1. hassan fired all his servants only retaining two gardeners
حسن نوکرهای خود را بیرون کرد و فقط دو باغبان را نگاه داشت.
تخصصی
[عمران و معماری] حایل - نگهدارنده [برق و الکترونیک] نگه دارنده
پیشنهاد کاربران
retaining ( adj ) ( rɪˈteɪnɪŋ ) =intended to keep sth in the correct position, e. g. a retaining wall ( one that keeps the earth or water behind it in position ) .