resourcefully

جمله های نمونه

1. We must adapt resourcefully to industrialism as a necessary stage of social evolution, monitoring the process with a cunning eye for its life-saving potentialities.
[ترجمه گوگل]ما باید با تدبیر خود را با صنعت گرایی به عنوان مرحله ای ضروری از تکامل اجتماعی وفق دهیم و این فرآیند را با چشمی حیله گر برای پتانسیل های نجات دهنده آن زیر نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما باید resourcefully را با صنعت (industrialism)به عنوان یک مرحله ضروری از تکامل اجتماعی تطبیق دهیم، و فرآیند را با چشم زیرکی برای پتانسیل نجات زندگی خود کنترل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. White 46 penetrate the left under black angle resourcefully, helped him to complete to the left on the black dragon blockade.
[ترجمه گوگل]سفید 46 با تدبیر به سمت چپ زیر زاویه سیاه نفوذ کرد و به او کمک کرد تا در محاصره اژدهای سیاه به سمت چپ کامل شود
[ترجمه ترگمان]کاخ سفید ۴۶ به چپ تحت زاویه تاریک نفوذ کرد و به او کمک کرد تا با محاصره سیاه اژدها به سمت چپ برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Resourcefully he mingled music and dance.
[ترجمه گوگل]او به طرز ماهرانه ای موسیقی و رقص را در هم آمیخت
[ترجمه ترگمان]موسیقی را با موسیقی مخلوط می کرد و می رقصید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As soon as black 91 resourcefully pull in the right bottom, snatches to the value huge end game.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه Black 91 با تدبیر پایین سمت راست را بکشد، به ارزش پایانی عظیم می‌رسد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه ۹۱ نفر در پایین سمت راست قرار می گیرند، مقدار زیادی از بازی پایان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The odd job sentences the principle unusual cases most important task, is must conceal in social resourcefully the strange event, decreases the society to be panic.
[ترجمه گوگل]جملات شغلی عجیب و غریب اصل موارد غیرعادی مهم ترین وظیفه است، این است که باید با تدبیر اجتماعی اتفاق عجیب را پنهان کرد، جامعه را به وحشت می کاهد
[ترجمه ترگمان]کار عجیب و غریب مهم ترین موارد کار مهم است که باید در ارتباط اجتماعی با رویداد غریب پنهان شود و باعث شود که جامعه دچار وحشت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indeed as expected dare to rush to dare to do, have energy resourcefully to the family!
[ترجمه گوگل]در واقع همانطور که انتظار می رود جرات عجله به جرأت انجام دادن این کار را داشته باشید، با تدبیر برای خانواده انرژی داشته باشید!
[ترجمه ترگمان]در واقع، همان طور که انتظار می رفت جرات حمله کردن به خود را داشته باشد، به خانواده کمک کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They feel empowered to solve customer problems and they act resourcefully, using new technology to do so.
[ترجمه گوگل]آنها برای حل مشکلات مشتری احساس قدرت می کنند و با تدبیر عمل می کنند و از فناوری جدید برای انجام این کار استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس قدرت می کنند که مشکلات مشتری را حل کنند و آن ها با استفاده از فن آوری جدید به resourcefully عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Social awareness is the ability to recognize emotions in other people, and to handle them resourcefully . In situations when conflicts can easily arise, this skill is particularly useful.
[ترجمه گوگل]آگاهی اجتماعی توانایی تشخیص احساسات در افراد دیگر و مدیریت آنها با تدبیر است در مواقعی که به راحتی می توان درگیری ایجاد شود، این مهارت بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]آگاهی اجتماعی توانایی درک عواطف در افراد دیگر و رسیدگی به آن ها است در موقعیت هایی که تضادها به راحتی ایجاد می شوند، این مهارت به ویژه مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a resourceful manner, enterprisingly, with the ability to deal effectively with various situations

پیشنهاد کاربران