rest on one's laurels
به دستاوردها و پیروزی های قبلی خود قناعت کردن، غره شدن، به افتخارات گذشته تکیه ی بیجا کردن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
به موفقیت ها/ دستاوردهای فعلی بسنده کردن
راضی بودن به دستاوردهای کسب شده ی گذشته و تلاش نکردن برای بدست آوردن دستاوردها و یا موفقی های جدید؛ قانع بودن به داشته ای موجود.
... [مشاهده متن کامل]
دولت نباید خوشنود به دستاوردهای فعلی باشد و تغییرات در خط مشی و سیاست گذاری را باید دنبال کند.
با توجه به رقابتی شدن پوشش ورزشی در تلویزیون، بی بی سی نباید دلخوش به دستاوردهای فعلیش باشه.
مایک: چند وقت پیش در روزنامه ی #روایت# مطلبی رو درباره شما نخوندم؟
جورج: مدتی پیش: من از آن زمان دیگه فعالیت چندانی ندارم ( به دست آوردهای گذشته ام قناعت کردم ) .
مایک: [مطلبی رو که خوندم] کار تر و تمیز و دلچسبی بود - پیش بینی وضع و به اجرا در آمدن قانون زغال سنگ گوفی. همینطور هم شد که شما پیش بینی کردید. من اینجور یادم میاد اگه اشتباه نکنم؟
جورج: هر کسی میتونست این پیش بینی رو بکنه - من فقط خوش شانس بودم.
لیز: یک فروتنی دلنشین.
جورج: در قیاس با آنچه که باید برای کار و کارگر انجام بشه هنوز کاری صورت نگرفته.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری