rests

جمله های نمونه

1. her father rests in peace
پدرش به رحمت ایزدی پیوسته است.

2. our democracy rests on the bedrock of justice
دموکراسی ما بر عدالت استوار است.

3. the column rests on a large rock
ستون روی یک سنگ بزرگ قرار دارد.

4. the fault rests with him
تقصیر از اوست (متوجه اوست).

5. justice is the rock on which our society rests
عدالت صخره ای است که جامعه ی ما بر آن مستقر شده است.

پیشنهاد کاربران

استراحت کردن
برعهده ( در حقوق )
متکی است - جامعه شناسی
استوار ، متکی
استراحت،