1. to retrace a drawing
رسم را از نو کشیدن
2. Detectives are trying to retrace her movements on the night she disappeared.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان در تلاش هستند تا حرکات او را در شب ناپدید شدنش دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]کارآگاه ها سعی می کنند که حرکات او را در شبی که ناپدید شد، مرور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We should not retrace the route our forefathers had taken.
[ترجمه گوگل]ما نباید مسیری را که اجدادمان طی کرده بودند، طی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید مسیری را که اجداد ما گرفته بودند، مرور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They are hoping to retrace the epic voyage of Christopher Columbus.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند که سفر حماسی کریستف کلمب را دوباره دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که سفر حماسی کریستف کلمب را دنبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You might find your ticket if you retrace your steps back to the car.
[ترجمه گوگل]اگر گامهایتان را به سمت ماشین برگردید، ممکن است بلیت خود را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بلیت خود را پیدا کنید، اگر دوباره به طرف ماشین برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I had to retrace my steps several times before I found the shop.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه مغازه را پیدا کنم مجبور شدم چندین بار قدم هایم را طی کنم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه مغازه را پیدا کنم چندین بار مجبور شدم برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She turned around and began to retrace her steps towards the house.
[ترجمه گوگل]برگشت و قدم هایش را به سمت خانه برگشت
[ترجمه ترگمان]برگشت و به طرف خانه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I retrace my route across the foothills and along the old road.
[ترجمه گوگل]مسیرم را در میان کوهپایه ها و در امتداد جاده قدیم دنبال می کنم
[ترجمه ترگمان]مسیر خود را از میان تپه های اطراف رد می کنم و از جاده قدیمی عبور می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Riders can retrace the trail taken by Chief Big Foot to the battle site.
[ترجمه گوگل]سواران می توانند مسیری را که چیف بیگ فوت طی کرده تا محل نبرد دوباره دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]سوارها می توانند رد رد پایی را که توسط رئیس تا پا به محل جنگ کشیده شوند، مرور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is best to retrace your steps for the return journey.
[ترجمه گوگل]بهترین کار این است که گام های خود را برای سفر برگشت دوباره دنبال کنید
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای برگشتن به سفر بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Retrace your steps along the road and cross over the main St. David's - Haverfordwest road.
[ترجمه گوگل]گام های خود را در امتداد جاده ادامه دهید و از جاده اصلی سنت دیوید - هاورفوردوست عبور کنید
[ترجمه ترگمان]راه خود را در طول جاده هموار کنید و از جاده اصلی سنت دیوید - Haverfordwest عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It does not retrace the zig-zags of its outward journey.
[ترجمه گوگل]زیگزاگ های سفر بیرونی خود را دوباره دنبال نمی کند
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی سفر را به دنبال ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this first article I will retrace my first steps to Rennes-le-Chateau and the beginning of the mystery.
[ترجمه گوگل]در این مقاله اول، اولین قدم هایم را به رن لو شاتو و آغاز راز باز می گردانم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نخست از اولین قدم های خود به \"رن -\" و آغاز راز آن برمی گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She saw him turn and start to retrace his tortuous route, almost falling in his eagerness to return.
[ترجمه گوگل]او را دید که چرخید و شروع به پیمودن مسیر پرپیچ و خمش کرد و تقریباً در اشتیاق او برای بازگشت سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]او را دید که برگشت و راه tortuous خود را باز کرد، و تقریبا در اشتیاق بازگشت به بازگشت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید