1. In the battle to retake the village, over 150 soldiers were killed.
 [ترجمه گوگل]در نبرد برای بازپس گیری روستا، بیش از 150 سرباز کشته شدند 
[ترجمه ترگمان]در نبرد برای بازپس گیری این روستا، بیش از ۱۵۰ سرباز کشته شدند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Moore fought back to retake the lead later in the race.
 [ترجمه گوگل]مور دوباره مبارزه کرد تا بعداً در مسابقه پیش بیفتد 
[ترجمه ترگمان]مور برای باز گرفتن رهبری بعدی در مسابقه تلاش کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Government forces moved in to retake the city.
 [ترجمه گوگل]نیروهای دولتی برای بازپس گیری شهر وارد عمل شدند 
[ترجمه ترگمان]نیروهای دولتی برای بازپس گیری شهر حرکت کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The junta tried to retake power in 199
 [ترجمه گوگل]حکومت نظامی در سال 199 سعی کرد دوباره قدرت را به دست گیرد 
[ترجمه ترگمان]گروه سری سعی کرد در ۱۹۹ راس قدرت را بازپس بگیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Officers were going to retake sectors of the city.
 [ترجمه گوگل]افسران قصد داشتند بخش هایی از شهر را بازپس بگیرند 
[ترجمه ترگمان]افسران قصد داشتند تا بخش های شهر را بازپس بگیرند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Finally, our team had a chance to retake the lead.
 [ترجمه گوگل]در نهایت تیم ما این شانس را پیدا کرد که دوباره پیش بیفتد 
[ترجمه ترگمان]بالاخره، تیم ما شانسی برای پس گرفتن سرب داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Julie's had to retake her driving test at least three times.
 [ترجمه گوگل]جولی مجبور شد حداقل سه بار در آزمون رانندگی خود شرکت کند 
[ترجمه ترگمان]جولی \"باید حداقل سه بار امتحان رانندگی بگیره\" 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. In two months we would return to retake the valley.
 [ترجمه گوگل]دو ماه دیگر برای بازپس گیری دره برمی گشتیم 
[ترجمه ترگمان]در عرض دو ماه به بازپس گیری دره بر می گردیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. I had to retake my driver's test because of some clerical foul-up.
 [ترجمه گوگل]به دلیل خطاهای اداری مجبور شدم دوباره در آزمون رانندگی شرکت کنم 
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم امتحان رانندگی را دوباره بگیرم، به خاطر کشیشی که مرتکب خطا شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. She would have to retake the course in the summer.
 [ترجمه گوگل]او باید در تابستان دوباره این دوره را طی کند 
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود تابستان آینده را پس بگیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. He decided to retake the course and try to get a higher grade.
 [ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت دوباره این دوره را بگذراند و سعی کند نمره بالاتری بگیرد 
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که زمین را باز کند و سعی کند نمره بالاتری بگیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Beijing has to retake Taiwan by force if to declare formal independence.
 [ترجمه گوگل]پکن در صورت اعلام استقلال رسمی باید تایوان را با زور بازپس گیرد 
[ترجمه ترگمان]پکن مجبور است در صورت اعلام استقلال رسمی تایوان را وادار به بازپس گیری تایوان نماید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Candidates may not retake a beta exam at any time.
 [ترجمه گوگل]داوطلبان نمی توانند در هر زمانی در آزمون بتا شرکت کنند 
[ترجمه ترگمان]داوطلبان ممکن است در هر زمانی آزمون بتا را بازپس بگیرند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. He persisted in asking his teacher to retake the test.
 [ترجمه گوگل]او اصرار داشت که از معلمش بخواهد دوباره در آزمون شرکت کند 
[ترجمه ترگمان]او اصرار داشت که از معلمش بخواهد که این آزمایش را بازپس بگیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید