resh


بیستمین حرف الفبای عبری (برابر با r)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the name of the twentieth letter of the Hebrew alphabet.

جمله های نمونه

1. Resh pineapple, Canadian bacon. Mozzarella cheese and tomato sauce.
[ترجمه گوگل]آناناس رش، بیکن کانادایی پنیر موزارلا و سس گوجه فرنگی
[ترجمه ترگمان] آناناس و بیکن کانادایی پنیر Mozzarella و سس گوجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Smell:What does it smell like?Sweet and resh or stale and bad?
[ترجمه گوگل]بو: بوی آن چیست؟ شیرین و شاداب یا کهنه و بد؟
[ترجمه ترگمان]چه بویی میده؟ شیرین و شیرین و یا بد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Usually I resh to work without any breakfast at all.
[ترجمه گوگل]معمولاً بدون صبحانه دوباره سر کار می روم
[ترجمه ترگمان]معمولا من بدون هیچ صبحانه ای کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The creation of Labor Contract Law is the resh of comprehensive operation of multiple factors, and has legal significance.
[ترجمه گوگل]ایجاد قانون قرارداد کار، تجدید عملیات همه جانبه عوامل متعدد و دارای اهمیت حقوقی است
[ترجمه ترگمان]ایجاد قانون قرارداد کار the عملیات جامع عوامل چندگانه است و اهمیت قانونی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Smell: What does It'smell like? Sweet and resh or stale and bad?
[ترجمه گوگل]بو: چه بویی دارد؟ شیرین و شاد یا کهنه و بد؟
[ترجمه ترگمان]چه بویی میده؟ شیرین و شیرین و یا بد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Usually I resh to work any breakfast at all.
[ترجمه گوگل]معمولاً هر صبحانه ای سر کار هستم
[ترجمه ترگمان]معمولا مجبور بودم هر صبحونه ای رو سر کار بذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس