resplendence

/rɪˈsplendəns//rɪˈsplendəns/

معنی: درخشندگی، جلوه، شکوه، تلالو
معانی دیگر: resplendency درخشندگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: resplendency (n.)
• : تعریف: the state or quality of being resplendent.
مشابه: radiance

جمله های نمونه

1. In the future, we will certainly make resplendence in history! Because we do one thing with heart!
[ترجمه گوگل]در آینده مطمئناً در تاریخ درخشندگی خواهیم داشت! چون ما یک کار را با دل انجام می دهیم!
[ترجمه ترگمان]در آینده، ما مطمئنا در تاریخ resplendence خواهیم کرد! ! چون ما یه کار با قلب انجام میدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The moment Resplendence is willing to dance with Dark, she can really bloom her most beauty.
[ترجمه گوگل]لحظه ای که رسپلنس مایل به رقصیدن با دارک باشد، واقعاً می تواند زیبایی های خود را شکوفا کند
[ترجمه ترگمان]اون موقع که Resplendence حاضر می شه با تاریک ها برقصه، اون می تونه زیبایی و beauty رو شکوفا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let us advance together and create resplendence, please struggle to our fine tomorrow hand in hand!
[ترجمه گوگل]بیایید با هم پیش برویم و درخشندگی ایجاد کنیم، لطفاً دست در دست هم برای فردای خوب خود مبارزه کنید!
[ترجمه ترگمان]بیایید با هم جلوتر برویم و resplendence را بسازیم، لطفا فردا با دست زیبای خود مبارزه کنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can you feel this the starlit sky resplendence?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این درخشندگی آسمان پر ستاره را احساس کنید؟
[ترجمه ترگمان]می تونی این آسمان پر ستاره رو حس کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can "Zhonghua" continue to win the resplendence of Golden Cup?
[ترجمه گوگل]آیا "Zhonghua" می تواند به قهرمانی درخشش جام طلایی ادامه دهد؟
[ترجمه ترگمان]آیا \" می تواند به پیروزی در جام طلایی ادامه دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let's cooperate sincerely to create mutual resplendence.
[ترجمه گوگل]بیایید صمیمانه برای ایجاد درخشندگی متقابل همکاری کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید صادقانه با هم هم کاری کنیم تا resplendence متقابل را ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the end, Late Empire had achieved a resplendence and wealth that could scarcely be surpassed.
[ترجمه گوگل]در پایان، اواخر امپراتوری به درخشندگی و ثروتی دست یافته بود که به سختی می شد از آن فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]در پایان، امپراطوری مقدس به a و ثروتی رسیده بود که بسختی می توانست از آن پیشی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We warmly welcome all the clients to visit and cooperate with us for creating resplendence together.
[ترجمه گوگل]ما به گرمی از همه مشتریان برای بازدید و همکاری با ما برای ایجاد درخشندگی استقبال می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به گرمی از تمام مشتریان برای بازدید و هم کاری با ما برای ایجاد resplendence با یکدیگر استقبال می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Quanyi will cut the buck to produce me high quality product supply better service creating resplendence with customers all over the wld.
[ترجمه گوگل]Quanyi هزینه های خود را کاهش می دهد تا محصولی با کیفیت بالا برای من ارائه دهد و خدمات بهتری را ایجاد کند و درخشندگی را برای مشتریان در سراسر جهان ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Quanyi دلار را برای تولید محصول با کیفیت بالا برای ایجاد خدمات بهتر با مشتریان در سراسر the، کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Believe that our sincereness ensures you to get better resplendence.
[ترجمه گوگل]باور کنید که صداقت ما به شما اطمینان می دهد که درخشندگی بهتری داشته باشید
[ترجمه ترگمان]باور کنید که sincereness به شما کمک می کند که بهتر شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. LiBo manager welcome all circles to review and instruct, establish resplendence ardently.
[ترجمه گوگل]مدیر LiBo از همه محافل برای بررسی و آموزش، ایجاد درخشندگی مشتاقانه استقبال می کند
[ترجمه ترگمان]مدیر LiBo از همه محافل برای مرور و آموزش استقبال می کند، و resplendence را با شور و حرارت تاسیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fervidly welcome the customers home and abroad to contact us and together create the resplendence .
[ترجمه گوگل]مشتاقانه از مشتریان داخلی و خارجی استقبال می کنیم تا با ما تماس بگیرند و با هم درخشندگی ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]fervidly از مشتریان خانه و خارج برای تماس با ما و ایجاد the استقبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is willing to share with you effulgence and resplendence.
[ترجمه گوگل]مایل است درخشندگی و درخشندگی را با شما به اشتراک بگذارد
[ترجمه ترگمان]آن تمایل دارد که با شما effulgence و resplendence را به اشتراک بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. SJC would like to cooperate sincerely with all social circles on the principle of collaborating to win-win to create new resplendence!
[ترجمه گوگل]SJC مایل است صمیمانه با همه محافل اجتماعی بر اساس اصل همکاری برای برد-برد برای ایجاد درخشندگی جدید همکاری کند!
[ترجمه ترگمان]SJC مایل به هم کاری صمیمانه با همه محافل اجتماعی در اصل هم کاری برای برد - برد برای ایجاد resplendence جدید است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درخشندگی (اسم)
brilliance, radiance, sheen, blaze, luster, irradiance, irradiancy, effulgence, glitter, coruscation, resplendence, resplendency, radiancy, glim, refulgence

جلوه (اسم)
display, sight, show, seeming, parade, flourish, luster, flaunt, bravery, flash, showing, resplendence, resplendency

شکوه (اسم)
magnitude, grandeur, glory, complaint, pomp, effulgence, plaint, resplendence, resplendency, refulgence, pomposity

تلالو (اسم)
sparkle, flash, glint, glitter, resplendence, resplendency

انگلیسی به انگلیسی

• brilliance, radiance, sheen, shininess; glory, splendor, magnificence

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : resplendence
✅️ صفت ( adjective ) : resplendent
✅️ قید ( adverb ) : resplendently

بپرس