respirator

/ˈrespəˌretər//ˈrespəreɪtə/

معنی: دهان بند طبی، دستگاه تنفس مصونوعی
معانی دیگر: دستگاه تنفس مصنوعی، دمزنشگر، ماسک اکسیژن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a filtering device worn over a person's nose and mouth to keep impurities in the air from being taken into the lungs.

(2) تعریف: an apparatus for maintaining artificial respiration.

جمله های نمونه

1. Doctors put her on a respirator and wheeled her downstairs to the intensive care unit.
[ترجمه گوگل]پزشکان او را روی دستگاه تنفس قرار دادند و با چرخ به طبقه پایین به بخش مراقبت های ویژه بردند
[ترجمه ترگمان]پزشکان او را بر روی دستگاه تنفس مصنوعی نصب کردند و او را به طبقه پایین به بخش مراقبت های ویژه برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The baby was immediately put on a respirator.
[ترجمه گوگل]نوزاد بلافاصله روی دستگاه تنفس قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]کودک فورا از ماسک اکسیژن استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Doctors put the patient on a respirator.
[ترجمه گوگل]پزشکان بیمار را روی دستگاه تنفس قرار دادند
[ترجمه ترگمان]پزشکان بیمار را بر روی یک ماسک اکسیژن قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was put on a respirator .
[ترجمه گوگل]او را روی دستگاه تنفس قرار دادند
[ترجمه ترگمان]دستگاه تنفس مصنوعی بهش وصل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had to be put immediately on a respirator and kept in a special incubator.
[ترجمه گوگل]او باید فوراً روی دستگاه تنفس قرار می‌گرفت و در انکوباتور مخصوص نگهداری می‌شد
[ترجمه ترگمان]او باید فورا روی یک دستگاه تنفسی قرار داده شود و در یک دستگاه انکوباتور خاص نگهداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Amateurism, on a respirator at the time, had been compromised.
[ترجمه گوگل]آماتوری که در آن زمان روی یک دستگاه تنفسی نصب شده بود، به خطر افتاده بود
[ترجمه ترگمان]amateurism، در زمان تنفس مصنوعی، لو رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We liked to return them to the respirator before they were desperate.
[ترجمه گوگل]ما دوست داشتیم قبل از اینکه ناامید شوند آنها را به دستگاه تنفس برگردانیم
[ترجمه ترگمان]ما دوست داشتیم که اونا رو به دستگاه تنفس مصنوعی برگردونیم قبل از اینکه نا امید بشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her reclining wheelchair, a chest respirator, and a small end table for her suction machine stood by.
[ترجمه گوگل]ویلچر خوابیده، یک دستگاه تنفس سینه، و یک میز انتهایی کوچک برای دستگاه ساکشن او ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]روی ویلچر لم داده بود و یک دستگاه تنفس مصنوعی و یک میز کوچک آخر برای ماشین ساکشن او در کنار آن ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Early in the setup of the Northwest Respirator Center he hired Dunning to work as his part-time associate director.
[ترجمه گوگل]در اوایل راه اندازی مرکز تنفسی شمال غربی، او دانینگ را استخدام کرد تا به عنوان معاون نیمه وقت خود کار کند
[ترجمه ترگمان]اوایل راه اندازی مرکز respirator شمال غربی، او Dunning را استخدام کرد تا به عنوان هم کار نیمه وقت خود کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Side by side, respirator patients provided comfort, encouragement, and community for one another.
[ترجمه گوگل]در کنار هم، بیماران تنفسی آسایش، تشویق و اجتماع را برای یکدیگر فراهم کردند
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، بیماران با ماسک اکسیژن، راحتی، تشویق و جامعه را برای یکدیگر فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At a recent show a motorised respirator was retailing at between £280 and £300.
[ترجمه گوگل]در یک نمایشگاه اخیر، یک ماسک تنفسی موتوری بین 280 پوند تا 300 پوند خرده فروشی می شد
[ترجمه ترگمان]در یک نمایش اخیر، یک دستگاه تنفسی motorised بین ۲۸۰ پوند و ۳۰۰ پوند به فروش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To switch off the respirator otherwise is impermissible.
[ترجمه گوگل]خاموش کردن ماسک تنفسی در غیر این صورت غیر مجاز است
[ترجمه ترگمان]خاموش کردن the غیر مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The respirator worked by alternately pressing on the chest and lifting to bring air in and out.
[ترجمه گوگل]ماسک تنفسی با فشار متناوب روی قفسه سینه و بلند کردن هوا برای ورود و خروج هوا کار می کرد
[ترجمه ترگمان]ماسک اکسیژن به طور متناوب روی سینه فشار می آورد و بلند می شد تا هوا را به داخل و بیرون بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dad shouted orders as he secured the respirator and began pumping it.
[ترجمه گوگل]پدر در حالی که ماسک تنفسی را محکم می کرد و شروع به پمپاژ آن می کرد، دستور داد
[ترجمه ترگمان]پدر دستور داد که دستگاه تنفس مصنوعی را تامین کند و شروع به تلمبه زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دهان بند طبی (اسم)
respirator

دستگاه تنفس مصونوعی (اسم)
respirator

انگلیسی به انگلیسی

• device used for artificial respiration in patients who cannot breathe independently (medicine); gas mask, mask that protects against poisonous fumes (british); mask that prevents inhalation of dangerous substances
a respirator is a device you wear over your mouth and nose in order to be able to breathe when you are surrounded by smoke or poisonous gas.
a respirator is also a device that allows people to breathe when they cannot breathe naturally, for example because they are ill or have been injured.

پیشنهاد کاربران

محافظ تنفسی
Device worn to protect the user from inhaling contaminants
دستگاهی یا ماسکی که برای محافظت علیه تنفس آلودگی هاست
1. ماسک فیلتردار
2. دستگاه تنفس مصنوعی
ماسک N95 مخصوص کرونا

بپرس