residuum

/rɪˈzɪdjuəm//rɪˈzɪdjuəm/

معنی: رسوب، تفاله، تفاضل، باقی، باقی مانده، پس مانده
معانی دیگر: رجوع شود به:

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: residua
(1) تعریف: the remainder of something after a part is removed; residue.
مشابه: balance, residue

(2) تعریف: in law, the remainder of a testator's estate after the payment of all claims, charges, and bequests; residue.
مشابه: residue

جمله های نمونه

1. Residuum upgrading is one of the main subjects of world petroleum processing, and has become the inexorable trend of the development of petroleum refining.
[ترجمه گوگل]ارتقای پسماند یکی از موضوعات اصلی فرآوری نفت در جهان است و به روند اجتناب ناپذیر توسعه پالایش نفت تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]ارتقا residuum یکی از موضوعات اصلی پردازش نفت در جهان است و تبدیل به روند جدی توسعه پالایش نفت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A preparing process of petrolic residuum binder using local raw material is introduced briefly in this paper.
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک فرآیند آماده سازی بایندر باقیمانده نفتی با استفاده از مواد خام محلی به طور خلاصه معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند آماده سازی کلاسور residuum با استفاده از مواد خام محلی به طور خلاصه در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A preparing process of petrolic residuum binder local raw material is introduced briefly in this paper.
[ترجمه گوگل]فرآیند تهیه مواد خام محلی بایندر باقیمانده نفتی به طور خلاصه در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک فرآیند آماده سازی مواد خام petrolic residuum residuum مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The vacuum residuum from Shengli crude oil was separated into six fractions using n-pentane, isobutanol and isooctane as solvents.
[ترجمه گوگل]باقیمانده خلاء نفت خام شنگلی با استفاده از n-pentane، isobutanol و isooctane به عنوان حلال به شش بخش جدا شد
[ترجمه ترگمان]خلا residuum از نفت خام Shengli به شش بخش با استفاده از N - pentane، isobutanol و isooctane به عنوان حلال جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Presents the blockage of Shell residuum gas making unit by scaling, analyzes the reasons for scale blockage and factors influencing scaling, and puts forward measures that can retard scaling.
[ترجمه گوگل]انسداد واحد تولید گاز باقیمانده Shell را با پوسته‌گیری ارائه می‌کند، دلایل انسداد رسوب و عوامل مؤثر بر جرم‌گیری را تجزیه و تحلیل می‌کند و اقداماتی را ارائه می‌کند که می‌تواند جرم‌گیری را به تأخیر بیندازد
[ترجمه ترگمان]ارایه the شل شدن واحد تولید گاز توسط مقیاس بندی، دلایل انسداد در مقیاس و عوامل موثر بر مقیاس بندی را تجزیه و تحلیل می کند و معیارهایی را مطرح می کند که می تواند مقیاس بندی را به تعویق بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This complex uses high - sulfur residuum as raw material with processes of delayed coking, and hydrodesulfurization.
[ترجمه گوگل]این مجموعه از باقیمانده سولفور بالا به عنوان ماده خام با فرآیندهای کک سازی تاخیری و گوگردزدایی هیدرولیکی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این مجموعه از گوگرد بالای گوگرد به عنوان مواد خام با فرآیندهای به تاخیر انداختن coking و هیدرودی سولفورزاسیون استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The reasons about residuum pump of decompression tower which areanalysed.
[ترجمه گوگل]دلایل پمپ پسماند برج فشارزدایی که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]دلایل مربوط به پمپاژ residuum از برج تراکم زدایی که areanalysed نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A new ketone resin is prepared from residuum of cyclohexanone rectification and formaldehyde with compound acid as catalyst, it is modified with pyromellitic dianhydride.
[ترجمه گوگل]یک رزین کتون جدید از باقیمانده یکسوسازی سیکلوهگزانون و فرمالدئید با اسید ترکیبی به عنوان کاتالیزور تهیه می‌شود و با دی‌ان هیدرید پیروملیتیک اصلاح شده است
[ترجمه ترگمان]یک رزین جدید کتون، از residuum of cyclohexanone و فرمالدهید با ترکیب اسیدی به عنوان کاتالیزور، تهیه می شود و با pyromellitic dianhydride اصلاح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ideas for further development of the residuum catalytic cracking reaction technology according to the problems of commercial riser were discussed.
[ترجمه گوگل]ایده هایی برای توسعه بیشتر فناوری واکنش ترک خوردگی کاتالیزوری باقی مانده با توجه به مشکلات رایزر تجاری مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ایده های مربوط به توسعه بیشتر تکنولوژی واکنش شکاف کاتالیتیک با توجه به مشکلات of تجاری مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In these instances the food is liquid and there is little solid residuum.
[ترجمه گوگل]در این موارد غذا مایع است و باقیمانده جامد کمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این نمونه ها، غذا مایع است و there جامد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After using this binder for small serial production of testing castings, it has been proved that the petrolic residuum binder can be perfectly used in the production of iron castings.
[ترجمه گوگل]پس از استفاده از این چسب برای تولید سریال های کوچک ریخته گری های آزمایشی، ثابت شده است که چسب باقیمانده نفتی را می توان به خوبی در تولید ریخته گری آهن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]پس از استفاده از این کلاسور برای تولید سریال کوچک از قالب های آزمون، ثابت شده است که بست petrolic petrolic می تواند به طور کامل در تولید قالب های آهن به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In view of the trend of crude oil becoming heavy and demand of heavy fuel oil decreasing, several technical schemes of residuum processing are discussed.
[ترجمه گوگل]با توجه به روند سنگین شدن نفت خام و کاهش تقاضای نفت کوره سنگین، چندین طرح فنی فرآوری پسماند مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]با توجه به روند کاهش نفت خام و تقاضا از نفت سنگین در حال کاهش، چندین طرح فنی از پردازش residuum مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most of effective components in the compound are biological preparation without residuum and environmental pollution.
[ترجمه گوگل]بیشتر اجزای موثر در ترکیب، آماده سازی بیولوژیکی بدون باقیمانده و آلودگی محیطی است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اجزای موثر در این مجتمع شامل آماده سازی بیولوژیکی بدون آلودگی و آلودگی محیطی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The analytical data shows that reduced crude is an ideal feedstock for the Residuum Catalytic Cracker.
[ترجمه گوگل]داده های تحلیلی نشان می دهد که کاهش نفت خام یک ماده اولیه ایده آل برای کراکر کاتالیستی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]داده های تحلیلی نشان می دهد که کاهش خام خام یک ماده خام ایده آل برای the Catalytic Cracker است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسوب (اسم)
alluvium, sediment, fouling, sinter, tartar, condensate, residuum, dreg

تفاله (اسم)
slag, bagasse, scum, dross, raff, trash, crap, garbage, residuum, riffraff, slop

تفاضل (اسم)
priority, competition, difference, residuum

باقی (اسم)
rest, residuum, remainder, gleanings, remains, leftovers, leavings

باقی مانده (اسم)
rest, surplus, residue, fragment, debris, odds and ends, residuum, remainder, remnant, dregs, leavings, loose end, survivor

پس مانده (اسم)
excrement, tailing, residue, scum, refuse, picking, residuum, remainder, dreg, leftover, leavings

تخصصی

[شیمی] باقیمانده، تفاله، پس مانده تقطیر
[خاک شناسی] پس مانده

انگلیسی به انگلیسی

• rest, remainder, material that remains after part has been removed; part of an estate that remains after repayment of debts and liabilities (law); material that remains after filtration or distillation (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس