• (2)تعریف: the tenure of a medical doctor in specialized training, usu. occurring after his or her internship.
جمله های نمونه
1. a residency permit
پروانه ی اقامت
2. There is a residency requirement for obtaining citizenship.
[ترجمه گوگل]برای اخذ تابعیت الزامی برای اقامت وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک الزام اقامت برای گرفتن شهروندی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He completed his pediatric residency at Stanford University Hospital.
[ترجمه سونیا] او دوره دستیاری پزشکی اش در ر شته ی اطفال را در بیمارستان دانشگاه استنفورد به پایان رساند.
|
[ترجمه گوگل]او دوره دستیاری اطفال خود را در بیمارستان دانشگاه استنفورد به پایان رساند [ترجمه ترگمان]او اقامت کودکان در بیمارستان دانشگاه استنفورد را تکمیل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She took up permanent residency abroad.
[ترجمه گوگل]او اقامت دائم خارج از کشور را گرفت [ترجمه ترگمان] اون یه رزیدنت تو خارج از کشور بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He applied for British residency.
[ترجمه گوگل]او برای اقامت بریتانیا اقدام کرد [ترجمه ترگمان]او درخواست اقامت بریتانیا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You can apply for citizenship after five years' residency.
[ترجمه گوگل]پس از پنج سال اقامت می توانید برای شهروندی اقدام کنید [ترجمه ترگمان]بعد از پنج سال اقامت می توانید درخواست شهروندی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A. . After five years of residency, an individual may apply for citizenship for a $ 95 fee.
[ترجمه گوگل]آ پس از پنج سال اقامت، یک فرد می تواند برای شهروندی با هزینه 95 دلار درخواست دهد [ترجمه ترگمان]آ پس از پنج سال اقامت، یک فرد می تواند برای یک هزینه ۹۵ دلار درخواست شهروندی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. First, there is the residency requirement already mentioned, which member states can impose when handing out subsidies.
[ترجمه گوگل]اولاً، شرایط اقامت وجود دارد که قبلاً ذکر شد، که کشورهای عضو می توانند هنگام اعطای یارانه اعمال کنند [ترجمه ترگمان]اول اینکه، نیازهای رزیدنتی در حال حاضر ذکر شده اند، که کشورهای عضو می توانند هنگام تحویل دادن یارانه ها به آن ها تحمیل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Gradually his visit turned into a residency.
[ترجمه گوگل]رفته رفته بازدید او تبدیل به اقامتگاه شد [ترجمه ترگمان]رفته رفته به رزیدنتی تبدیل شد به رزیدنتی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The parent who has residency often loses touch with the other partner's parents, meaning that the children lose one set of grandparents.
[ترجمه گوگل]والدینی که دارای اقامت هستند اغلب ارتباط خود را با والدین شریک دیگر از دست می دهند، به این معنی که فرزندان یک سری از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها را از دست می دهند [ترجمه ترگمان]والدینی که اقامت دارند اغلب با والدین دیگر ارتباط خود را از دست می دهند، به این معنی که کودکان یک مجموعه از پدر بزرگ و مادر بزرگ خود را از دست می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Soon the Residency and the banqueting hall were virtually stripped.
[ترجمه گوگل]به زودی اقامتگاه و سالن ضیافت عملاً خلع شد [ترجمه ترگمان]به زودی مدیریت و تالار ضیافت عملا خالی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The courts awarded residency to Trisha's father.
[ترجمه گوگل]دادگاه ها به پدر تریشا اجازه اقامت دادند [ترجمه ترگمان]این دادگاه ها به پدر Trisha اجازه اقامت دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Frank's surgery residency means staying in Albuquerque another five years.
[ترجمه گوگل]رزیدنتی فرانک به معنای اقامت پنج سال دیگر در آلبوکرکی است [ترجمه ترگمان]جراحی \"فرانک\" یعنی \"رزیدنت جراحی فرانک\" یعنی تا ۵ سال دیگه توی \"نیو مکزیکو\" اقامت داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The residency provides scholarship money to send five Arizona high-school musicians to Washington for summer study at the Kennedy Center.
15. Whatever the type of residency it is interesting and helpful to evaluate your experience whether through an exhibition or a written report.
[ترجمه گوگل]هر نوع اقامتی که باشد، ارزیابی تجربه شما چه از طریق یک نمایشگاه یا یک گزارش مکتوب جالب و مفید است [ترجمه ترگمان]نوع اقامت هر چه که باشد جالب است و برای ارزیابی تجربه تان چه از طریق یک نمایشگاه و چه از طریق یک گزارش نوشتاری مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
محل اقامت (اسم)
residence, seat, domicile, residency
اقامت گاه (اسم)
residence, domicile, home, quarter, residency
انگلیسی به انگلیسی
• home, dwelling, abode; permanent residence; period during which doctors train in medical specialties; home of the representative of a british governor-general in india (archaic); administrative district of the dutch east indies (archaic) someone's residency in a particular place, especially a country, is the fact that they live there or that they are officially allowed to live there.
پیشنهاد کاربران
محل اقامت، اقامتگاه، ( طب ) اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص، قانون فقه: محل اقامت نماینده دولت استعمارگر در کشور مستعمره
دوره دستیاری یا دوره رزیدنسی ( به انگلیسی: Residency ) در علوم پزشکی دوره ای است عملی و تکمیلی در تحصیلات آموزش عالی که در بسیاری از کشورها پس از اخذ دکترای حرفه ای توسط پزشکان گذرانیده می شود. ... [مشاهده متن کامل]
به شخصی که این دوره را می گذراند رزیدنت گفته می شود. دانش آموختگان این دوره به عنوان متخصص، با درجه تخصص رشته گذرانده شده وارد بازار کار می شوند پس از پایان این دوره پزشک قادر خواهد بود در دوره فوق تخصص به تحصیل ادامه دهد. این دوره را نیز می توان در دیگر رشته های دکترای حرفه ای همچون دامپزشکی، دندانپزشکی ، داروسازی و علوم آزمایشگاهی نیز گذراند. اغلب طول دوره رزیدنسی ۴ سال یا بیشتر است، و شخص رزیدنت به فراگیری و آموزش بالینی یا عملی مبانی و گرایش های تخصص خود می پردازد. منبع: https://fa. wikipedia. org/wiki/دستیاری_ ( پزشکی )