reticulated


معنی: مشبک
معانی دیگر: علوم هوایى : داراى شبکه سه بعدى ظریف

جمله های نمونه

1. I found myself in front of the reticulated python.
[ترجمه گوگل]خودم را در مقابل مار پیتون مشبک دیدم
[ترجمه ترگمان]خودم رو جلوی یه مار پیتون پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rivers and brooks reticulated the broad plains of the valley, as thickly as veins in marble.
[ترجمه گوگل]رودخانه‌ها و نهرها، دشت‌های وسیع دره را به ضخامت رگه‌های مرمر مشبک می‌کردند
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها و نهرها و دشت های پهناور دره، به همان اندازه که در سنگ مرمر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Based on the structural features of reticulated shells and arch structures, arch-supported reticulated shell structures are developed as a new large-span space hybrid structural system.
[ترجمه گوگل]بر اساس ویژگی‌های ساختاری پوسته‌های مشبک و سازه‌های قوسی، سازه‌های پوسته مشبک با پشتیبانی از قوسی به عنوان یک سیستم ساختاری هیبریدی فضایی جدید با دهانه بزرگ توسعه داده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]با توجه به ویژگی های ساختاری پوسته های reticulated و سازه های طاقی، ساختارهای پوسته پشتیبان با پشتیبانی طاق به عنوان یک سیستم ساختاری ترکیبی فضای بزرگ جدید توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wind load estimation is very important to single-layer reticulated shells since this system is sensitive to external load distribution, and stability analysis is a main problem in structural design.
[ترجمه گوگل]تخمین بار باد برای پوسته های مشبک تک لایه بسیار مهم است زیرا این سیستم به توزیع بار خارجی حساس است و تجزیه و تحلیل پایداری یک مشکل اصلی در طراحی سازه است
[ترجمه ترگمان]تخمین بار باد برای پوسته های تک لایه بسیار مهم است زیرا این سیستم نسبت به توزیع بار خارجی حساس است و تحلیل پایداری یک مساله اصلی در طراحی سازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The manufacturing technology of the reticulated antenna reflector made of Carbon Fiber Reinforced Polymer(CFRP) is introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]فناوری ساخت بازتابنده آنتن مشبک ساخته شده از پلیمر تقویت شده با فیبر کربن (CFRP) در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]فن آوری تولیدی این آنتن ها که در این مقاله مورد استفاده قرار می گیرند، مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That distinction goes to the Asiatic reticulated python, the longest-known specimen measured at thirty-three feet.
[ترجمه گوگل]این تمایز به مار پیتون مشبک آسیایی مربوط می شود، طولانی ترین نمونه شناخته شده با اندازه 33 فوت
[ترجمه ترگمان]این تمایز به مار پیتون آسیایی و بلندترین نمونه شناخته شده در سی و سه فوت می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its cousin, the reticulated python, can reach slightly greater lengths, but the enormous girth of the anaconda makes it almost twice as heavy.
[ترجمه گوگل]پسر عموی آن، مار پیتون مشبک، می تواند به طول کمی بیشتر برسد، اما دور عظیم آناکوندا آن را تقریبا دو برابر سنگین تر می کند
[ترجمه ترگمان]پسر عموی آن، مار پیتون reticulated می تواند به فواصل طولانی تری برسد اما قطر بزرگ آناکوندا آن را تقریبا دو برابر سنگین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shaking table experiment of single - layer ellipsoid reticulated shell was carried out.
[ترجمه گوگل]آزمایش میز تکان پوسته مشبک تک لایه بیضوی انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش میز لرزان از shell reticulated ellipsoid تک لایه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper describes the properties and applications of reticulated polyurethane foam and its manufacture.
[ترجمه گوگل]این مقاله خواص و کاربردهای فوم پلی یورتان مشبک و ساخت آن را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله خواص و کاربردهای فوم پلی اورتان و ساخت آن را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. METHODS: NPTS combined with reticulated hyaluronic acid implant was performed on 48 eyes of 34 patients with open-angle glaucoma.
[ترجمه گوگل]MethodsNPTS همراه با ایمپلنت اسید هیالورونیک شبکه ای بر روی 48 چشم از 34 بیمار مبتلا به گلوکوم با زاویه باز انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: NPTS همراه با کاشت اسید hyaluronic hyaluronic در ۴۸ چشم ۳۴ بیمار با glaucoma با زاویه باز انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The structure and process technique of triglycine sulfate(TGS)reticulated target used in the infrared pyroelectric vidicon are introduced.
[ترجمه گوگل]ساختار و تکنیک فرآیند تری گلیسین سولفات (TGS) هدف مشبک مورد استفاده در ویدیکون پیرو الکتریک مادون قرمز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار و تکنیک فرآیند of سولفات (TGS)مورد استفاده در vidicon pyroelectric فروسرخ را معرفی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The spectroelectrochemical cell including a reticulated vitreous carbon working electrode has been preparated, and the treatment method for working electrode has been described.
[ترجمه گوگل]سلول اسپکتروالکتروشیمیایی شامل یک الکترود کار کربن زجاجیه مشبک تهیه شده است و روش درمان برای الکترود کار شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]سلول spectroelectrochemical شامل یک الکترود کار کربن reticulated vitreous preparated بوده و روش درمانی برای الکترود کار تشریح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From original reticulated cells differentiation to mature stellate cells, the enzyme activity was increased gradually.
[ترجمه گوگل]از تمایز سلول های مشبک اصلی تا سلول های ستاره ای بالغ، فعالیت آنزیم به تدریج افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]از تمایز سلول های reticulated اصلی تا سلول های stellate بالغ، فعالیت آنزیم به تدریج افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The paper considers that the reticulated anode system, flexible anode system, and magnesium anode can be used to protect the tank's bottom plate.
[ترجمه گوگل]در این مقاله می توان از سیستم آند مشبک، سیستم آند انعطاف پذیر و آند منیزیم برای محافظت از صفحه پایین مخزن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در نظر دارد که سیستم آند reticulated، سیستم آند انعطاف پذیر و آند منیزیم را می توان برای محافظت از صفحه پایینی مخزن مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I see you caught yourself a Reticulated Python.
[ترجمه گوگل]من می بینم که شما خود را یک پایتون مشبک گرفتید
[ترجمه ترگمان]می بینم که تو خودت رو توی یه Python پیتون گیر انداختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشبک (صفت)
cribriform, netted, reticular, reticulated, retiform, net-like

انگلیسی به انگلیسی

• formed into a network

پیشنهاد کاربران

بپرس