retinal

/ˈretənəl//ˈretɪnəl/

معنی: شبکیهای
معانی دیگر: وابسته به شبکیه ی چشم، تورینه ای

جمله های نمونه

1. retinal detachment
جدا شدگی شبکیه

2. The disease can result in retinal damage and loss of vision.
[ترجمه گوگل]این بیماری می تواند منجر به آسیب شبکیه و از دست دادن بینایی شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری می تواند منجر به آسیب شبکیه و از دست رفتن بینایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's important that an eye surgeon should assess retinal detachment.
[ترجمه گوگل]مهم است که جراح چشم باید جداشدگی شبکیه را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]مهم است که یک جراح چشم باید جداسازی شبکیه را ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When there was long-term retinal detachment, the protrusion of global wall remained in congenital coloboma of choroid, but protrusion extincted in high myopia.
[ترجمه گوگل]هنگامی که جداشدگی طولانی مدت شبکیه وجود داشت، بیرون زدگی دیواره جهانی در کولوبوم مادرزادی مشیمیه باقی ماند، اما بیرون زدگی در نزدیک بینی بالا از بین رفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جداسازی شبکیه چشم بلند وجود داشت، the دیوار جهانی در coloboma مادرزادی of باقی ماند، اما protrusion extincted را در دور بینی بالا protrusion
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion Clonidine can protect retinal structure and function in acute retinal ischemia insult.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کلونیدین می تواند از ساختار و عملکرد شبکیه در ایسکمی حاد شبکیه محافظت کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری clonidine می تواند از ساختار شبکیه ای محافظت کند و عملکرد خود را در فرآیند جدایش شبکیه دقیق عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We present four cases of retinal detachment due to the globes having been perforated by a retrobulbar injection.
[ترجمه گوگل]ما چهار مورد جداشدگی شبکیه را به دلیل سوراخ شدن کره‌ها توسط تزریق رتروبولبار ارائه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما چهار مورد جداسازی شبکیه را به علت to که با تزریق retrobulbar سوراخ شده اند، ارایه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. DiabeticWhen intercurrent heart disease, nephrosis and retinal pathological changes, physical training volume shoulds not be too large, time shoulds not be too long.
[ترجمه گوگل]دیابتی هنگامی که بیماری قلبی، نفروز و تغییرات پاتولوژیک شبکیه میانی، حجم تمرینات بدنی نباید خیلی زیاد باشد، زمان نباید خیلی طولانی باشد
[ترجمه ترگمان] DiabeticWhen intercurrent heart disease، nephrosis retinal retinal pathological،،، volume training physical physical physical not not not large too too too time time time time، be be long long not not not be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be be
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vitreous and retinal surgery poses a risk to corneal endothelium in the aphakic and pseudophakic eyes.
[ترجمه گوگل]جراحی زجاجیه و شبکیه خطری برای اندوتلیوم قرنیه در چشم‌های آفاکیک و کاذب ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]عمل vitreous و شبکیه چشم اندازی به ریسک اندوتلیوم در چشم های aphakic و pseudophakic وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They had an average ‘retinal arteriolar’ narrowing of 3 microns.
[ترجمه گوگل]آنها به طور متوسط ​​3 میکرون باریک شدن شریانی شبکیه داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور متوسط حدود ۳ میکرون را محدود کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mechanical tensile force arrives at retinal pigment epithelium via retinal neurosensory layer and has an effect on the functions of pigment epithelial cells.
[ترجمه گوگل]نیروی کششی مکانیکی از طریق لایه حسی عصبی شبکیه به اپیتلیوم رنگدانه شبکیه می رسد و بر عملکرد سلول های اپیتلیال رنگدانه تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]نیروی کششی مکانیکی به اپیتلیوم رنگدانه شبکیه از طریق لایه neurosensory شبکیه وارد می شود و تاثیری بر عملکرد سلول های اپی تلیال pigment دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. RESULTS: Of 21 eyes with retinal holes, 18 (85 7%) had been sealed and subretinal fluid had been absorbed completely after laser photocoagulation.
[ترجمه گوگل]نتایج: از 21 چشم با سوراخ شبکیه، 18 چشم (7/85 درصد) مهر و موم شده بودند و مایع زیر شبکیه به طور کامل پس از انعقاد نوری لیزر جذب شده بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: از ۲۱ چشم با حفره هایی شبکیه ای، ۱۸ (۸۵ درصد)مهر و موم شده و سیال subretinal به طور کامل بعد از photocoagulation لیزر جذب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Examination of retinal ultrastructure showed intraretinal thickening, which was similar to clinically evident edema.
[ترجمه گوگل]بررسی فراساختار شبکیه ضخیم شدن داخل شبکیه را نشان داد که مشابه ادم بالینی مشهود بود
[ترجمه ترگمان]بررسی شبکیه، thickening intraretinal را نشان داد که مشابه تورم مشهود بالینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In logical nets, generalization depends on chance exact match between some portion of the retinal image and a training instance.
[ترجمه گوگل]در شبکه های منطقی، تعمیم به تطابق دقیق تصادفی بین بخشی از تصویر شبکیه و یک نمونه تمرین بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]در شبکه های منطقی، تعمیم به تطابق دقیق شانس بین بخشی از تصویر شبکیه ای و یک نمونه آموزشی بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The child with high myopia is also at risk of further visual deterioration from muscular haemorrhage or retinal detachment.
[ترجمه گوگل]کودک مبتلا به نزدیک بینی بالا همچنین در معرض خطر وخامت بیشتر بینایی ناشی از خونریزی عضلانی یا جداشدگی شبکیه است
[ترجمه ترگمان]کودک با بینی بالا نیز در خطر نابودی بیشتر بصری ناشی از خونریزی ماهیچه ای یا جداسازی شبکیه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبکیهای (صفت)
retinal

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the retina
retinal is used to refer to the condition, treatment, or function of a person or animal's retina; a technical term.

پیشنهاد کاربران

یک نوع روش تشخیص افراد از روی شبکه های خونی
شبکیه ای ( صفت ) : مربوط به شبکیه چشم
دور چشم

بپرس