respectably


معنی: محترمانه
معانی دیگر: محترما، ابرومندانه

جمله های نمونه

1. The car performs respectably on the motorway, although it is slightly noisy.
[ترجمه گوگل]ماشین در بزرگراه عملکرد قابل توجهی دارد، اگرچه کمی سر و صدا است
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با این که کمی پر سر و صدا است، در بزرگراه به نحو احسن انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He did respectably well for his age.
[ترجمه گوگل]او نسبت به سنش خوب عمل کرد
[ترجمه ترگمان]نسبت به سنش خوب رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's respectably dressed in jeans and sweatshirt.
[ترجمه گوگل]او با احترام شلوار جین و گرمکن پوشیده است
[ترجمه ترگمان]او با پوشیدن شلوار جین و sweatshirt آراسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Outside the gates, too,(sentence dictionary) he could see some respectably dressed women.
[ترجمه گوگل]بیرون دروازه ها نیز (فرهنگ جملات) می توانست چند زن با لباس محترمانه را ببیند
[ترجمه ترگمان]خارج از دروازه ها نیز، (فرهنگ لغت حکم)می توانست برخی زنان آراسته را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They live respectably from hand to mouth.
[ترجمه گوگل]آنها از دست تا دهان با احترام زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این دو تن به نحو آبرومندی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seeing a respectably dressed person, a lady as she supposed, she came forward with civility.
[ترجمه گوگل]با دیدن یک لباس محترمانه، خانمی که تصور می کرد، با متانت جلو آمد
[ترجمه ترگمان]با دیدن مردی که لباس آراسته به تن داشت، با ادب و نزاکت جلو آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Respectably dressed pot smokers no longer duck out of public sight to pass around a joint.
[ترجمه گوگل]سیگاری‌هایی که در قابلمه‌ای لباس‌های محترمانه می‌پوشند، دیگر از دید عموم دور نمی‌شوند تا از اطراف مفصل عبور کنند
[ترجمه ترگمان]respectably و smokers و no دیگر از انظار عمومی بیرون نمی رفتند و از دور خارج می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is respectably dressed.
[ترجمه گوگل]او محترمانه لباس پوشیده است
[ترجمه ترگمان]لباس آبرومندی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a small-budget film, but it has done respectably at the box office.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم کم‌هزینه است، اما در گیشه موفق عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک فیلم بودجه کوچک است، اما این فیلم را به نحو احسن انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A pump attachment that you can fix to a power drill is useful for emptying the pond to a respectably low level.
[ترجمه گوگل]یک ضمیمه پمپ که می توانید آن را به یک مته برقی ثابت کنید برای تخلیه حوض تا سطح پایینی مفید است
[ترجمه ترگمان]یک اتصال پمپ که شما می توانید برای یک مته برقی تعمیر کنید برای خالی کردن استخر به سطح نسبتا پایین مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their minds are somehow not right for it; in some other discipline they might have performed quite respectably.
[ترجمه گوگل]ذهن آنها به نوعی برای آن مناسب نیست در برخی رشته های دیگر آنها ممکن است کاملاً محترمانه عمل کنند
[ترجمه ترگمان]ذهن آن ها به طریقی شایسته آن نیست؛ در برخی از مقررات دیگر ممکن است کاملا محترمانه رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The film ends with the middle - aged romancers respectably married.
[ترجمه گوگل]فیلم با ازدواج عاشقان میانسال به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]فیلم با زن میانسال و محترمانه به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محترمانه (قید)
respectably

انگلیسی به انگلیسی

• in a respectable manner, honorably, in a manner that is worthy of esteem

پیشنهاد کاربران

بپرس