire compounds (cavity stock, buffer stock and retread stock) were investigated.
[ترجمه گوگل]رفتار ویسکوالاستیک و مکانیسم در جریان اکستروژن مویرگی سه ترکیب تایر روکش‌شده (استوک حفره‌ای، استوک بافر و استوک روکش‌شده) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفتار ویسکوالاستیک و مکانیزم در فرآیند اکستروژن فشردن سه ترکیب تایر retread (بورس حفره، ذخیره buffer و سهام retread)مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But my boy Forrest is going to get the same opportunities as everyone else. He's not going to some special school to learn how to retread tires.
[ترجمه گوگل]اما پسر من، فارست، فرصت‌های مشابهی را به دست خواهد آورد او به مدرسه خاصی نمی رود تا یاد بگیرد که چگونه لاستیک ها را دوباره کند
[ترجمه ترگمان]اما پسر من فارست در حال رفتن به همان فرصت برای بقیه است او به مدرسه خاصی نمی رود تا یاد بگیرد چطور لاستیک را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Plank Wood: It's make of the Over-Hundred Wood to get an advanced over-thick wearable board, even you can retread to use it with many times.
[ترجمه گوگل]چوب پلانک: از بیش از صد چوب ساخته شده است تا یک تخته پوشیدنی پیشرفته با ضخامت بیش از حد به دست آورید، حتی شما می توانید برای استفاده از آن بارها آن را از نو پنچر کنید
[ترجمه ترگمان]چوب جادو گرا: از چوب بیش از صد نفری ساخته شده است که بتواند یک تخته شطرنجی بزرگ را به دست آورد، حتی شما می توانید با استفاده از آن چندین بار از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's not going to some special school to learn how to retread tires.
[ترجمه گوگل]او به مدرسه خاصی نمی رود تا یاد بگیرد که چگونه لاستیک ها را دوباره کند
[ترجمه ترگمان]او به مدرسه خاصی نمی رود تا یاد بگیرد چطور لاستیک را کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تایر روکش شده (اسم)
recap, retread

روکش کردن (فعل)
face, coat, plate, recap, encase, encrust, retread, revest

انگلیسی به انگلیسی

• refurbish a tire by bonding new rubber to its surface
a retread is a tyre that is made from an old tyre which has been given a new outer surface.

پیشنهاد کاربران

This term is often used to describe something that is repeated or recycled, especially in the context of ideas or content. It can also refer to a person who keeps going back to the same habits or patterns.
...
[مشاهده متن کامل]

اغلب توصیف چیزی که تکرار یا بازیافت می شود، به ویژه در زمینه ایده ها یا محتوا.
همچنین می تواند به فردی اشاره داشته باشد که مدام به همان عادات یا الگوها برمی گردد.
مثال؛
The writer’s latest article feels like a retread of their previous work.
In a conversation about fashion, someone might say, “That trend is just a retread from the ’90s. ”
A friend might jokingly say, “You’re such a retread, always ordering the same thing at this restaurant. ”

در نظامی میشه عقب گرد
یا کلا به به معنی عقب گرد کردن هم معنی میده

بپرس