resistive

/rɪˈzɪstɪv//rɪˈzɪstɪv/

معنی: غیر هادی، مقاومتی
معانی دیگر: مقاوم، وابسته به ایستادگی، تاب آور، پایا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: resistively (adv.), resistiveness (n.)
• : تعریف: given to or marked by resistance.

جمله های نمونه

1. Whereas resistive potential dividers dissipate electrical power, capacitive dividers do not.
[ترجمه گوگل]در حالی که تقسیم‌کننده‌های پتانسیل مقاومتی توان الکتریکی را تلف می‌کنند، تقسیم‌کننده‌های خازنی این کار را نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که dividers های پتانسیل الکتریکی، قدرت الکتریکی را از بین می برند، dividers خازنی می تواند این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With older, physically strong, resistive children, time-out may simply not be feasible.
[ترجمه گوگل]با بچه‌های بزرگ‌تر، از نظر جسمی قوی‌تر و مقاوم، استراحت ممکن است به سادگی امکان‌پذیر نباشد
[ترجمه ترگمان]با بزرگ تر، فیزیکی، کودکان مقاومتی، زمان - بیرون ممکن است به سادگی امکان پذیر نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To assess the diagnostic values of renal resistive index (RI) for obstructive uropathy in adult rabbits with unilateral partial ureteral obstruction.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی مقادیر تشخیصی شاخص مقاومت کلیوی (RI) برای اوروپاتی انسدادی در خرگوش های بالغ با انسداد نسبی حالب یک طرفه
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش های تشخیصی شاخص مقاومت کلیه (RI)برای uropathy مزاحم در خرگوش های بالغ با ممانعت نسبی یک جانبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Resistive random access memory (RRAM) is anticipated to be the promising next generation non-volatile memory operating with fast switching speed, low power consumption and nondestructive readout.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی می‌شود حافظه دسترسی تصادفی مقاومتی (RRAM) نسل بعدی حافظه غیر فرار امیدوارکننده باشد که با سرعت سوئیچینگ سریع، مصرف انرژی کم و بازخوانی غیر مخرب کار می‌کند
[ترجمه ترگمان]حافظه دسترسی تصادفی مقاومتی (RRAM)پیش بینی می شود که نسل بعدی حافظه غیرفرار که با سرعت سوییچینگ سریع عمل می کرد، مصرف توان کم و readout غیر مخرب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The basic principle of resistive current power cable measured by capacitive current compensation method is introduced.
[ترجمه گوگل]اصل اساسی کابل برق جریان مقاومتی اندازه گیری شده با روش جبران جریان خازنی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اصل اساسی کابل توان مقاومتی جریان مقاومتی که با روش کمپنزاسیون جریان خازنی اندازه گیری می شود، معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Resistive index ( RI ) was used to estimate renovascular resistance.
[ترجمه گوگل]از شاخص مقاومتی (RI) برای تخمین مقاومت نوواسکولار استفاده شد
[ترجمه ترگمان]شاخص مقاومتی (RI)برای تخمین مقاومت renovascular استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even with resistive loads, the capacitance of a shielded connecting cable may cause relay welding.
[ترجمه گوگل]حتی با بارهای مقاومتی، ظرفیت یک کابل اتصال محافظ ممکن است باعث جوش رله شود
[ترجمه ترگمان]حتی با باره ای مقاومتی، ظرفیت یک کابل اتصال حفاظتی ممکن است باعث جوشکاری رله شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Therefore, we put forth the method of resistive functional training of passive spread, in order to provide some directive help for the special functional training and recuperative training.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما روش تمرین عملکردی مقاومتی گسترش غیرفعال را ارائه کردیم تا کمک دستوری برای تمرینات عملکردی ویژه و تمرینات ریکاوری ارائه کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما روش آموزش عملی مقاومتی برای گسترش انفعالی را به منظور فراهم کردن نوعی کمک دستورالعمل برای آموزش عملی خاص و آموزش recuperative مطرح کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The invention provides an organic resistive random access memory and a preparation method thereof, which belong to the technical field of very large scale integrated circuit.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک حافظه دسترسی تصادفی مقاومتی ارگانیک و یک روش آماده سازی آن را ارائه می دهد که به حوزه فنی مدار مجتمع در مقیاس بسیار بزرگ تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]اختراع یک حافظه دسترسی تصادفی مقاومتی و یک روش آماده سازی برای آن فراهم می کند، که به حوزه فنی مدار مجتمع بسیار بزرگ تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This board supports only 4 wire Analog Resistive Film Touch - panel.
[ترجمه گوگل]این برد تنها از پانل لمسی فیلم آنالوگ مقاومتی 4 سیمی پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]این صفحه تنها از ۴ سیم صفحه لمسی مقاوم به صفحه لمسی پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The infinite singularity in the response would not occur in a practical circuit because of inevitable resistive loss.
[ترجمه گوگل]تکینگی بی نهایت در پاسخ در یک مدار عملی به دلیل از دست دادن مقاومتی اجتناب ناپذیر رخ نمی دهد
[ترجمه ترگمان]نقطه تکین نامحدود در پاسخ به دلیل تلفات مقاومتی اجتناب ناپذیر در یک مدار عملی رخ نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The simpler of the two is based on a resistive sheet, often just heavy paper with a graphite coating.
[ترجمه گوگل]ساده تر از این دو بر اساس یک ورق مقاومتی است، اغلب فقط کاغذ سنگین با پوشش گرافیتی
[ترجمه ترگمان]ساده تر این دو براساس یک ورق مقاومتی است، که اغلب تنها کاغذ سنگین با یک روکش گرافیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After introducing piezoelectric coupling to the plunge degree of freedom (DOF) in addition to two structural damping coefficients and considering a resistive load in the electrical domain, . . .
[ترجمه گوگل]پس از معرفی کوپلینگ پیزوالکتریک به درجه آزادی غوطه وری (DOF) علاوه بر دو ضریب میرایی سازه و در نظر گرفتن یک بار مقاومتی در حوزه الکتریکی،
[ترجمه ترگمان]پس از معرفی جفت شدگی پیزوالکتریک به درجه کاهش آزادی (dof)علاوه بر دو ضریب میرایی ساختاری و در نظر گرفتن بار مقاومتی در حوزه الکتریکی، …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is suggested that, with the merits of low sensitivity, the active simulation of double resistive load LC ladder filters might be a favorable scheme for high order filter realization.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می‌شود که، با شایستگی حساسیت کم، شبیه‌سازی فعال فیلترهای نردبانی LC با بار مقاومتی دوگانه ممکن است یک طرح مطلوب برای تحقق فیلتر مرتبه بالا باشد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که با مزایای حساسیت پایین، شبیه سازی فعال از فیلتر ladder بار مقاومتی دوگانه ممکن است طرحی مطلوب برای تحقق فیلتر بالا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیر هادی (صفت)
non-inductive, resistive

مقاومتی (صفت)
resistive

تخصصی

[برق و الکترونیک] مقاومتی

انگلیسی به انگلیسی

• opposed, resisting; immune to the effects of

پیشنهاد کاربران

resistive ( adj ) ( rɪˈzɪstɪv ) =able to survive or cope with the action or effect of sth, e. g. A new version of resistive tearing instability was found and described. resistivity ( n )
resistive
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : resist
اسم ( noun ) : resistance / resistivity / resister / resistor
صفت ( adjective ) : resistant / resistible / resistive
قید ( adverb ) : _
قوام

بپرس