rest on one's laurels


به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود قناعت کردن، غره شدن، به افتخارات گذشته تکیه ی بیجا کردن

انگلیسی به انگلیسی

• sit idly, do nothing

پیشنهاد کاربران

به موفقیت ها/ دستاوردهای فعلی بسنده کردن
to be satisfied with distinction won by past achievements and cease to strive for further achievements. ( Collins Dictionary )
راضی بودن به دستاوردهای کسب شده ی گذشته و تلاش نکردن برای بدست آوردن دستاوردها و یا موفقی های جدید؛ قانع بودن به داشته ای موجود.
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
The government shouldn’t rest on its laurels and must press ahead with policy changes.
دولت نباید خوشنود به دستاوردهای فعلی باشد و تغییرات در خط مشی و سیاست گذاری را باید دنبال کند.
Example 2: 👇
With TV sports coverage becoming increasingly competitive, the BBC should beware of resting on its laurels.
با توجه به رقابتی شدن پوشش ورزشی در تلویزیون، بی بی سی نباید دلخوش به دستاوردهای فعلیش باشه.
Example 3: 👇
MIKE: Didn’t I read a piece about you in “Narration” a while ago?
GEORGE: Quite a while ago: I’ve been resting on my laurels since that.
MIKE: Quite a neat piece of work—anticipating the Guffey Coal Act the way you did. —or do I remember straight?
GEORGE: Anyone should have foreseen that—I was just lucky.
LIZ: A becoming modesty.
GEORGE: That’s nothing to what’s yet to be done with labor relations.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
مایک: چند وقت پیش در روزنامه ی #روایت# مطلبی رو درباره شما نخوندم؟
جورج: مدتی پیش: من از آن زمان دیگه فعالیت چندانی ندارم ( به دست آوردهای گذشته ام قناعت کردم ) .
‏مایک: [مطلبی رو که خوندم] کار تر و تمیز و دلچسبی بود - پیش بینی وضع و به اجرا در آمدن قانون زغال سنگ گوفی. همینطور هم شد که شما پیش بینی کردید. من اینجور یادم میاد اگه اشتباه نکنم؟
جورج: هر کسی میتونست این پیش بینی رو بکنه - من فقط خوش شانس بودم.
‏لیز: یک فروتنی دلنشین.
جورج: در قیاس با آنچه که باید برای کار و کارگر انجام بشه هنوز کاری صورت نگرفته.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری

rest on one

بپرس