retention

/riˈtenʃn̩//rɪˈtenʃn̩/

معنی: نگهداری، نگاهداری، ابقاء، حافظه
معانی دیگر: ابقا، نگهداشت، (پزشکی) احتباس، بازدارش، (حافظه) یادسپاری، یادداری، ضبط

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of retaining.
متضاد: loss

- Now that the will has been challenged, the second wife's retention of the estate is in question.
[ترجمه گوگل] اکنون که وصیت نامه مورد اعتراض قرار گرفته است، حفظ ترکه توسط زوجه مورد بحث است
[ترجمه ترگمان] اکنون که وصیت نامه به چالش کشیده شده است، حفظ زن دوم ملک مورد بحث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the ability or power to remember; memory.
مشابه: memory

- Quizzing yourself on the facts is useful for aiding retention.
[ترجمه گوگل] پرسش از خود در مورد حقایق برای کمک به حفظ مفید است
[ترجمه ترگمان] اطمینان از خودتان در مورد حقایق برای کمک به حفظ و نگهداری مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. retention of bile
بازدارش صفرا

2. retention of urine
شاش بند،بازدارش پیشاب

3. the retention by the company of about 2000 trucks
نگاهداری حدود 2000 کامیون توسط شرکت

4. they are against the retention of our nuclear power plants
آنان مخالف نگهداری نیروگاه های اتمی ما هستند.

5. The retention of data in a storage device.
[ترجمه گوگل]نگهداری داده ها در یک دستگاه ذخیره سازی
[ترجمه ترگمان]نگهداری داده ها در یک دستگاه ذخیره سازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The UN will vote on the retention of sanctions against Iraq.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل در مورد حفظ تحریم ها علیه عراق رای خواهد داد
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل به حفظ تحریم ها علیه عراق رای خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Feelings of time always forward,never weak retention eyes.
[ترجمه گوگل]احساس زمان همیشه رو به جلو، هرگز ضعیف احتباس چشم
[ترجمه ترگمان]احساس زمان همیشه رو به جلو بود، و هیچ وقت چشمان حفظ و نگهداری ضعیف را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Visual material aids the retention of information.
[ترجمه گوگل]مواد بصری به حفظ اطلاعات کمک می کند
[ترجمه ترگمان]مطالب تصویری به حفظ اطلاعات کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Managers are responsible for the safe custody and retention of records.
[ترجمه گوگل]مدیران مسئول حفظ و نگهداری ایمن سوابق هستند
[ترجمه ترگمان]مدیران مسیول نگهداری ایمن و نگهداری سوابق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They supported the retention of a strong central government.
[ترجمه گوگل]آنها از حفظ یک دولت مرکزی قوی حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از حفظ یک دولت مرکزی قوی حمایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He argues strongly for retention of NATO as a guarantee of peace.
[ترجمه گوگل]او به شدت بر حفظ ناتو به عنوان تضمینی برای صلح استدلال می کند
[ترجمه ترگمان]او قویا به حفظ ناتو به عنوان تضمینی برای صلح می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company needs to improve its training and retention of staff.
[ترجمه گوگل]این شرکت باید آموزش و حفظ کارکنان خود را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]شرکت باید آموزش و نگهداری کارکنان خود را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They advocate the retention of our nuclear power plants.
[ترجمه گوگل]آنها از حفظ نیروگاه های هسته ای ما حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از حفظ نیروگاه های هسته ای خود حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I have a real problem with retention of information.
[ترجمه گوگل]من یک مشکل واقعی با حفظ اطلاعات دارم
[ترجمه ترگمان]من با حفظ اطلاعات یک مشکل واقعی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As in the Victorian prisons and asylums, the retention of personal sanity required some deviant dodges.
[ترجمه گوگل]همانطور که در زندان‌ها و آسایشگاه‌های ویکتوریا، حفظ سلامت عقل شخصی مستلزم برخی طفره رفتن‌ها بود
[ترجمه ترگمان]همانند زندان های دوره ویکتوریا و آسایشگاه، حفظ سلامت عقل شخصی مستلزم some انحرافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نگهداری (اسم)
restraint, conservation, retinue, tenure, maintenance, keeping, preservation, retention, upkeep, detainer, sustenance, guardianship, sustentation, sustention

نگاهداری (اسم)
support, hold, keep, subsistence, internment, poise, retention

ابقاء (اسم)
maintenance, retention, survival, survivorship, survivance

حافظه (اسم)
memory, retention

تخصصی

[حسابداری] سپرده حسن انجام کار
[عمران و معماری] نگهداشت
[زمین شناسی] نگهداری، نگهداشت - مقدار آب بارش که به عنوان رواناب فرار نکرده یا توسط تبخیر و تعرق از دست نرفته است. “اختلاف بین بارش کل و رواناب کل بر روی یک ناحیه زهکشی را گویند.” (نلسون و نلسون 1967).
[نساجی] حافظه - ضبط - ابقاء - نگهداری ( در خود جای دادن ) - نگاه داری
[آب و خاک] نگهداشت – ذخیره

انگلیسی به انگلیسی

• act of keeping possession; maintenance, act of holding; memory, capacity to remember
the retention of something is the keeping of it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. نگهداری. حفظ. ابقا ۲. {روانشناسی} یادداری. یادسپاری ۳. {پزشکی} احتیاس
( خرده فروشی ) نگهداشت مشتری
و تکرار خرید او در اثر حسن انجام کار و فعالیت رضایتبخش در مقایسه با رقبا
سپرده حسن انجام کار
حسن انجام کار
بایگانی
✔️حفظ - یاد سپاری - ماندگاری - نگهداشت
While handwriting may not be as important as it used to be, I still think it has value. It can be a personal and creative way to express oneself, and some studies suggest that handwriting notes can actually improve ⭐memory retention⭐ and comprehension
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : retain
✅️ اسم ( noun ) : retention / retentiveness
✅️ صفت ( adjective ) : retentive
✅️ قید ( adverb ) : retentively
حبس، احتباس
احتباس
مثال ؛
Urinary retention : احتباس ادراری
noun
[noncount] formal
1 a : the act of keeping someone or something
◀️the recruitment and retention of good employees : جذب و حفظ کارکنان خوب
◀️the retention of profits from all sales : حفظ سود حاصل از فروش
...
[مشاهده متن کامل]

b : the act of keeping extra liquid, heat, etc. , inside the body
◀️pills to offset water retention : قرص هایی برای جبران احتباس آب
◀️the retention of fluid : احتباس مایعات
2 : the ability to keep something
◀️ The fabric has good color retention. [=the fabric's colors do not fade] : پارچه حفظ رنگ خوبی دارد. [=رنگ پارچه محو نمی شود]
3 : the ability to remember things easily or for a long time
◀️the retention of things learned in school : حفظ مطالب آموخته شده در مدرسه
◀️They say the herb promotes memory retention : میگن این گیاه باعث حفظ حافظه می شود
۱. حفظ
۲. احتباس
۳. یادآوری
Semen retention : احتباس/حفظ مایع منی

حبس و نگهداشته شدن ( در عمران و مهندسی رودخانه )
چند معنی مرتبط دارد
نگهداشتن به طور کلی
۱. نگهداشتن چیزی برای خود
the retention of direct control by central government.
۲. نگهداشتن کارکنان و جلوگیری از اینکه برن جای دیگه کار کنن
Both these organizations have improved staff retention by paying great attention to office design.
...
[مشاهده متن کامل]

Employee retention is one of the major issues confronting business today.
۳. نگهداشتن در حافظه
the children's retention of facts.
۴. نگهداشتن در خود
the soil's retention of moisture.
eating too much salt can lead to fluid retention.
۵. و در حساب داری پولی که نگه میدارن تا بعد از انجام کامل یک کار اون رو به فرد بپردازند
If a withheld retention is disputed, the contractor is generally entitled to adjudication.

پارسی/انگلیسی/آلمانی
نگه داشت ( نگهداشت ) / Festhaltung / retention
نمونه: . . . unter Festhaltung = با نگهداشتِ . . . .
در زمینه منطق واژه ( نگهداشت ) واژه ای بسیار درخور برایِ برابر آلمانیِ آن است.
وثیقه
keep
hold
maintain
شیمی: بازداری
if you wear contact lenses, they may no longer fit as increased blood flow and water retention can change your eye shape.
ماندگاری
the ability to keep or hold. If you have extraordinary powers of retention, you remember everything you hear or learn
نگهداشت
( نیروی انسانی، منابع انسانی )
در شیمی بازداری
حفظ، نگهداری
[آب و فاضلاب] در تصفیه آب و فاضلاب به معنی" زمان ماند" فاضلاب یا آب در یک راکتور میباشد و اغلب به صورت retention time به کاربرده میشود.
بنام خدا
با سلام، رتانسیون در حرفه و حیطه پزشکی یعنی احتباس ادرای ، حبس و نگهداشته شدن ادرار در مثانه به علل مختلف که علت اصلی ان در بیشتر مواقع بزرگ شدن خوش خیم پروستات در سنین بالای شصت سال و گاها داروهایی که خاصیت آنتی کولینرژیک دارند مانند هیوسین ، آرتان ، دسته دارویی بنزودیازپین ها مانند دیازپام و دهها داروی دیگر باعث بزرگ شدن موقتی پروستات شده و احتباس ادراری ایجاد میکند. اگر در اثر دارو باشد پس از رفع اثر مشکل حل شده و پزشک دارویی دیگر تجویز میکند ولی در صورت هیپرتروفی خوش خیم پروستات که فرد باید پروستاتکتومی شود ، یعنی ارولوژیست با جراحی پروستات را بر دارد تا زمان عمل ابتدا سعی میکنیم ادرار کردن را به بیمار القا کنیم بدین نحو که شیر اب را به مقدار کم باز میکنیم و فرد با شنیدن ان احتمال دارد توانایی ادرار کردن را بیابد، در غیر اینصورت هر ۴۸ تا ۷۲ ساعت حداکثر به بیمار سوند فولی فیکس میشود و بیشتر از ان احتمال بالای عفونت مجرای ادرار هست ، و هر چه سریعتر بایستی بیمار عمل شود چون سونداژ بیش از حد شانس عفونت را بالا میبرد.
...
[مشاهده متن کامل]

با تشکر.

نتایج، داده های ثبت شده
در دندانپزشکی: گیر
نگهداری
حفاظت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس