بر مبنای . . . . . .
مبتنی بر
وابسته بودن
بر . . . . . . . استوار است، بستگی دارد
منوطِ به، وابسته به، در گروِ
متکی داشتن به چیزی یا کسی
نازل شد
An authority test upon christ
قدرت بر او نازل شد
قدرت بر او نازل شد
مانده، باقی مانده
مثلا یک طرحی روی دیوار مانده، باقیمانده
مثلا یک طرحی روی دیوار مانده، باقیمانده
بر پایه . . . باشد
ریشه داشتن در چیزی
بر اساس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)