retorting


تقطیر، پالایش سیماب

جمله های نمونه

1. 'It's all your fault!' he retorted.
[ترجمه گوگل]'همش تقصیرتوست!' او پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]همه اش تقصیر توست! او جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Was he afraid, he was asked. 'Afraid of what?' he retorted.
[ترجمه گوگل]آیا می ترسید، از او پرسیدند 'ترس از چی؟' او پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]از او پرسید: آیا او می ترسید؟ از چی می ترسی؟ او جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He retorted that I was to blame.
[ترجمه گوگل]جواب داد که من مقصرم
[ترجمه ترگمان]او جواب داد که تقصیر من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He opened his mouth to make a caustic retort.
[ترجمه گوگل]دهانش را باز کرد تا پاسخی سوزاننده بدهد
[ترجمه ترگمان]دهانش را باز کرد تا تلافی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He retorted that it was my fault as much as his.
[ترجمه گوگل]او هم پاسخ داد که تقصیر من به اندازه اوست
[ترجمه ترگمان]او جواب داد که تقصیر من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He made a rude sign by way of retort.
[ترجمه گوگل]او یک علامت بی ادبانه به عنوان تلافی کرد
[ترجمه ترگمان]با لحن اعتراض آمیزی به او جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'Of course not,' she retorted.
[ترجمه گوگل]او پاسخ داد: "البته که نه "
[ترجمه ترگمان]جواب داد: البته که نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His sharp retort clearly made an impact.
[ترجمه گوگل]پاسخ تند او به وضوح تأثیرگذار بود
[ترجمه ترگمان]جواب تیز او کاملا مشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He bit back a sharp retort.
[ترجمه گوگل]او پاسخ تند را پس زد
[ترجمه ترگمان]او جواب تندی به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was stung into an angry retort.
[ترجمه گوگل]او را در پاسخ عصبانی گزیدند
[ترجمه ترگمان]از جواب عصبانی نیش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She bit back a sharp retort.
[ترجمه گوگل]او پاسخ تند را پس زد
[ترجمه ترگمان]او جواب تندی به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He scored a bull's - eye in their argument with that witty retort.
[ترجمه گوگل]او در جر و بحث آنها با آن تلافی شوخ، یک گلوله زد
[ترجمه ترگمان]او با این پاسخ کنایه آمیز یک چشم گاو نر را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The retort raised a cheer in support of the speaker.
[ترجمه گوگل]تلافی جویانه به حمایت از سخنران بلند شد
[ترجمه ترگمان]این پاسخ یک شادی را در حمایت از گوینده افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "How dare you!" he retorted angrily.
[ترجمه گوگل]"چطور جرات داری!" او با عصبانیت پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]! چطور جرات می کنی او با عصبانیت جواب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] اتوکلاو کردن : حرارت دادن بسته های غذا در داخل اتوکلاو به وسیله بخار آب داغ

پیشنهاد کاربران

بپرس