rest day

جمله های نمونه

1. There are no matches tomorrow, which is a rest day, but the tournament resumes on Monday.
[ترجمه گوگل]فردا که روز استراحت است هیچ مسابقه ای برگزار نمی شود، اما مسابقات از روز دوشنبه از سر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]فردا هیچ مسابقه ای وجود ندارد، که یک روز استراحت است، اما مسابقات روز دوشنبه ازسر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We can take a rest day when we like.
[ترجمه گوگل]هر وقت دوست داشتیم می توانیم یک روز استراحت کنیم
[ترجمه ترگمان] ما میتونیم یه روز استراحت کنیم وقتی که دوست داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both matches resume tomorrow after a rest day today.
[ترجمه گوگل]هر دو بازی فردا پس از یک روز استراحت امروز از سر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو مسابقه فردا بعد از یک روز استراحت ادامه خواهند یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We ran back towards the Solent for a rest day at Southampton.
[ترجمه گوگل]برای یک روز استراحت در ساوتهمپتون به سمت Solent دویدیم
[ترجمه ترگمان] ما برای یه روز استراحت توی \"ساوت همپتون\" به سمت \"Solent\" برگشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The individual event starts here today with a rest day tomorrow.
[ترجمه گوگل]رویداد انفرادی امروز اینجا با یک روز استراحت فردا آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]رویداد فردی امروز با یک روز استراحت در فردا شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Well, they eventually got their chance, during a rest day at the Monte Carlo Open.
[ترجمه گوگل]خوب، آنها در نهایت شانس خود را در طول یک روز استراحت در مسابقات آزاد مونت کارلو به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]خب، بالاخره در طول یک روز استراحت در مو نت کارلو فرصت پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Third, the rest day is the Sabbath of Judaism, comes from the bible.
[ترجمه گوگل]سوم، روز استراحت، سبت یهودیت است که از کتاب مقدس آمده است
[ترجمه ترگمان]سوم، بقیه روز سبت یهود را تشکیل می دهد، از تورات می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. March 13 th was the first rest day during the meeting of the 11 th National People's Congress.
[ترجمه گوگل]13 مارس اولین روز استراحت در جلسه یازدهمین کنگره ملی خلق بود
[ترجمه ترگمان]۱۳ مارس اولین روز در طول جلسه کنگره ملی خلق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's better to rest day or do cross - training on the days in between runs.
[ترجمه گوگل]بهتر است یک روز استراحت کنید یا تمرینات متقاطع را در روزهای بین دویدن انجام دهید
[ترجمه ترگمان]بهتر است روز استراحت کنید و یا در روزه ای بین دویدن، آموزش متقابل انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We enjoy a rest day wandering around Antwerp's Gothic architecture, sampling such Belgian delicacies as chips with 2mayonnaise, 2waffles and Trappist beers.
[ترجمه گوگل]ما از یک روز استراحت در پرسه زدن در معماری گوتیک آنتورپ لذت می بریم و از غذاهای لذیذ بلژیکی مانند چیپس با 2 سس مایونز، 2 وافل و آبجو تراپیست استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از یک روز استراحت در سبک گوتیک آنورس لذت می بریم، از غذاهای delicacies بلژیکی به عنوان چیپ با ۲ مایونز، ۲ ویفر و Trappist beers استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. National statutory holiday, rest day excluding annual vacation leave.
[ترجمه گوگل]تعطیلات قانونی ملی، روز استراحت به استثنای مرخصی سالانه
[ترجمه ترگمان]روز تعطیل ملی، به استثنای مرخصی سالانه تعطیلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Weil rushed to Taipei during his rest day on a Sunday to see Mr Zhang.
[ترجمه گوگل]آقای ویل در روز استراحت خود در روز یکشنبه برای دیدن آقای ژانگ به تایپه رفت
[ترجمه ترگمان]آقای ویل در طول روز یکشنبه برای دیدن آقای ژانگ به تایپه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cut back on mileage or rest day if you're feeling extra tired or sore.
[ترجمه گوگل]اگر احساس خستگی یا درد شدید، مسافت پیموده شده یا روز استراحت را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]اگر احساس خستگی و یا خستگی بیشتری داشته باشید، اگر احساس خستگی و یا خستگی بیشتری دارید، روز را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sunday is my rest day.
[ترجمه گوگل]یکشنبه روز استراحت من است
[ترجمه ترگمان] یکشنبه تمام روز منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• day for resting and not doing any work

پیشنهاد کاربران

بپرس