1. Fullerton's resoluteness in remaining an intolerable little asshole in the face of her life-threatening illness has not gone unnoticed by her classmates.
[ترجمه گوگل]قاطعیت فولرتون در باقی ماندن یک احمق کوچک غیرقابل تحمل در مواجهه با بیماری تهدید کننده زندگی اش از چشم همکلاسی هایش دور نمانده است
[ترجمه ترگمان]resoluteness فولرتن توی یک آدم احمق و غیرقابل تحمل، در چهره او، بیماری تهدید آمیز، بدون توجه به همکلاسی هاش بیرون نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]resoluteness فولرتن توی یک آدم احمق و غیرقابل تحمل، در چهره او، بیماری تهدید آمیز، بدون توجه به همکلاسی هاش بیرون نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The trait of resoluteness as firmness of character or purpose .
[ترجمه گوگل]ویژگی مصمم بودن به عنوان استحکام شخصیت یا هدف
[ترجمه ترگمان]ویژگی of به عنوان ثبات شخصیت یا هدف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویژگی of به عنوان ثبات شخصیت یا هدف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I inherit your resoluteness and diligence, also your impatience and roughness.
[ترجمه گوگل]من وارث قاطعیت و سخت کوشی شما و همچنین بی صبری و زمختی شما هستم
[ترجمه ترگمان]من resoluteness و پشت کار شما را هم به ارث می برم، همچنین impatience و خشونت شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من resoluteness و پشت کار شما را هم به ارث می برم، همچنین impatience و خشونت شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He worries about America's resoluteness in a long competition with China, already sees a "drift to antagonism" and fears it could lead to a war that might turn nuclear.
[ترجمه گوگل]او نگران قاطعیت آمریکا در رقابت طولانی مدت با چین است، پیش از این شاهد «رفتن به تضاد» است و میترسد که این امر به جنگی منجر شود که ممکن است هستهای شود
[ترجمه ترگمان]او نگرانی های آمریکا را در رقابت طولانی مدت با چین نگران کرده است، که پیش از این شاهد یک \"انحراف از خصومت\" و ترس از آن است که می تواند منجر به جنگی شود که ممکن است هسته ای شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نگرانی های آمریکا را در رقابت طولانی مدت با چین نگران کرده است، که پیش از این شاهد یک \"انحراف از خصومت\" و ترس از آن است که می تواند منجر به جنگی شود که ممکن است هسته ای شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The three central defenders provide extra resoluteness, while the three in midfield are all located around the centre circle.
[ترجمه گوگل]سه مدافع میانی قاطعیت بیشتری ارائه میدهند، در حالی که سه مدافع میانی همگی در اطراف دایره مرکزی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]این سه مدافع اصلی resoluteness اضافی را فراهم می کنند، در حالی که این سه نفر در میانه میانی همگی در اطراف دایره مرکزی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سه مدافع اصلی resoluteness اضافی را فراهم می کنند، در حالی که این سه نفر در میانه میانی همگی در اطراف دایره مرکزی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. China fought a defensive war with resoluteness and on its own initiative.
[ترجمه گوگل]چین با قاطعیت و با ابتکار خود به جنگ دفاعی پرداخت
[ترجمه ترگمان]چین با resoluteness و ابتکار خود با یک جنگ دفاعی مبارزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چین با resoluteness و ابتکار خود با یک جنگ دفاعی مبارزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Confucius said:" Resoluteness, persistence, simplicity and cautious in speech. Whoever have all these attributes are close to benevolence. "
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس میگوید: «صمیمیت، استقامت، سادگی و احتیاط در گفتار، هر کس همه این صفات را داشته باشد، به خیرخواهی نزدیک است»
[ترجمه ترگمان]کنفوسیوس گفت: \" resoluteness، پافشاری، سادگی و احتیاط در سخنرانی هر کس که این صفات را داشته باشد، نزدیک به خیرخواهی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنفوسیوس گفت: \" resoluteness، پافشاری، سادگی و احتیاط در سخنرانی هر کس که این صفات را داشته باشد، نزدیک به خیرخواهی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Inclined to resoluteness but not to learning, boastfulness would be the failure.
[ترجمه گوگل]مایل به مصمم بودن، اما نه به یادگیری، خودستایی یک شکست خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Inclined به resoluteness، اما نه برای یادگیری، boastfulness شکست خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Inclined به resoluteness، اما نه برای یادگیری، boastfulness شکست خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His resoluteness carried him through the battle.
[ترجمه گوگل]قاطعیت او او را به نبرد رساند
[ترجمه ترگمان]resoluteness او را به میدان نبرد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]resoluteness او را به میدان نبرد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was the accrued wisdom and resoluteness of evolution that I was witnessing, airborne above the Platte.
[ترجمه گوگل]این حکمت انباشته و قاطعیت تکامل بود که من شاهد آن بودم که در هوا در بالای صفحه بود
[ترجمه ترگمان]این عقل و منطق به دست آمده از تکامل و تکامل تدریجی تکامل بود که من در بالای درخت Platte در هوا دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عقل و منطق به دست آمده از تکامل و تکامل تدریجی تکامل بود که من در بالای درخت Platte در هوا دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I am confident that China will quickly overcome the cosequences of the tragic event and help restore its people 's confidence and resoluteness in facing such unforeseen disaster .
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که چین به سرعت بر عواقب این رویداد غم انگیز غلبه خواهد کرد و به بازگرداندن اعتماد و عزم مردم خود در مواجهه با چنین فاجعه ای پیش بینی نشده کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]من مطمئن هستم که چین به سرعت بر cosequences رویداد غم انگیز غلبه خواهد کرد و به احیای اعتماد و اعتماد مردم خود در مواجهه با چنین فاجعه ای پیش بینی نشده کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من مطمئن هستم که چین به سرعت بر cosequences رویداد غم انگیز غلبه خواهد کرد و به احیای اعتماد و اعتماد مردم خود در مواجهه با چنین فاجعه ای پیش بینی نشده کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If we humans have accrued equal wisdom and can summon equal resoluteness, I thought, maybe we'll allow them to continue their journeying a while longer.
[ترجمه گوگل]فکر کردم اگر ما انسانها خرد مساوی به دست آورده باشیم و بتوانیم قاطعیت مساوی را احضار کنیم، شاید به آنها اجازه دهیم مدتی دیگر به سفر خود ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]من فکر کردم: اگر ما انسان ها دارای عقل برابر باشیم و بتوانیم resoluteness برابر را فراخوانی کنیم، شاید به آن ها اجازه دهیم به مدت طولانی به سفر ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر کردم: اگر ما انسان ها دارای عقل برابر باشیم و بتوانیم resoluteness برابر را فراخوانی کنیم، شاید به آن ها اجازه دهیم به مدت طولانی به سفر ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some of the outside features in Du' s personality like- wit, astuteness, firmness, resoluteness, self - respect could be easily felt even by common readers.
[ترجمه گوگل]برخی از ویژگی های بیرونی شخصیت دو مانند زیرکی، زیرکی، قاطعیت، قاطعیت، احترام به خود را حتی برای خوانندگان معمولی می توان به راحتی احساس کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی های خارج از ویژگی های شخصیتی مانند زیرکی، زیرکی، استحکام، ثبات، اعتماد به نفس را می توان به راحتی توسط خوانندگان عامی احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی های خارج از ویژگی های شخصیتی مانند زیرکی، زیرکی، استحکام، ثبات، اعتماد به نفس را می توان به راحتی توسط خوانندگان عامی احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You are the island of the wonderland, peaceful and fantastic, providing hope, dream, resoluteness and spirit.
[ترجمه گوگل]شما جزیره سرزمین عجایب هستید، صلح آمیز و خارق العاده، امید، رویا، عزم و روحیه را فراهم می کنید
[ترجمه ترگمان]شما جزیره of، صلح آمیز و فوق العاده، فراهم کردن امید، رویا، روح و روح هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما جزیره of، صلح آمیز و فوق العاده، فراهم کردن امید، رویا، روح و روح هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید