resistibility


استعداد مقاومت

جمله های نمونه

1. It can increase people's appetite and people's resistibility to infection.
[ترجمه گوگل]می تواند اشتهای افراد و مقاومت افراد را در برابر عفونت افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]آن می تواند اشتها و تمایل مردم را به عفونت افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Check resistibility of product to extremely high and low temperature encountering as taking in and out at the polar regions.
[ترجمه گوگل]مقاومت محصول را در مواجهه با دمای بسیار بالا و پایین در هنگام ورود و خروج در مناطق قطبی بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]resistibility محصول را به شدت بالا و پایین چک کنید که با در نظر گرفتن و خارج شدن در مناطق قطبی با آن مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The oxidation resistibility of magnesium alloy at elevated temperature could be increased by a small amount of Ca addition.
[ترجمه گوگل]مقاومت اکسیداسیون آلیاژ منیزیم در دمای بالا را می توان با مقدار کمی کلسیم افزایش داد
[ترجمه ترگمان]اکسیداسیون اکسیداسیون آلیاژ منیزیم در دمای بالا می تواند با مقدار کمی از Ca افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The occurrence of the disease and the resistibility of the human body are closely related.
[ترجمه گوگل]بروز بیماری و مقاومت بدن انسان ارتباط تنگاتنگی با هم دارند
[ترجمه ترگمان]وقوع این بیماری و the بدن انسان به شدت به هم مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The experimental results show that the multiresolution algorithm has the characteristic of high accuracy and high disturbance resistibility.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می‌دهد که الگوریتم چند تفکیک‌پذیری ویژگی دقت بالا و مقاومت در برابر اختلال بالا را دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که الگوریتم دوم با دقت بالا مشخصه دقت بالا و قابلیت اغتشاش بالا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pay attention to draught, sleeping early, doing sports more, and improving your resistibility. If you are ill in America, you will be in trouble.
[ترجمه گوگل]به کشش، زود خوابیدن، ورزش بیشتر و بهبود مقاومت خود توجه کنید اگر در آمریکا بیمار باشید، دچار مشکل خواهید شد
[ترجمه ترگمان]به کوران توجه کنید، زود بخوابید، ورزش بیشتری انجام دهید و resistibility خود را بهبود بخشید اگر در آمریکا ناخوش هستید، دچار مشکل خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The use of the four wire method and the photoelectric segregation technology raises the test precision and disturbance resistibility .
[ترجمه گوگل]استفاده از روش چهار سیم و فناوری جداسازی فوتوالکتریک، دقت تست و مقاومت در برابر اختلال را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از این چهار روش سیم و تکنولوژی تفکیک فتوالکترونیک، دقت و اغتشاش تست را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The results suggested that a highly positive correlation existed among resistibility of cotton to different diseases and insects.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که همبستگی بسیار مثبتی بین مقاومت پنبه در برابر بیماری‌ها و حشرات مختلف وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که همبستگی مثبت بسیار مثبت بین resistibility پنبه تا بیماری های مختلف و حشرات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Still the devilish soul gobble up mankind's sort, drive the resistibility of mankind to blood clan sorcery for cursing would the nasty play reduce.
[ترجمه گوگل]هنوز هم روح شیطانی نوع بشر را می بلعد، مقاومت بشر را به جادوگری قبیله خونی سوق می دهد تا به لعن و نفرین کردن این بازی ناخوشایند بپردازد
[ترجمه ترگمان]با این همه، روح شیطانی نوع بشر را از نوع بشر در می آورد و نفرین بشر را به صورت سحر و جادو درمی آورد، و لعنت به آن بازی زشت و کثیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was found that S. obliquus was most sensitive to copper but C. lunula had a strong resistibility to copper.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که S obliquus بیشتر به مس حساس است، اما C lunula مقاومت بالایی در برابر مس دارد
[ترجمه ترگمان]پیدا شد که اس obliquus بیش از همه به مسی و سی حساس بود lunula یک resistibility قوی به مس داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All 3 varieties in the trail of pest resistance expressed high resistibility to Pink bollworm.
[ترجمه گوگل]هر 3 رقم در دنباله مقاومت به آفات مقاومت بالایی در برابر کرم غوزه صورتی نشان دادند
[ترجمه ترگمان]هر سه گونه در رد مقاومت در برابر آفات، resistibility بالایی را به bollworm صورتی نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The different growth stages of Rhabditis sp. Appears very different resistibility to chlorination.
[ترجمه گوگل]مراحل مختلف رشد Rhabditis sp به نظر می رسد مقاومت بسیار متفاوت به کلر
[ترجمه ترگمان]مراحل رشد متفاوت of sp Appears خیلی با کلر فرق داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The UPS of Motor-Generator set type have advantages such as reliability of operation, lower requirement for maintenance technique, excellent resistibility to interference, lower cost etc.
[ترجمه گوگل]یو پی اس از نوع مجموعه موتور ژنراتور دارای مزایایی مانند قابلیت اطمینان عملکرد، نیاز کمتر به تکنیک تعمیر و نگهداری، مقاومت عالی در برابر تداخل، هزینه کمتر و غیره است
[ترجمه ترگمان]UPS موتور ماشین مولد دارای مزایایی از قبیل قابلیت اطمینان عملیات، نیاز کم تر برای تکنیک نگهداری، resistibility عالی برای تداخل، هزینه پایین و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rich and cheap clay resources, assorted with alkaline materials, may further improve the resistibility of soils, and therefore secure the safety of plants in over criteria of heavy metal cadmium.
[ترجمه گوگل]منابع رسی غنی و ارزان، ترکیب شده با مواد قلیایی، ممکن است مقاومت خاک را بیشتر بهبود بخشد و بنابراین ایمنی گیاهان را در معیارهای فلز سنگین کادمیوم تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]منابع خاک رس غنی و غنی، با مواد قلیایی، ممکن است بیشتر خاک را بهبود بخشد و بنابراین ایمنی گیاهان را بر روی معیارهای کادمیوم فلزی سنگین حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] استعداد مقاومت - قابلیت پایداری

انگلیسی به انگلیسی

• ability to be resisted, ability to be opposed

پیشنهاد کاربران

بپرس