1. He said the photographs had been retouched.
[ترجمه گوگل]او گفت که عکس ها روتوش شده اند
[ترجمه ترگمان]او گفت که عکس ها روتوش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The artist retouched the painting several times.
[ترجمه گوگل]این هنرمند چندین بار این تابلو را روتوش کرد
[ترجمه ترگمان]هنرمند چندین بار نقاشی را روتوش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We had the wedding photos retouched to make it seem like a sunny day.
[ترجمه گوگل]عکس های عروسی را روتوش کردیم تا روز آفتابی به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]ما عکس های عروسی را داشتیم که به نظر می رسید یک روز آفتابی به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Diverse printing and retouching techniques further extended the range of subjectivity to which photographers eagerly laid claim.
[ترجمه گوگل]تکنیکهای متنوع چاپ و روتوش دامنه ذهنیتی را که عکاسان مشتاقانه ادعا میکردند، بیشتر کرد
[ترجمه ترگمان]تکنیک های چاپ و روتوش تنوع، طیف وسیعی از ذهنیت را گسترش داد که عکاسان مشتاقانه ادعا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The retouched photograph became one of the icons of the Communist era.
[ترجمه گوگل]عکس روتوش شده به یکی از نمادهای دوران کمونیست تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]عکس روتوش هم یکی از نمادهای دوران کمونیستی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All the pictures were heavily retouched so he would look younger.
[ترجمه گوگل]همه عکس ها به شدت روتوش شده بودند تا او جوان تر به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]همه عکس ها سنگین بودند به طوری که جوان تر به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Retouching a means of altering artwork or colour separations to correct faults or enhance the image.
[ترجمه گوگل]روتوش وسیله ای برای تغییر آثار هنری یا تفکیک رنگ ها برای اصلاح عیوب یا بهبود تصویر
[ترجمه ترگمان]روتوش یک وسیله تغییر کار هنری و یا separations رنگی برای اصلاح عیوب و یا افزایش تصویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Another moment it's retouch with a decorator's brush, load every rift with pigment, and so on.
[ترجمه گوگل]یک لحظه دیگر روتوش با برس دکوراتور، بارگیری هر شکاف با رنگدانه و غیره است
[ترجمه ترگمان]یک لحظه دیگر این روتوش با یک قلم decorator است، هر شکاف را با رنگدانه، و غیره پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She retouched her make-up.
10. This photograph has been retouched.
11. You will learn how to retouch and maintain natural skin, hair and hands and reshape the body.
[ترجمه گوگل]شما یاد خواهید گرفت که چگونه پوست، مو و دست های طبیعی را روتوش و حفظ کنید و بدن را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]شما نحوه روتوش و حفظ پوست، مو و دست ها و تغییر شکل بدن را یاد خواهید گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or retouch over solid edges with the Retouch brush.
[ترجمه گوگل]یا روی لبه های جامد را با قلم مو روتوش کنید
[ترجمه ترگمان]یا روتوش روی لبه های جامد با برس Retouch
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Do you think I needed to retouch on this part of the painting?
[ترجمه گوگل]به نظر شما آیا نیاز به روتوش روی این قسمت از نقاشی داشتم؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی نیاز داشتم که این قسمت نقاشی رو دستکاری کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We will also ask you to retouch these pictures.
[ترجمه گوگل]همچنین از شما می خواهیم که این تصاویر را روتوش کنید
[ترجمه ترگمان]ما همچنین از شما می خواهیم این تصاویر را روتوش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید